انقلاب مخملی: پایان مسالمت آمیز کمونیسم در چکسلواکی
دانشجویان چکسلواک که از سرکوب سیاسی و شرایط بد زندگی خسته شده بودند مجموعهای از اعتراضات را علیه حکومت کمونیستی در سال 1989 به راه انداختند. این حرکت به رهبری واسلاو هاول، نمایشنامه نویس و فعال دمکراسی، با میلیونها حامی، امور جاری کشور را از طریق تظاهرات و اعتصابات به توقف کشاند. مردم چکسلواکی پس از شش هفته بسیج مدنی فزاینده که با یک اعتراض دانشجویی آغاز شده بود، دههها سرکوب کمونیستی را در هم شکستند تا یک کشور تازه و دمکرات را شکل دهند.
بینش و انگیزه
فضای سیاسی اتحاد شوروی و دولت های اقماری آن تا نیمه دوم دهه 1980 آرام تر از دهههای پیشین بود. علت این امر طرح دو سیاست تازه حکومتی به نام گلاسنوست یا تلاش حکومت برای شفافیت و بحث آزاد و پرستوریکا یا بازسازی نظام سیاسی و اقتصادی در اتحاد شوروی بود. بسیاری از مورخان این دو سیاست را کاتالیزوری برای بروز بسیاری از انقلابهای دمکراتیک غیر خشن در کشورهای بلوک شرق می دانند.
حزب کمونیست چکسلواکی تلاشهایی برای جلوگیری از اِعمال اصلاحات گورباچف در این کشور صورت داد. در این کشور یک نظام سیاسی یکه تاز حاکم بود که مخالفت را تحمل نمی کرد و فعالان سیاسی تا نیمه دوم دهه هشتاد به سختی مورد مجازات واقع می شدند. حکومت کمونیستی از طریق تصفیه افراد مظنون به مخالفت و اعضای خانواده آنها، کنترل شدیدی بر شهروندان ایجاد کرده بود. حزب کمونیست چکسلواکی این سیاستها را پس از سقوط دیوار برلین و گذار دمکراتیک پس آن در دیگر کشورهای بلوک شوروی مثل لهستان و مجارستان نیز ادامه داد. این شرایط سیاسی سرکوب گرانه همراه با سقوط اتحاد شوروی چکسلواکها را به تقاضای تغییر از حکومت ترغیب کرد. فعالان مخالف در شش هفته پایانی سال 1989 اقداماتی را انجام دادند که به "انقلاب مخملی" برای براندازی حکومت کمونیستی در چکسلواکی مشهور شد.
وجه ارتباط عنوان مخملی با انقلاب دمکراتیک در چکسلواکی آن است که این حرکت یک جنبش صلح آمیز بوده و به مصالحه و نه خشونت منجر شد. هاول و جنبش سیاسی وی به لحاظ راهبردی، کنش بی خشونت را ترجیح می دادند. این امر موفقیت جنبش را تسهیل کرد. اعضای اسلوواک جنبش سیاسی به این انقلاب دمکراتیک به عنوان یک انقلاب آرام اشاره داشتند، اما هاول و رفقای چک وی نام آن را انقلاب مخملی می گذاشتهاند. برخی معتقدند که جنبش زیر زمینی مخملی "لو رید" اتخاذ عنوان مخملی توسط فعالان مدنی چک را پس از ارائه اولین آهنگ نادر این گروه در پراگ در سال 1968 تسهیل کرد. گروه زیر زمینی مخملی بعدا بر گروهی نزدیک به واسلاو هاول به نام "مردم پلاستیکی دنیا"، یک گروه راک زیر زمینی که جنبش مخالفان چک را از 1968 تا 1989 از لحاظ موسیقیایی نمایندگی می کرد تاثیر گذاشت.
اهداف مقاصد
انقلاب مخملی بدون برنامه ریزی قبلی در 17 نوامبر 1989 با یک تظاهرات دانشجویی برای بزرگداشت پنجاهمین سال مرگ یک تظاهر کننده در تظاهرات دانشجویی علیه اشغال نازیها آغاز شد. اما این تظاهرات به سرعت به یک تظاهرات ضد حکومتی تبدیل شد و دانشجویان به حمل پلاکاردها و سر دادن شعارهای ضد کمونیستی پرداختند. اعتراضات دانشجویی صلح آمیز بود اما 167 دانشجو به خاطر ضرب و شتم پلیس به بیمارستان انتقال یافتند. این تظاهرات و خشونت ناشی از آن الهام بخش اتحادیههای کارگری و دیگر گروههای مدنی به سازماندهی برای یک چکسلواکی آزاد و دمکراتیک واقع شد.
پس از تظاهرات دانشجویی، اعتراضات انبوه در چند شهر چکسلواکی برگزار شد. بازیگران و نمایشنامه نویسان در جنبش اعتراضی نقشی برجسته داشتند و به همین لحاظ سالنهای تئاتر به محل گردهمایی تبدیل شدند. در این سالنها فعالان سیاسی به شکل دادن راهبردهای سیاسی و بحث آزاد می پرداختند. در طی یکی از این مباحث در یکی از سالنهای تئاتر پراگ در 19 نوامبر 1989، گروهی به نام "تریبون مدنی" شکل گرفت. این گروه مجموعهای از سخنگویان جنبش دمکراتیک را در خود جای می داد. تقاضاهای این گروه "استعفای دولت کمونیستی، آزادی زندانیان سیاسی و تحقیق در مورد رفتار پلیس در 17 نوامبر" بود.
رهبری
واسلاو هاول "تریبون مدنی" را به عنوان قلب جنبش دمکراتیک چکسلواکی رهبری می کرد. او یک نویسنده، نمایشنامه نویس و شاعر بود که از استعداد خود برای شکل دادن پیام جنبش و چالش حکومت به صورتی که اعتماد و تصور مردم را تسخیر کند، بهره گرفت. هاول گفته است: "من حقیقتا در نظامی زندگی می کنم که کلمات توانایی به لرزه درآوردن ساختار حکومت را دارند، جایی که واژهها قدرتی ده برابر تصمیمات نظامی را از خود نشان می دهند." هاول در نمایشنامههایی چون:"مهمانی در باغ"، " یادداشت" و"مصاحبه"، تاثیرات دیوانسالاری حکومت سرکوب گر را بر مردم عادی و زندگی و روابط خصوصی آنها به تصویر کشید. او در دوران "بهار پراگ" یعنی دوره آزادسازی چکسلواکی در سال 1968 فعال بوده است. در آن دوره، الکساندر دوبچک رهبر کشور محدودیت بر آزادی بیان و کنترل دولتی بر صنعت را رفع کرد. چکسلواکها در یک دوره چند ماهه می توانستند آزادانه به انتقاد از حکومت شوروی بپردازند، آزادانه تر به مسافرت در کشور اقدام کنند و باشگاههای سیاسی غیر مرتبط با حزب کمونیست را تشکیل دهند. اما در آن تابستان، تانکهای شوروی برای توقف اصلاحات به کشور وارد شدند و هاول را بدانجا کشانده شد که علیه تجاوز در رادیوی آزاد چکسلواکی سخن بگوید. نمایشنامههای او به خاطر فعالیت حقوق بشریاش از اجرا در تئاترهای چکسلواکی منع شد و خودش در سال 1977 به چهار و نیم سال کار مشقت بار محکوم شد.
واسلاو هاول به عنوان باورمند جدی به دمکراسی لیبرال و اعتراض غیر خشونت آمیز و به عنوان یکی از بنیانگذاران منشور 77 نیز شناخته شده است. این منشور یک برنامه اقدام مدنی است که در سال 1977 تهیه شد. گروه منشور 77 بیانیهای نوشته و از رژیم خواستند به تعهدات حقوق بشری بینالمللیاش متعهد بماند. این اقدام باعث شد که حکومت اعضای گروه را زندانی کرده و انتشار سند 77 را ممنوع سازد. هاول در نوامبر 1989 تریبون مدنی را پایه گذاری کرد. اعضای شاخص منشور 77 تحت رهبری وی در کنار گروههای مخالف دیگر قرار گرفته و تریبون مدنی را شکل دادند. هدف از این تریبون متحد کردن مخالفان چکسلواک برای براندازی رژیم کمونیستی بود. هاول با هماهنگ کردن موفقیت آمیز سلسلهای از تظاهرات عمومی و اعتصابات در یک دوره سه هفتهای به چهره اصلی مخالفان چک مبدل شده و این گروه را در مذاکرات با دولت در اوایل دسامبر 1989 هدایت کرد.
واسلاو هاول پس از مذاکرات موفقیت آمیز با دولت کمونیست در سال 1989 به عنوان رئیس جمهور منصوب شد. و سپس در ژوئن 1990 به این مقام انتخاب شد و تا سال 2003 این مقام را حفظ کرد. او به خاطر فعالیت مدنی و رهبری سیاسیاش جوایز بیشماری شامل جایزه بنیاد بین الملل لیبرالیسم برای آزادی، مدال آزادی ریاست جمهوری، مدال فیلادلفیا، جایزه سامان کانادا و جایزه بین المللی گاندی را دریافت کرده است. هاول علاوه بر جوایز و نشانهای بیشمار به منبعی الهام بخش برای جنبشهای دمکراتیک در سرتاسر عالم تبدیل شده است.
محیط مدنی
چکسلواکها زیر سلطه رژیم کمونیست فضای اندکی برای بیان مخالفت سیاسی خویش در اختیار داشتند. حزب کمونیست مخالفان سیاسی را پیش از انقلاب مخملی به نحو موفقیت آمیزی تحت تعقیب قرار می داد. این کار به نحوی بسیار وحشتناک پس از بهار پراگ در سال 1968 پس از تجاوز صدها هزار نیروی نظامی شوروی برای پایان دادن به اصلاحات سیاسی و تقویت اقتدار حزب کمونیست دنبال شد. حتی نشانههای کوچک عدم انطباق و عدم پیروی جدی گرفته می شد؛ آن چنان که یک مرد به یاد می آورد پدر بزرگ وی، یک استاد دانشگاه، به خاطر اشاره به دانشجویان خود به عنوان "مردان و زنان" به جای "رفقا" به مقامات مسئول ارجاع شد.
تلاشهای رژیم برای اِعمال محدودیت بر آزادی بیان که علیه گروههای مخالف چک در گذشته مورد استفاده واقع شده بود نتوانست استقامت هاول و تریبون مدنی را در هم بشکند. در جریان تظاهرات اولیه 17 نوامبر فعالان دانشجویی به پلیس گل هدیه می کردند و در برابر با قساوت مورد ضرب و شتم واقع می شدند؛ اما راهپیماییها، اعتراضات و اعتصابات بعدی در هفتههای آینده قابل توقف توسط قساوت پلیس نبود. رشتهای از فعالیتهای غیر خشونت آمیز تاثیر عمیقی بر مردم چکسلواکی از جمله پلیس و اعضای نهادهای امنیت داخلی گذاشت تا آنجا که اعتراضات و اعتصابات به نحو فزایندهای بزرگ تر و بزرگ تر شده و کمتر با سرکوب حکومت مواجه شدند. معترضان بی خشونت، تحت رهبری هاول و تریبون مدنی انتقال جالب توجهی را در محیط مدنی چکسلواکی صورت دادند.
پیام و مخاطب
سازمان دهندگان دانشجو در طی اولین اعتراض انقلاب مخملی در 17 نوامبر پیام خود به مردم چکسلواکی و حکومت را در پلاکاردها و پوسترها متوجه خواست استعفای حکومت کردند. با شکل گیری تریبون مدنی در کمتر از 48 ساعت بعد از اولین اعتراضات، اکثر دانشجویان، کارکنان و بازیگران تئاتر بلافاصله اعتصاب کردند اما هاول می دانست که افراد بسیار بیشتری باید به اعتصاب بپیوندند تا جنبش رشد کرده و میوه دهد. واسلاو هاول و همراهان وی به تداوم فشار به دولت جهت استعفا توافق داشتند؛ اما برای افزایش پشتیبانی ملی برای جنبش، پیام تازهای به مردم چک باید شکل می گرفت. هاول که معتقد بود عدم همکاری اجتماعی و اقتصادی به شکل اعتصاب می تواند کاراترین عمل علیه حکومت باشد به دنبال سازماندهی یک اعتصاب در 27 نوامبر 1989 در سرتاسر چکسلواکی بود.
در طی چند روز بعد، هاول و تریبون مدنی تظاهرات انبوهی را در سراسر کشور به راه انداختند. این کار با استفاده از برنامه تریبون جهت بیان آزاد عدم رضایت از حکومت و پراکندن سخن در مورد اعتصابات عمومی 27 نوامبر انجام شد. ده ها هزار نفر در اعتراضات شرکت کرده و فریاد می زدند، "در نهایت دارد رخ می دهد."جنبش دمکراتیک چکسلواکی بنیاد گستردهای از آگاهی دمکراتیک را به وجود آورد؛ تظاهرات در 25 و 26 نوامبر جمعیتی حدود 750 هزار نفر را به خیابانها و فضاهای عمومی کشاند. تظاهرات روزانه به ملاقاتهایی میان تریبون مدنی و نخست وزیر، لادیسلاو آدامِچ، انجامید. در این ملاقاتها نخست وزیر شخصا تضمین داد که هیچ خشونتی علیه شهروندان چک اِعمال نخواهد شد.
سپس در 27 نوامبر 1989 بنا به گزارشها 75 درصد جمعیت چک در دو اعتصاب عمومی دو ساعته شرکت کرده و حمایت عمومی از تریبون مدنی را به نمایش گذاردند. اعتصاب که تقاضاهای عرضه شده توسط جنبش مخالف را تقویت می کرد به مرحله حضور مردمی انقلاب مخملی پایان داد و هاول و تریبون مدنی با موفقیت به رژیم کمونیست نشان دادند که مردم چک دیگر از آن اطاعت نمی کنند.
فعالیت ارتباطی
حزب کمونیست که در برابر تقاضاهای معترضان بی اعتبار و ناتوان شده بود به مذاکره با هاول و تریبون مدنی مجبور شد و این امر به فضای سیاسی تازهای دامن زد. در 28 نوامبر سال 1989، یک روز پس از اعتصاب عمومی شهروندان، حزب کمونیست رسما از انحصار قدرت سیاسی در چکسلواکی دست کشید تا به حکومت چند حزبی امکان بروز دهد. در 10 دسامبر، رئیس جمهور کمونیست، گوستاو هوزاک، استعفا داد و در 29 دسامبر، پارلمان چک واسلاو هاول را به ریاست جمهوری چکسلواکی آزاد منصوب کرد. هاول به عنوان آخرین رئیس جمهور کشور چکسلواکی و اولین رئیس جمهور جمهوری چک پس از تقسیم چکسلواکی به دو کشور جمهوری چک و اسلواکی، گذار تاریخی دولت به دمکراسی را تسهیل کرده و اولین انتخابات آزاد و منصفانه را در ژوئن 1990 برگزار کرد. دولت جدید قانون چکسلواک را مبنی بر آزادی در حوزه سیاست و اقتصاد تصویب کرده و جامعه ای باز و آزاد ایجاد کرد.
--
سبز مي مانيم، تا هميشه
هیجدهم تیر یاد آورد سالگرد حمله به کوی دانشگاههمواره زنده است
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر