۱۳۹۰ تیر ۱۷, جمعه

مسیح علی نژاد: خانواده ی موسوی را تهدید جانی کرده اند

مسیح علی نژاد: خانواده ی موسوی را تهدید جانی کرده اند

 به فراموشی نسپردنِ شیخ مهدی کروبی که روزی نگذاشت، احمد نجاتیِ کارگر را در برنامه ی ۲۰:۳۰ تلویزیونِ جمهوری اسلامی به آسانی انکار کنند و به دیدار این خانواده رفت و برای نخستین بار صدای آنها شد تا بگویند که چگونه فرزندشان را با ضرب و شتم از زندان رها کردند تا جان ببازد، بت پرستی نیست، پرستش و ستایشِ کسانی است که حقیقت را افشا کردند

پس از آنکه بارها و بارها از طرف برخی از کاربران اینترنتی مورد پرسش قرار گرفته اند که چرا سکوت کرده اند، خبر را می خوانیم که دختران و خانواده موسوی از طرف نهادهای امنیتی هم مورد تهدید جانی قرار گرفته اند و توهین و فحاشی و الفاظِ آلوده که خوراکِ ماموران و بازجویان و زندانبانان است در آن دیار.

این روزها به نام نقد فضای مجازی از ناسزا و پرخاشگری ها هم بی نصیب نماینده است. آیا ما در کسوتِ منتقدانِ دیجیتالی و مبارزانِ مجازی از فشارهای حقیقی، تهدیدها، توهین ها و فحاشی هایی که علیه خانواده کروبی و موسوی جریان داشته و دارد با خبریم؟ خیالی نیست اگر به بت سازی و قهرمان پروری متهم شویم اما باید بگویم درست در همین روزها که ما درگیر خودمشغولی بوده ایم خانواده ی موسوی همانند سایر خانواده ها و همپای همان خانواده های ناشناس تحت فشارهایی بوده اند که ما حتی یک خط خبریِ کوتاه را هم نتوانستیم به آن اختصاص دهیم.

 

به یاد خانواده ای باشیم که بارها به یادمان آورده اند خانواده ی کیانوش آسا را که وقتی جوان شان را در ۲۵ خرداد از دست داده اند چه تهدیدها و فشارهایی را تحمل کرده اند، این به معنیِ بت پرستی نیست به معنی پرستشِ اخلاقِ نیک رهنورد و موسوی است که در بهبوهه ی فشار با این خانواده دیدار می کردند تا خانواده ی اسا و سایر خانواده کشته شدگان را در حکومتی که هر روز مرگ شان را منکر می شوند، صدرنشینِ خبرها سازند. نوشتن از زهرا رهنورد که روزی به دیدار خانواده شبنم سهرابی رفت تا مبادا رییس نیروی انتظامی در انکار قتلِ یک انسان توسط خودروی نیروی انتظامی موفق عمل کند، حرمت دارد.

به فراموشی نسپردنِ شیخ مهدی کروبی که روزی نگذاشت، احمد نجاتیِ کارگر را در برنامه ی ۲۰:۳۰ تلویزیونِ جمهوری اسلامی به آسانی انکار کنند و به دیدار این خانواده رفت و برای نخستین بار صدای آنها شد تا بگویند که چگونه فرزندشان را با ضرب و شتم از زندان رها کردند تا جان ببازد، بت پرستی نیست، پرستش و ستایشِ کسانی است که حقیقت را افشا کردند.

 

یادمان باشد ما به خانواده ای که در روزهای شکنجه و تجاوز و کهریزک و خون و خیابان کنار خانواده های کشته شدگان و زندانیان و شکنجه شدگان ایستاده بودند و هر روز به دیدارشان می رفتند بدهکاریم. دیدارهای موسوی و کروبی و همسران این دو با خانواده های زندانیان و کشته شدگانِ جنبش سبز هیچ اگر نداشت و مورد طعنه و طنز و نقدِ برخی از ما پشت صفحه های کامپیوترمان قرار می گرفت این حسن را داشت که انکارِ کشته شدگان برای حاکمان آسان نبود. آنها سراغ خانواده هایی می رفتند که حاکمیت هر روز وجودشان را منکر می شد و نشر و انعکاس گفته ها و عکس های همان دیدار ها بود که راه انکارِ مرگ و شکنجه و زندان را برای مسولان دشوار می کرد. حالا این روزها کسی از ما آیا می داند بر خانواده ی خودِ این به حصر شدگان چه می رود؟

 

پسران شیخ که چندباری برایمان از دشواری های یک زندگی معمولی نوشتند. آنها هم گفتند فشارهایی که بر آنان می رود برابری نمی کند بر فشارهایی که به گمنامان می رود و همین دلیل شان بود که در روزهای شکنجه و کشتار حاضر نشدند عکس شیخ را منتشر کنند که به ضربِ باتوم زخمی و سیاه اما مقاوم و ایستا بود.

کسی از ما آیا خبر دارد که میرحسین موسوی نیز در راهپیمایی های پس از انتخابات در کنار همان مردم معمولی همانند شیخ مورد ضرب و شتم قرار گرفت؟ کسی آیا می داند میرحسین موسوی از همان روز ثبت نام چگونه از پشت مورد حمله و هجوم نیروهای ناشناس قرار گرفته بود که مدت ها از همان حمله رنج می برد اما سخنی نگفت تا نشر یابد؟ گمان نمی کنم در خبرها ما نوشته باشیم که وقتی برادر زهرا رهنورد چهار ماه در انفرادی شکنجه می شد ، فرزند او را هم چنان مورد ضرب و شتم قرار دادند که فک او را شکسته بودند. خواهر زاده ها و برادرزاده ها و دختران موسوی و همسر دختر ایشان و خیلی از بستگان موسوی همانند مردمِ معمولی شهر مورد تهدید جانی و شغلی قرار گرفته و همان توهین ها را شنیده اند که دیگران نیز.

 

این یعنی برابری در مبارزه و تحقیر شدن وقتی خواهرزاده موسوی را کشتند و جنازه را همانند همیشه دزدیدند…موسوی هرکه بود و هر که است فرزندان و خانواده ی او همانند فرزندان و خانواده ی دیگر این خانه کشته و زخمی و تهدید و زندانی و تحقیر شده اند اما ایستاده اند .

حالا مادر زهرا رهنورد در گفتگویی که با کلمه انجام داده است، تنها بخشی از این هزاران را بازگو می کند. بی شک آنچه این مادر می گوید همه ی فشارها نیست وقتی از تهدید جانی می گوید یعنی فضا هنوز بر این خانواده امنیتی است و در چنین شرایطی چه می توان گفت

--
یاد و خاطره هیجده تیر ماه سال هفتاد و هشت گرامی باد
بیست و سوم تیر ماه؛ سالروز بر ملا شدن فجایع کهریزک توسط شیخ کروبی
در سال هشتاد و هفت
سبز مي مانيم، تا هميشه


هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر