چه شد که همه برانداز شدند؟!
غلامعلی رجایی
دیروزبه دیدن سردارحاج محمود مقدم که تازه با قید وثیقه از زندان آزادشده بود رفتم و یک ساعتی هم نشستم .دوستان اوکه تماما از بر و بچه های سبز جنگ بودند به دیدنش می آمدند.وقتی منزلش را ترک می کردم شیخی که اهل کاشان بود مطلبی را که خود ازآقای شیخ محسن قرائتی درباره جناب آقای سید محمد خاتمی شنیده بود نقل کرد که مرابه وجد آورد. ازاین به وجد آمدم که درچنین زمانه ای چنین مردانی هم یافت می شوند اما اکنون …
خدای متعال را شاهد می گیرم هدف من از نوشتن این یادداشت، ترویج این ونفی آن نیست بلکه هشدار به کسانی است که این روزها وماهها دانسته یا ندانسته برطبل کینه وتفرقه وتهمت وجهل می کوبند و لحظه به لحظه دایره خودیهای نظام راتنگتر و تنگترمی کنند و مسولان روزگار نه چندان دور نظام را خائن و وابسته و..می نامند بی آنکه از خود این سوال مهم وتکان دهنده را بکنند که به راستی :
- چه شده است که در سی سال گذشته – -بجز دو دوره ریاست جمهوری آیت الله خامنه ای وبدون در نظر گرفتن دوره مرحوم مهندس و بازرگان وبنی صدر- همه کسانی که در گذشته ای نه چندان دورعالیترین مناصب نظام با رای مردم ونظر امام دردست آنها بود اکنون جزء سران فتنه وبراندازان نظام و وابستگان به بیگانه ومخالفان نظریه مترقی ولایت فقیه که از میراثهای ماندگار خمینی در زمان ماست، شده اند؟
- چه شده است که بعضی از ما در اوج کینه ونادانی خود اینقدربیگانگان را فعال ما یشاء در امور نظام مقدس جمهور ی اسلامی ونقش آفرین در جذب مسولان عالی رتبه گذشته نظام می دانیم؟!
- چه شده است که:
۱-هاشمی رفسنجانی با برعهده داشتن مسولیت دو دور ریاست جمهوری و دو دور ریاست مجلس شورای اسلامی و به رغم برعهده داشتن مسولیتهای خطیر کنونی در نظام عملا ازاقامه نماز جمعه در تهران باز مانده و از نظر بعضیها صحنه گردان اصلی فتنه است! .
۲-مهندس موسوی با برعهده داشتن دو دورمسولیت خطیر نخست وزیری در زمان حساس جنگ که دور دوم آن با نظر مصلحتی امام بر سر کار بود اکنون از نظر بعضیها وابسته به سیا و یکی از سران فتنه ای است که به دنبال براندازی نظام است.!
۳- مهدی کروبی با آن همه سابقه انقلابی و سالها زندان وداشتن احکام متعدد از امام و برعهده داشتن مسولیت دو دور ریاست مجلس شورای اسلامی وسالها مسولیت ریاست بنیاد شهید با حکم امام ورهبری از نظر بعضیها مخالف ولایت فقیه وعامل موساد ویکی دیگر ازسران فتنه ای است که به دنبال براندازی نظام است.!
۴- سید محمد خاتمی با سالها سابقه وزارت و برعهده داشتن مسولیت ریاست جمهوری در دودوره بارای مردم وتنفیذ رهبری از نظربعضیها مهره سوخته امریکا وطرفداربنیادهای صهیونیستی و مخالف ولی فقیه وضلع سوم سران فتنه است!
۵- سید محمد موسوی خوئینیها با داشتن سابقه درخشان هدایت ماجرای تسخیرلانه جاسوسی آمریکا و بر خورداری ازمسولیت نمایندگی امام در حج ودادستانی انقلاب ، از نظر بعضیها دیگر مرد مهم پشت صحنه فتنه و وابسته به سازمان جاسوسی شوروی است!
این ازاردوگاه مثلا چپ !، از آن طرف دیگر هم نمونه ها یکی دوتا نیستند.
دانشجویان تسخیر کننده لانه جاسوسی امریکا که امام در تایید اقدامشان این کاررا انقلاب دوم ایران وبزرگتر از انقلاب اول نامید تحریک شده عوامل شوروی معرفی می شوند!
مرجع عالیقدرحوزه وافتخار حوزه های دینی شیعی جهان ،آیت الله جوادی آملی با شرایطی که مشتی تند رو برایش پیش آوردند با مصلحت دانستن استعفا ازمنصب معنوی امامت موقت جمعه مانند هاشمی ازاقامه نماز جمعه در قم بازمانده است.
ناطق نوری خانه نشین شده است.
سید حسن خمینی ، یابه قول فتنه شناسان خبره این روزها ! مصطفوی !حامی فتنه گران شده و از خط و راه پدر بزرگ خود، امام دور شده وباید دوباره به خط امام برگردد!..
من منکر وجود اختلاف نظر و سلیقه گاه بسیار شدید بعضی که نامشان رفت یا نرفت با برخی موضع ها و دیدگاههای رهبری که البته متقابل هم هست، نیستم اما آیا دامنه این تفاوت دیدگاه که در زمان امام هم نمونه های آن دیده می شد – ازجمله در قضیه تفسیر سوره حمد امام بعضی ،حضرت ایشان را تهدید کردند که در صورت عدم تعطیلی تفسیر خود که آن را تفسیری صوفیانه و منحرف می دانستند! کفن پوشیده وبه خیابان خواهند آمد – به جاهایی کشیده شد که اکنون کشیده شده است؟
آیا این نمونه ها
- نباید ما را در نادرستی راهی که رفته ومی رویم اگرنگویم مطمئن که به تردیدی جدی وا دارد؟
- نباید به ما بفهماند که تنها خود رانبینیم وتنها به حال توجه نکنیم ونگران نگاههایی که درآینده به ما دوخته خواهد شد باشیم؟
- نباید ما را متوجه این مساله کند که آینده سریعا فرا می رسد وهمانگونه که اکنون عملکرد بعضی پیشینیان در برابرماست وبا نفرت وخشم به آن می نگریم خدای نا کرده دیگران هم به عملکرد ما که با تنگ بینی های خود انتقادها وحتی مخالفتها رابرنمی تابیم و قدراین انقلاب شریف وعزیزرا نمی دانیم با همین چشم خواهند نگریست وما را لعنت خواهند کرد؟
باری،شیخ کاشانی! از ماجرایی در سال ۱۳۷۶ می گفت که عده ای سعی می کردند در یک سناریوی نا جوانمردانه با راه اندازی کارناوالی مرکب از مشتی جوان بی بند وبار و اجیر شده در قالب طرفداران خاتمی در شب عاشورا درتهران و پخش گسترده سی دیهای خود ساخته او را که پیروزی اش درانتخابات ریاست جمهوری قطعی بود دراین سی دی ها فردی طرفداربی بند وباری و..جلوه داده و از چشم مردمی که مصمم به انتخابش بودند بیندازند.
شیخ می گفت: من ازخود آقای شیخ محسن قرائتی شنیدم سه نفر جوان به نزد او آمده وبا اقراربه شرکت در طرح تخریب شخصیت خاتمی از او خواسته اند آنها رابه نزد اوببرد تا ضمن عذر خواهی از وی از اوبخواهند آنهارا بخاطر کار زشتی که به آن مامور شده بودند ببخشد وحلال کند.
شیخ به نقل ازآقای قرائتی – نقل به مضمون – می گفت: وقتی این سه جوان رابه نزد آقای خاتمی برده وماجرا را تعریف کرده وآنها در حضور ایشان زبان به اعتذار گشودند وگفتند بعضی! آنها را اجیر کرده بودند تا با پخش آن سی دیهای مبتذل وی را درنزد جامعه از حیثیت ساقط کنند و اکنون نگران آخرت خود هستند وطلب حلالیت دارند.. شاهد بوده تا آقای خاتمی سخنان آنها راشنید اشک درچشمانش حلقه زد .صورتش را ازآنها برگرداند ومعترضانه و با گلایه به او گفته چرا اینها را پیش من آورده ای تا با اقرا واظهارندامت در باره عملکرد خود در نزد من احساس سرافکندگی وخجالت کنند؟
خداوندا به حرمت خون شهید مظلوم کربلا و به عظمت غربتی که خواهرصبورومظلومه اش زینب در این روزها درشهرشام کشید مانند امتهای پیشین، سنت استدراج را درمورد ما جاری نکن .ما را به حال خود وا مگذار.ما را با حقیقت آشنا فرما و دلهای ما رانسبت به همدیگر بیش ازاین مهربان بگردان.
منبع: وبلاگ نویسنده
--
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر