بینش و انگیزش
برمه در دوره 1824 تا 1948 تحت کنترل بریتانیا بود. در این دوره ژنرال آنگ سان، بنیانگذار ارتش مدرن برمه، با موفقیت مذاکرات مربوط به استقلال برمه از بریتانیا را به انجام رساند. کمتر از یک سال پس از پیروزی سیاسی آنگ سان، رقبای وی در ارتش وی را به قتل رساندند. ارتش قدرت خود را در 1962 تحکیم کرد. در این سال ژنرال نِه وین و حزب برنامهی سوسیالیستی وی حکومت را سرنگون کرده و حکومت نظامیان را مستقر ساختند. دوره 48 سالهی پس از روی کار آمدن نظامیان توسط رژیمی که ترس و فقر را به برمه آورد به دورهای سیاه تبدیل شد.
آنگ سان سو کی، دختر ژنرال آنگ سان، در سال 1945 زاده شد، سه سال قبل از استقلال برمه و کشته شدن پدرش متعاقب استقلال کشور. سو کی پس از ترک کشور در اوایل دهه شصت برای تحصیل و یک موقعیت کاری در سازمان ملل، در نهایت در سال 1988 به برمه بازگشت تا با مادر بیمارش باشد. اندکی پس از بازگشت وی در 8 اوت 1988، ژنرال نِه وین، رئیس نظامیان حاکم، از شغل خود استعفا داد که این امر آتش اعتراضات ملی را علیه حکومت برمه شعله ور کرد؛ ارتش این اعتراضات را سرکوب کرده و هزاران معترض را کشت. سه هفته بعد در 26 اوت، سو کی که از قبل به عنوان دختر ژنرال آنگ سان نفوذ سیاسی زیادی داشت نیم میلیون نفر را در تظاهراتی در برابر شووهداگون پاگودا در رانگون مخاطب قرار داده و خواستار حکومتی دمکراتیک شد. پس از شکل گیری گروه تازهای از نظامیان حاکم که هدایت آن را ژنرال ساو ماونگ بر عهده داشت و در هشتم سپتامبر پا به عرصه گذاشت, سوکی به تاسیس "لیگ ملی برای دمکراسی" همت گماشت و دبیر کل این حزب از زمان تاسیس در هفتم سپتامبر 1988 باقی مانده است. درست یک سال بعد، پس از آن که دولت دریافت که یک جنبش سیاسی قابل توجه در پشت سر آنگ سان سو کی در حال شکل گرفتن است او را از 21 ژوییهی 1989 در بازداشت خانگی نگاه داشته است.
اهداف و مقاصد
آنگ سان سو کی زندگی خود را وقف یک برمه آزاد و باز کرده است که در آن گروه نظامی حاکم جای خود را به دولتی منتخب مردم در یک فرایند دمکراتیک بدهد. بنا به نظر سو کی بهترین روش برای دست یابی به این هدف در سال 1988 تاسیس یک حزب سیاسی یعنی لیگ ملی برای دمکراسی و شکست حاکمان نظامی در انتخابات ملی بود. در اولین انتخابات با مشارکت این حزب در سال 1990، لیگ ملی برای دمکراسی 83 درصد از کرسیهای پارلمان را از آن خود کرد و سو کی قرار بود به مقام نخست وزیری تعیین شود؛ اما حاکمان نظامی با رد نتایج انتخابات و تداوم حکومت بر کشور گذار به دمکراسی را مانع شدند. سازمانهای سیاسی بین المللی، رسانههای خبری و رهبران سیاسی همه منصفانه بودن انتخابات 1990 را به رسمیت شناختند. این نکته هم برای ناظران بین المللی و هم ناظران محلی روشن بود که استنکاف حاکمان نظامی از واگذاری قدرت نقض جدی آزادی های مدنی و سیاسی است.
در مواجهه با این مانع پیش رو، اهداف سو کی تغییر کرد. او شروع کرد به استفاده از بازداشت خانگی خود به عنوان موضوعی برای بحث در مورد نقض حقوق بشر در برمه و طرح آن در برابر مجامع بین المللی. سو کی علی رغم فقدان عمومی دسترسی به فضای سیاسی و رسانههای بین المللی با استفاده از جایزه 1.3 میلیون دلاری کسب شده از طریق جایزهی نوبل خود در 1991 بر روی ایمان مردم برمه سرمایه گذاری کرده و یک بنیاد ملی بهداشت و آموزش تاسیس کرد. سو کی در طی دهه 1990 در حالی که هنوز تحت بازداشت خانگی بود به ارتباط با همراهان خود در لیگ ملی برای دمکراسی و جامعهی بین المللی از طریق شوهر و دو فرزندش که در بریتانیا زندگی می کنند ادامه داد.
پس از رهایی از بازداشت خانگی در ششم مه 2002، سو کی بلافاصله مبارزهای تهاجمی و ملی را جهت تقویت لیگ ملی برای دمکراسی آغاز کرد. اما این مبارزه به نحوی تراژیک با محکوم شدن دوباره وی به بازداشت خانگی در 30 مه 2003 عمر کوتاهی یافت. در دوره حبس ثانوی، او به تلاش برای جلب حمایت داخلی و بین المللی از کشورهایی مثل ایالات متحده و بریتانیا در کنار اتحادیه اروپا ادامه داده است. همه این کشورها و نهادها به نحوی فعال بر دولت برمه برای رهایی وی از حبس فشار وارد آوردهاند.
رهبری
رهبری استثنایی آنگ سان سو کی را صرفا نمی توان به موقعیت وی به عنوان دختر یک قهرمان سیاسی نسبت داد. او عمیقا تحت تاثیر رهبران مدنی در جنبشهای غیر خشونت آمیز مثل دکتر مارتین لوتر کینگ جونیور، و مهاتما گاندی قرار داشته است. وی به عنوان یک رهبر سیاسی توازن مناسبی میان مخالفت با رژیم و عدم خشونت یافته است. سو کی علی رغم ممنوعیت اجتماع بیش از چهار نفر از سپتامبر 1988 یک تور سخنرانی عمومی را در کشور به منظور حمایت از لیگ ملی برای دمکراسی آغاز کرد؛ این نه اولین و نه آخرین اقدام وی برای نادیده گرفتن دستورات دولت بود.
یک بار به هنگام بازگشت از یک سخنرانی در یک گردهمایی در شهری کوچک، سو کی و حامیانش یک باره توسط سربازان محاصره شدند و به آنها دستور داده شد که از جاده خارج شوند. سو کی به آرامی پاسخ داد که آنها "در کنار جاده پیاده روی خواهند کرد." سو کی در این مورد می گوید: "فکر من این بود که فرد در این موقعیت مسیرش را تغییر نمی دهد." او با حرکت مستقیم به سوی سربازان منتظر شد تا آنها بگذارند رد شود تا این که یک سرگرد یک باره ظاهر شده و به سربازان دستور داد اسلحه شان را پایین بیاورند. سو کی بر این باور است که "تفاوت عظیمی میان نگرش مردی اسلحه در دست و مردی بدون آن وجود دارد. وقتی کسی اسلحه در دست ندارد، او تلاش بیشتری می کند تا ذهن، شور و اشتیاق و درکش را برای یافتن یک راه حل به کار گیرد." سو کی برای همه تلاشهایش جهت آوردن دمکراسی به برمه جوایز بیشمار و سطح بالای جهانی شامل بر جایزهی ساخاروف، جایزه صلح نوبل، و مدال طلای کنگره را دریافت کرده است.
محیط مدنی
باور عمومی بر این است که دولت برمه یکی از سرکوبگر ترین دولتها در جهان است. برمه با هیچ معنا و برداشتی یک دمکراسی انتخابی به شمار نمی رود: گروه نظامیان حاکم همهی قوای اجرایی، قانونگذاری و قضایی را کنترل، تقریبا همهی حقوق اساسی افراد را سرکوب، و حقوق بشر را با مصونیت نقض می کند. حاکمان نظامی از زمان رد نتایج انتخابات 1990 و منع مجلس خلق از تشکیل، همهی احزاب سیاسی را در برمه فلج ساختهاند. مقامات، بسیاری از رهبران مخالفان را بازداشت، هزاران نفر را مجبور به استعفا، دفاتر احزاب را مهر و موم، به آزار و اذیت خانوادههای اعضای احزاب اقدام و به طور متناوب حامیان آنها را بازداشت کردهاند تا از گردهماییهای برنامه ریزی شده جلو گیری نمایند. بنا به گزارش سال 2009 خانه آزادی در مورد "آزادی در جهان", دولت برمه مردم را تحت تهدید قرار داد تا به همه پرسی قانون اساسی در سال 2008 رای دهند. این همه پرسی تداوم حکومت نظامیان را مشروعیت می بخشید و آن چنان پر از تقلب و خطا بود که ناظران بین المللی از تایید نتایج ان خودداری کردند.
با فقدان شفافیت و محاسبه پذیری، فساد دولت هم در سطح ملی و هم در سطوح محلی بسیار گسترده شده است. دولت نظامی، آزادی مطبوعات را به شدت محدود کرده است، نظارت بر کافه های اینترنتی را تشدید کرده و نرخ اخذ مجوز برای استفاده از بشقابهای ماهواره ای را به شدت افزایش داده است. آزادیهای تشکل و تجمع محدود شدهاند؛ گردهمایی بدون مجوز افراد در مکانهای عمومی با بیش از پنج نفر ممنوع است و مقامات به طور معمول از زور برای جلوگیری از تظاهرات و گردهماییها استفاده می کنند.
پیام و مخاطب
پیام اصلی سو کی یک فراخوان تشویق کننده به کنش است بر اساس عمل غیر خشونت آمیز در جهت پی گیری خستگی ناپذیر دمکراسی. تاثیر بودیسم بر سیاست آنگ سان سو کی سالهاست که موضوع مورد بحث در تحلیلهای دانشگاهی بوده است. او به این نکته اشاره می کند که ایدهی بخشش متقابل در بودیسم در گذار به دمکراسی نقشی محوری دارد. سو کی در یک مصاحبه توضیح داده است که او و گاندی "شباهتی ناگزیر در مواجهه با چالشهای حکومت اقتدارگرا" دارند.
پیام او در میان عناصر نظری بودایی و ارتباط خانوادگی آنگ سان سو کی به تاریخ انقلابی مردم برمه کاملا به گونهای طراحی شده که با جمعیت آزادی خواه برمه هم صدایی دارد. روشن است که نظامیان حاکم به اندازهی کافی منابع فیزیکی برای خرد کردن هر گونه مقاومت با تمسک به زور در اختیار دارند. آنها ابایی از شکستن مقاومت افراد ندارند حتی اگر این خرد کردن به معنای از میان رفتن تعداد زیادی از انسانها باشد. آنگ سان سو کی متوجه این موضوع است .او ایدئولوژی خود را به گونه شکل داده که مردم برمه بتوانند علیه حکومت اقدام کنند بدون آن که خود را در مخاطره مقابلهای خشونت آمیز با نظامیان حاکم قرار دهند.
سو کی در سخنرانی مشهورش با عنوان "آزادی از ترس" در پی انتخابات 1990به حامیانش می گوید: "این قدرت نیست که فساد می آورد، بلکه ترس است." او تحت بازداشت خانگی نمی توانست در ملا عمومی با رفقایش به راهپیمایی بپردازد اما ایدئولوژی و واژههای قدرتمند وی چیزی است که هیچ منع فیزیکی نمی تواند آنها را از میان ببرد. "گفته شده است که افراد مقدس گناهکارانی هستند که همچنان در حال تلاشاند." او و رهبران لیگ ملی برای دمکراسی از طریق مجموعهای از گردهماییهای بزرگ و باز و نامه های خوش نوشت به اعضای گروه نظامیان حاکم در طی دوره های زندان و حبس خویش مردم را به سوی دنبال کردن دمکراسی به صورتی امن و کارآمد سوق دادهاند.
پیام و مخاطب
از اواخر دهه 1980 فعالان برمهای و هم پیمانان آنها در ایجاد شبکهای گسترده از حامیان خود موفق بودهاند؛ بدون یک چتر متنوع از حمایت داخلی و بین المللی، جنبش دمکراتیک برمه نمی توانست استوار در برابر سرکوب بایستد. حمایت سازمان یافته در سطح جهان از این جنبش در حال شکل گیری و بسط بوده است؛ در برنامه سالانه شبکه کنش جهانی برمه برای تغییر سیاسی که ده هزار نفر شرکت کننده در بریتانیا در سال گذشته داشت این تحول به چشم می آید. این امر باعث شد که گروهی از قدرتهای جهانی خواهان آزادی زندانیان سیاسی برمه از جمله سو کی شوند و گواهی دهند که مبارزهی فعالان برمه ای بیهوده نبوده است.
اگرچه تلاش بیشماری برای مبارزه با نظامیان حاکم صورت گرفته است مردم برمه همچنان تحت یک رژیم نظامی بیرحم زندگی می کنند و سو کی تنها برنده جایزه نوبل است که در حبس به سر می برد. تعهد پایدار سو کی به جنبش بی خشونت همراه با عشق و حمایت سرسختانه مردم برمه موجب همبستگی و احترام زیاد جهان آزاد به جنبش دمکراتیک برمه شده است.
سبز مي مانيم، تا هميشه
تجربه ای از برمه: تنها نبردی را می بازیم که رهایش می کنیم
بسپاریم بر سنگ مزارمان تاریخ نزنند؛ تا آیندگان ندانند بیعرضگانِ این برهه از تاریخ ما بودهایم
(دکتر فاطمی)
راي سبز من اسم سياه تو نبود!
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر