تحریمهای اقتصادی فقط به زیان مردم -گفتوگو با مهندس عزتالله سحابی
در این برنامهی «روی خط زمانه» به تاثیر تحریمهای اقتصادی از دید مهندس عزتالله سحابی، از چهرههای شاخص ملی- مذهبی در ایران، میپردازیم که معمولا با تحریمهای اقتصادی مخالفت داشتهاند:
تاثیر این تحریمها بسیار بد خواهد بود. ما صددرصد مخالف هستیم.
آقای احمدینژاد گفتهاند که تحریمهای تازه انگیزههایی برای پیشرفت هم محسوب میشود.
(میخندد) چون از جیب ایشان که خرج نمیشود. از جیب ملت خرج میشود. ایشان استقبال میکند، ولی ملت خرجاش را میدهد. دولت دارد سیاستی را به مردم ایران تحمیل میکند که ایران را به سوی تحریمهای بیشتر از سوی شورای امنیت میبرد. شورای امنیت تاکنون به خاطر فعالیتهای هستهای ایران سه نوع محرومیت عظیم بر ایران تحمیل کرده که بعد هم ممکن است ادامه داشته باشد.
شما معتقدید که این فشارها فقط به مردم وارد میشود؟
بله؛ من بارها هم گفتهام، فشار این تحریمها روی ملت ایران وارد میشود. این حاکمیت به خیال خودش یک درآمد نفت دارد و میگوید هرچه آنها تحریم کنند، ما جبران میکنیم و یا نیازهایمان را به قیمت چندبرابر از بازارهای بینالمللی تأمین میکنیم. حاکمیت در این جریان ضرری نمیکند. این ملت ایران است که متضرر میشود و از کیسهی ملت ایران میرود.
یکی دو ماه پیش به نقل از صندوق بینالمللی پول، برآورده کرده بودند که این سه تحریم حدود ۳۵میلیارد دلار به درآمد ملی ایران ضرر میزند. این ضرر به ملت ایران میخورد، به دولت ایران که نمیرسد. دولت ایران تا به حال مقاومت کرده است. بعد از این هم مقاومت میکند.د
آقای سحابی، با توجه به این که به هرحال دولت در برخورد با این تحریمها برای تنظیم روابط اقتصادی خودش با جهان خارج، در ارتباط با واردات، صادرات، امور بانکی و… دچار مشکل میشود، چگونه است که شما معتقدید فقط مردم از این تحریمها لطمه میبینند؟ مکانیسم رفتاری که دولت در پیش میگیرد که به زعم شما، فشار را به مردم منتقل میکند، چیست؟
در بیانیهای که ما پیش از تعطیلات عید منتشر کردیم، تعریفی از ویژگیها و صفات آقای احمدینژاد ارائه دادیم. در این بیانیه گفتهایم که آقای احمدینژاد برای این که در این مصاف مثلا با آمریکا، به خیال خود بگوید من موفقام، هرچه تحریم میشود را میرود از جای دیگر تهیه میکند.
مثلا بنزین را از ونزوئلا به یک و نیم برابر قیمت بینالمللی وارد کرده است. طوری که در مجلس هم به این مساله اعتراض شد. خُب این به زیان ملت است دیگر. یا در صدور گاز به پاکستان که نام آن را «خط لولهی صلح» نامیدهاند، پاکستان فرصتطلبی میکند، از این شرایط استفاده میکند و چانه میزند. آقای احمدینژاد هم بهای گاز را ۶۰درصد زیر قیمت بینالمللی در خلیج فارس با پاکستان قرارداد بسته است. به طوری که حتی آقای نژادحسینیان که معاون بینالمللی وزارت نفت بود، بر سر این مساله و اعتراض به آن استعفا داد.
آقای نژادحسینیان مصاحبهی مفصلی در روزنامهی سرمایه - که حالا لغو امتیاز شده است - دارد و در آن میگوید: «در عرض ۲۵ سالی که قرارداد ایران و پاکستان معتبر است، ۲۵۰میلیارد دلار به ایران ضرر میزند».
وی میگوید: «با این قیمت حتی هزینهی تأسیسات یعنی لولهکشی و… مستهلک نمیشود.» اما میبینیم آقای احمدینژاد چنین قرادادی بسته است. یا کشورهای اروپایی برای این که رقیبی برای روسیه داشته باشند، میخواهند یک خط لولهی گاز از دریای خزر به اروپا بکشند و قراردادی به نام «نابوکو» با کشورهای ذینفع بستهاند، اما در این قرارداد ایران را راه ندادهاند. در حالی که مهمترین تولید کنندهی گاز ایران است.
۸۰درصد گازی که قرار است به اروپا صادر شود را ایران میتواند تأمین کند. با این وجود، ایران را شرکت ندادهاند. آن وقت ایران آمده است، قیمت گاز را به ترکیه ۵۰درصد نسبت به قیمت بینالمللی تخفیف داده که ترکیه صادر کنندهی گاز به اروپا باشد.
اینها همهاش زیان است. سقف این کار را در نظر بگیریم، خیانت به منافع ملت ایران است. همهی اینها هم به دنبال این تحریمها دارد انجام میشود.
در ارتباط با شرایط جاری سیاسی در ایران، برخی موافقان تحریمهای اقتصادی استدلال میکنند که اعمال این تحریمها به واسطهی فشاری که بر مردم میآورد، موجب تقابل آنها با دولت میشود و به این ترتیب، جنبش سبز توانمندتر شده و از نیروی بیشتری برخوردار میشود.
آقای سحابی کاملا خلاف این نظر را دارند و معتقدند که جنبش سبز از آغاز در رابطه با مسائل و رویدادهای داخل شکل گرفته و با آن تعریف میشود:
فشارهای داخلی جنبش سبز را ایجاد کرده است و مردم به دلیل اختناقی که هست، حقوق همین قانون اساسی موجود را، حقوقی که در همین قانون اساسی برایشان شناخته شده است را میخواهند و چیز بیشتری هم نمیخواهند. انتخابات یکی از این حقوق بود. بنای جنبش سبز هم بر براندازی این حکومت و حاکمیت هم نیست.
از جمله استدلالهای موافقان تحریمهای اقتصادی این است که فشارهای اقتصادی وارده به مردم، تبدیل به فشارهایی میشود که آنها بر حکومت وارد کنند و او را مجبور به تغییر رفتارهای خود و یا حتی برکناری کنند.
آقای سحابی با این استدلال نیز موافق نیستند و در این ارتباط، به موقعیت اقتصادی دولت و ساختار روابط اقتصادی دولت با مردم اشاره میکنند:
اگر سیستم اقتصادی ما طوری بود که درآمد نفت وارد هزینههای دولتی نمیشد و همانطور که در تمام کشورهای پیشرفتهی دنیا مرسوم است، دولت هزینههای خود را از محل مالیاتها تأمین میکرد، آن وقت دولت به ملت محتاج بود.
اما در سیستم اقتصادی ما، دولت به ملت احتیاجی ندارد. به همین جهت در برابر فشارهای ملت مقاومت میکنند. این دولت به پشتوانهی درآمد نفت در برابر مردم ایستاده است و کوتاه نمیآید.
--
سبز مي مانيم، تا هميشه
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر