تردیدهای مسکو پیرامون ثبات دولت ایران
صدور اعلامیه رسمی وزارت خارجه روسیه پیرامون امور داخلی ایران، یک روز پس از رویدادهای خونین عاشورا، و ابراز نگرانی نسبت به «درگیریهای اپوزسیون ایران و نیروهای انتظامی »، اولین چرخش سیاسی محسوس مسکو در قبال جمهوری اسلامی، از زمان انتشار اعلامیه قبلی، دایر بر حمایت از نتایج انتخابات ۲۲ خرداد به شمار می رود.
در صورت تشدید بحران سیاسی جاری در ایران، مسکو به منظور حفظ منافع درازمدت در ایران، ناگزیر از اتخاذ خط مشی متعادل با اپوزسیون و فاصله گرفتن بیشتراز رفتارهای دولت کنونی در تهران خواهد شد.
سردی روابط مسکو با تهران، در فاصله چند ماه پس از سفر عجولانه محمود احمدی نژاد به روسیه، و ملاقات او با مدودیف در حاشیه اجلاس سران کنفرانس امنیتی شانگهای آن کشور آغاز شد.
طی دیدار یاد شده، مدودف ضمن فشردن دست احمدی نژاد با چهره ای گشوده «تجدید انتخاب» او را تبریک گفت و نتایج انتخابات رییس جمهوری در ایران را قانونی خواند. از آن روز شعار «مرگ بر روسیه » در کلیه تظاهرات مخالفان دولت ایران و طرفداران جنبش سبز مورد استفاده گسترده قرار گرفت.
اگرچه با توجه به مناسبات نزدیک مسکو با تهران، حمایت رهبران کرملین از دولت ایران قابل انتظار بود، لیکن رهبران اپوزسیون و مردم ، تبریک علنی مدودیف به احمدی نژاد را پس از بر گزاری تظاهرات میلیونی در اعتراض به نتایج انتخابات، مداخله در امور داخلی خود تلقی کردند.
ادامه تظاهرات ضد روسی مخالفان دولت در ایران که تدریجا به تشکیل اجتماعات خشمگین مردم در مقابل سفارت آن کشور در تهران نیز کشیده شد، تا زمانی برای مسکو قابل تحمل بود که نسبت به ادامه ثبات دولت ایران و قدرت آن در اداره امور تردیدی نمی رفت.
اگر چه ادامه حمایت کامل کرملین از نظام سیاسی کنونی تهران البته پیش از شدت گرفتن نا آرامیهای داخلی نیز با مشکلات جدی روبرو بود. بخش عمده این مشکلات ناشی از ادامه سیاستهای اتمی جمهوری اسلامی و بخش دیگر، متاثر از مذاکراتی بود که بارک اوباما در جریان سفر ۱۵ تیرماه به روسیه و طی دیدار با رهبران آن کشور در مسکو به عمل آورده بود.
چند هفته قبل از انجام دیدار اوباما از مسکو، روسای جمهور آمریکا و روسیه طی کنفرانس سران گروه ۲۰ در لندن برای اولین بار ملاقات و مقدمات دیدار بعدی را در مسکو فراهم آورده بودند.
دولت اوباما علاوه بر داشتن علاقه کامل به پیگیری برنامه کاهش سلاحهای هستهای و رسیدن به توافق در این زمینه با مسکو، و در نتیجه عقد قرار داد تازه تحدید شمار موشکها و کلاهکهای هسته ای، به جای قرار داد استارت که مهلت آن اینک به پایان رسیده است، توسعه همکاری با مسکو را در جهت تخفیف بحران های منطقهای به خصوص در خاورمیانه ضروری می دانست.
روسیه نیز علیرغم نا خرسندی از توسعه نفوذ آمریکا در مرزهای غربی و جنوبی خود، علاقه مند بود در صورت کاهش فشارهای نظامیسیاسی آمریکا و ناتو در اروپای شرقی، در مرزهای فراتر از مناطق پیوسته جنوبی خود ( منطقه قفقاز و حوزه خزر) با واشینگتن از در همکاری های گسترده تری درآید.
پیش از عزیمت به مسکو، اوباما با اعلام لغو اجرای طرح سپر موشکی در جمهوری چک و لهستان، امتیاز بزرگی به رهبران کرملین واگذار کرد.
بخشی از خواستهای متقابل آمریکا از روسیه، کاهش حمایت سیاسی مسکو از تهران و همکاری بیشتر با گروه ۱+۵ در جهت رسیدن به توافق در زمینه اعمال فشارهای تازه علیه جمهوری اسلامی بود.
صدور بیانیه مشترک با اوباما، طی کنفرانس سران گروه ۲۰ که روز پنجم مهر در پتسبورگ آمریکا برگزار شد و ابراز نگرانی نسبت به انگیزههای دولت ایران در راه اندازی سایت اتمی فردو اندکی پس از اعلام و جود آن، و همچنین پیشبینی «عملی بودن تصویب قطعنامه تازهای علیه ایران در شورای امنیت »، از سوی مدودیف رییس جمهوری روسیه، نشان داد که مناسبات تهران و مسکو در مسیر دشواری قرار گرفته است.
محمود احمدی نژاد پس از باز گشت از سفر به پنج کشور آمریکای لاتین، و متعاقب تصویب قطعنامه روز ششم آذر ماه شورای حکام آژانس علیه ایران – رویدادی که از سال ۲۰۰۶ میلادی به این سو بیسابقه بوده است- روسیه را مورد انتقاد آشکار قرار داد و ضمن اشتباه خواندن اقدام مسکو در پیوستن به سایر اعضاء مخالف ایران، مدعی شد: «روسیه درک درستی از تحولات جهان ندارد».
انتقاد آشکار احمدی نژاد از مسکو اقدام نادری بود که معمولا در رفتارهای سیاسی روسای دولتهای دوست کمتر دیده میشود. اما انتقاد از رفتارهای گذشته روسیه، بخصوص اعلام نارضایتی نسبت به خود داری از تحویل سامانه دفاع موشکی موسوم به اس-۳۰۰ و همچنین ادامه تاخیر در تکمیل و راه اندازی راکتور بوشهر که توسط روسیه در دست ساختمان قرار دارد، پیش از احمدی نژاد از سوی مسئولان رسمی و رسانههای دولتی ایران نیز صورت گرفته بود.
به این ترتیب، مسکو با ادامه حمایت از دولت تهران،علاوه بر آنکه موجب افزایش نارضایتی افکار عموی در داخل ایران می شد، که از تامین رضایت کامل دولت دوست و شریک خود در ایران نیز باز می ماند.
به علاوه، توافقهای انجام شده با آمریکا در مورد ایران نیز به دلیل اهمیت آن در جهت حفظ منافع ملی گسترده تر روسیه از اهمیت خاص خود بر خوردار بود و با ید بموقع پیگیری میشد.
ادامه این وضع برای مسکو تا زمانی امکان پذیر بود که ثبات دولت کنونی در تهران محرز می نمود. از چند هفته قبل گزارش هایی در رسانه های روسی انتشار می یافت که حاکی از انجام مطالعات تازه در آن کشور و بررسی آخرین وضعیت مناسبات روسیه با ایران به منظور انجام تغییرات تازه در سیاست مسکو در قبال تهران بود.
انتشار بیانیه تازه مسکو پیرامون رویدادهای خونین عاشورا، با وجود تاکید روسیه در خودداری از مداخله در امور داخلی ایران، نشان می دهد که کرملین حفظ منافع درازمدت خود را در ایران اینک در گرو ایجاد رابطه متعادل تری با اپوزسیون می بیند.
جمع بندی تازه کرملین پیرامون طبیعت مناسبات با دولت ایران و ایجاد تعادل رفتاری و یا حتی برقراری تماس با مخالفان دولت ایران، که یقینا رضایت واشینگتن و توسعه همکاری روسیه با آمریکا را نیز در بر دارد، نگرانیهای کنونی حاکمیت ایران را بیش از پیش افزوده و از حیطه داخلی به مرز مناسبات خارجی گسترش می دهد.
در صورت تشدید بحران سیاسی جاری در ایران، مسکو به منظور حفظ منافع درازمدت در ایران، ناگزیر از اتخاذ خط مشی متعادل با اپوزسیون و فاصله گرفتن بیشتراز رفتارهای دولت کنونی در تهران خواهد شد.
سردی روابط مسکو با تهران، در فاصله چند ماه پس از سفر عجولانه محمود احمدی نژاد به روسیه، و ملاقات او با مدودیف در حاشیه اجلاس سران کنفرانس امنیتی شانگهای آن کشور آغاز شد.
طی دیدار یاد شده، مدودف ضمن فشردن دست احمدی نژاد با چهره ای گشوده «تجدید انتخاب» او را تبریک گفت و نتایج انتخابات رییس جمهوری در ایران را قانونی خواند. از آن روز شعار «مرگ بر روسیه » در کلیه تظاهرات مخالفان دولت ایران و طرفداران جنبش سبز مورد استفاده گسترده قرار گرفت.
اگرچه با توجه به مناسبات نزدیک مسکو با تهران، حمایت رهبران کرملین از دولت ایران قابل انتظار بود، لیکن رهبران اپوزسیون و مردم ، تبریک علنی مدودیف به احمدی نژاد را پس از بر گزاری تظاهرات میلیونی در اعتراض به نتایج انتخابات، مداخله در امور داخلی خود تلقی کردند.
ادامه تظاهرات ضد روسی مخالفان دولت در ایران که تدریجا به تشکیل اجتماعات خشمگین مردم در مقابل سفارت آن کشور در تهران نیز کشیده شد، تا زمانی برای مسکو قابل تحمل بود که نسبت به ادامه ثبات دولت ایران و قدرت آن در اداره امور تردیدی نمی رفت.
اگر چه ادامه حمایت کامل کرملین از نظام سیاسی کنونی تهران البته پیش از شدت گرفتن نا آرامیهای داخلی نیز با مشکلات جدی روبرو بود. بخش عمده این مشکلات ناشی از ادامه سیاستهای اتمی جمهوری اسلامی و بخش دیگر، متاثر از مذاکراتی بود که بارک اوباما در جریان سفر ۱۵ تیرماه به روسیه و طی دیدار با رهبران آن کشور در مسکو به عمل آورده بود.
چند هفته قبل از انجام دیدار اوباما از مسکو، روسای جمهور آمریکا و روسیه طی کنفرانس سران گروه ۲۰ در لندن برای اولین بار ملاقات و مقدمات دیدار بعدی را در مسکو فراهم آورده بودند.
دولت اوباما علاوه بر داشتن علاقه کامل به پیگیری برنامه کاهش سلاحهای هستهای و رسیدن به توافق در این زمینه با مسکو، و در نتیجه عقد قرار داد تازه تحدید شمار موشکها و کلاهکهای هسته ای، به جای قرار داد استارت که مهلت آن اینک به پایان رسیده است، توسعه همکاری با مسکو را در جهت تخفیف بحران های منطقهای به خصوص در خاورمیانه ضروری می دانست.
روسیه نیز علیرغم نا خرسندی از توسعه نفوذ آمریکا در مرزهای غربی و جنوبی خود، علاقه مند بود در صورت کاهش فشارهای نظامیسیاسی آمریکا و ناتو در اروپای شرقی، در مرزهای فراتر از مناطق پیوسته جنوبی خود ( منطقه قفقاز و حوزه خزر) با واشینگتن از در همکاری های گسترده تری درآید.
پیش از عزیمت به مسکو، اوباما با اعلام لغو اجرای طرح سپر موشکی در جمهوری چک و لهستان، امتیاز بزرگی به رهبران کرملین واگذار کرد.
بخشی از خواستهای متقابل آمریکا از روسیه، کاهش حمایت سیاسی مسکو از تهران و همکاری بیشتر با گروه ۱+۵ در جهت رسیدن به توافق در زمینه اعمال فشارهای تازه علیه جمهوری اسلامی بود.
صدور بیانیه مشترک با اوباما، طی کنفرانس سران گروه ۲۰ که روز پنجم مهر در پتسبورگ آمریکا برگزار شد و ابراز نگرانی نسبت به انگیزههای دولت ایران در راه اندازی سایت اتمی فردو اندکی پس از اعلام و جود آن، و همچنین پیشبینی «عملی بودن تصویب قطعنامه تازهای علیه ایران در شورای امنیت »، از سوی مدودیف رییس جمهوری روسیه، نشان داد که مناسبات تهران و مسکو در مسیر دشواری قرار گرفته است.
ادامه این وضع برای مسکو تا زمانی امکان پذیر بود که ثبات دولت کنونی در تهران محرز می نمود. از چند هفته قبل گزارش هایی در رسانه های روسی انتشار می یافت که حاکی از انجام مطالعات تازه در آن کشور و بررسی آخرین وضعیت مناسبات روسیه با ایران به منظور انجام تغییرات تازه در سیاست مسکو در قبال تهران بود.
انتقاد آشکار احمدی نژاد از مسکو اقدام نادری بود که معمولا در رفتارهای سیاسی روسای دولتهای دوست کمتر دیده میشود. اما انتقاد از رفتارهای گذشته روسیه، بخصوص اعلام نارضایتی نسبت به خود داری از تحویل سامانه دفاع موشکی موسوم به اس-۳۰۰ و همچنین ادامه تاخیر در تکمیل و راه اندازی راکتور بوشهر که توسط روسیه در دست ساختمان قرار دارد، پیش از احمدی نژاد از سوی مسئولان رسمی و رسانههای دولتی ایران نیز صورت گرفته بود.
به این ترتیب، مسکو با ادامه حمایت از دولت تهران،علاوه بر آنکه موجب افزایش نارضایتی افکار عموی در داخل ایران می شد، که از تامین رضایت کامل دولت دوست و شریک خود در ایران نیز باز می ماند.
به علاوه، توافقهای انجام شده با آمریکا در مورد ایران نیز به دلیل اهمیت آن در جهت حفظ منافع ملی گسترده تر روسیه از اهمیت خاص خود بر خوردار بود و با ید بموقع پیگیری میشد.
ادامه این وضع برای مسکو تا زمانی امکان پذیر بود که ثبات دولت کنونی در تهران محرز می نمود. از چند هفته قبل گزارش هایی در رسانه های روسی انتشار می یافت که حاکی از انجام مطالعات تازه در آن کشور و بررسی آخرین وضعیت مناسبات روسیه با ایران به منظور انجام تغییرات تازه در سیاست مسکو در قبال تهران بود.
انتشار بیانیه تازه مسکو پیرامون رویدادهای خونین عاشورا، با وجود تاکید روسیه در خودداری از مداخله در امور داخلی ایران، نشان می دهد که کرملین حفظ منافع درازمدت خود را در ایران اینک در گرو ایجاد رابطه متعادل تری با اپوزسیون می بیند.
جمع بندی تازه کرملین پیرامون طبیعت مناسبات با دولت ایران و ایجاد تعادل رفتاری و یا حتی برقراری تماس با مخالفان دولت ایران، که یقینا رضایت واشینگتن و توسعه همکاری روسیه با آمریکا را نیز در بر دارد، نگرانیهای کنونی حاکمیت ایران را بیش از پیش افزوده و از حیطه داخلی به مرز مناسبات خارجی گسترش می دهد.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر