نشانههای پریشانی در اردوی دولتیان
5:22 صبح یکشنبه، 3 آبان 1388
مسعود بهنود
اول بگویم که من آقای مهدی کلهر را از سال ها قبل می شناسم سال ها بود که گمش کرده بودم. او را شخصی هنرمند و اهل درد می شناسم.
سه هفته قبل از دور دوم انتخابات ریاست جمهوری سال هشتاد و چهار هم که آن مصاحبه را انجام داد زمینه های انتشار مصاحبه تلویزیونی اش را فراهم آوردم چون نظرم بود که همه کس حق دارد بی لکنت نظر خود را بگوید. در آن زمان راستش را بگویم مخالف آقای احمدی نژاد نبودم. در او حسن ها می دیدم که در دیگر نامزدهای انتخابات هشتاد و چهار نبود. فقط یک اشکال داشتم و آن هم حمایت آقای خاتمی از کاندیدای دیگری بود، و من آقای خاتمی را قبول دارم . همین برایم تناقضی ایجاد کرد که سرانجام قوت احترام به خاتمی بیش تر بود به دکتر معین رای دادم.
در انتخابات اخیر به میرحسین موسوی رای دادم چرا که کوتاه مدتی بعد از آغاز به کار دولت نهم با آقای احمدی نژاد مخالف شدم اما مهدی کلهر هنرمندست و از افتادنش به این دام متاسف بودم . اینک و بعد از انتخابات اخیر، آقای احمدی نژاد و همراهانش به دلیل آن که همه اختیارشان در دست تندروها افتاد به نقطه بدی در تاریخ کشیده شده اند و من برای خیلی ها در این قافله احترام قائلم. مثلا برای آقای فتاح وزیر سابق نیرو که نشان داد یک تکنوکرات است، برای طهماسب مظاهری، راست بگویم تا چند هفته قبل از انتخابات برای جناب دکتر داودی هم احترامی قائل بودم اما وقتی ایشان هم برای ماندن به وادی تبلغات و سخنان بی پایه و تندروانه که فقط پسند رییس جمهور و دو مشاورش بود در افتاد، بیش از حد تصور متاسف شدم. این دامی بود که صفی اصفیا در دوران دیکتاتوری، دکتر حسن حبیبی در همین معاصر ما، دکتر عارف در همین سال ها بدان در نیفتادند و گمان داشتم که به این ترتیب معاونت اول جائی مخصوص مردان محکم زمانه شد.
باری در ماجرای فیلم و پناهندگی نرگس کلهر، زمانی که خبر را اول بار از حنا مخلمباف شنیدم نگران آقای کلهر شدم. گرچه که در این دو سه سال حرف ها زده و کارها کرده که کسانی نظر از وی برگردانده اند. حالا شده هم عرض و اندازه حمید مولانا. اما در مصاحبه دیروز آقای کلهر نکته ای به نظرم رسید که گمان دارم باید بدون قضاوت در اختیار شما بگذارم . آن نکته تاثیر حرکت شما جوانان است. نگاه کنید که اردوی دشمن را چطور به هزل گوئی واداشته اید. چطور انسجام فکری شان را گرفته اید. تا به حال دنبال نشانه در گفتار احمدی نژاد می گشتم اما اینک پیداست که انهدام سقوط همه را کلاقه کرده . از همین روست که از همه جوانان اهل تاریخ و رسانه تقاضا کرده ام هر جا سختی می گوید آقای احمدی نژاد جمع کنند و ارشیو کنند . برای آینده بهترین نشانه است برای نشان دادن سیر انهدام.
از این طریق متوجه می شوید که چطور پوپولیست ها که قرار بود عاشق مردم باشند ته وجودشان بیرون می زند و نشان می دهند که مخالف هر نوع آشتی شده اند و اصلا از ارامش و اشتی رویگردان. احمدی نژاد همین دیروز گفته "برخی وادادگی و تسلیم را مصلحت اندیشی می دانند.[ قریب به مضمون] یعنی شده است مقلد واقعی جنتی. یعنی شده خود روانبخش. و در تاریخ ایران بدنام ترین و سبک ترین روسای دولت در این نقطه نبودند این را به تاکید می گویم. حتی دو نخست وزیر دوران ناصری که از غلامبچه های دریار انتخاب شدند چنین نبودند.
و اینک یک نمونه دیکر در مصاحبه دیروز آقای کلهر با خبرگزاری دولت. دقیق شوید. دانشجویان رشته های رسانه و علوم سیاسی به خصوص نگاه به تامل کنند. صغرای هیچ سطرش با کبرای آن نمی خواند. به کلی مغشوش است. به نظر می رسد مصاحبه گر و مصاحبه شونده، دبیر سرویس و مسئولی که امضا کرده تا منتشر شود همه در اردوی پریشانان جا دارند. وگرنه چطور ممکن است که شخصی در عین سلامت و عقل چنین بگوید و بنویسد.
متن خبر ایرنا
وی همچنین از پروژه آژاکس 2 توسط آمریکاییها در انتخابات ریاست جمهوری برای سرنگونی احمدی نژاد خبر داد و گفت: آنها قصد داشتند مانند پروژه آژاکس که علیه مصدق اجرا کنند، با صرف هزینهای معادل 75 میلیون دلار، احمدینژاد را نیز به همان سرنوشت دچار کنند که موفق نشدند. کلهر تاكيد كرد: پروژه آژاکس توسط یکی از شخصیت های عضو کمیته بحران شورای امنیت آمریکا اعلام شده است و او هم نام آژاکس 2 را انتخاب کرده است. وی در پاسخ به اینکه چه کسی جزئیات این پروژه را اعلام کرده است، گفت: اسم این فرد یادم نیست، البته اسامی این ها، رسانه ای نیست.
منبع: وبلاگ مسعود بهنود
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر