جمعه 2 بهمن 88 ،22 ژانویه 2010 میلادی
در مورد هشت موضوع امروز صحبت می کنیم.
اوّل، بانک مرکزی ايران امروز اعلام کرده که بيش از 15 ميليون تومان در روز پول به صاحبان حساب پرداخت نميکند و برای خريد ارز هم محدوديت قائل شده است . به دنبال اينکه معلوم شده بانکها بيش از 48 هزار ميليارد تومان يا 48 ميليارد دلار طلب لاوصول دارند و 70% اين مبلغ يعنی 30 هزار ميليارد تومان را کمتر از 1000 نفر خورده اند و پول بانکها را پس نداده اند ، بانکها با مشکل بزرگ ورشکستی روبرو هستند و بحران داخل کشور هم وضع بد بانکها را تشديد کرده که پول تبديل به طلا و ارز بشود و از کشور برود بيرون ، و هم اعلام شده که حذف يارانه ها 40% توّرم جديد در کشور ايجاد خواهد کرد در نتيجه ارزش ريال سقوط خواهد کرد، و هم مسئله حذف سه تا صفر از روی اسکناس که آقای احمدی نژاد مطرح کرده و طبيعی کردن نرخ برابری، باعث خواهد شد به احتمال زیاد برابری از هر دلار 1000 تومان به هر دلار 3000-4000 تومان تغيير خواهد کرد و مجموع اينها باعث شده که مردم به درستی تصميم اين را بگيرند که پولهايشان را از بانکها بيرون بياورند و تبديل به ارز يا طلا يا کالاهای ديگر بکنند
برخی هم مطرح ميکنند که اسکناس که بيش از 80 ميليون قطعه اسکناس شعارنويسی شده داريم تقريباً، بهانه ای هم هست که دولت اسکناسهای جديد در جريان بگذارد، که خدا کند اين کار را بکنند چرا که اسکناسهای جديد دست بچه ها می افتد و ميشود دوباره روی آنها شعار نوشت.
گزارشهايی که من امروز ميديدم، پنجشنبه جلوی خيلی از شعب بانکها بخصوص بانک ملّی، صفهای طولانی درست شده بوده و به بهانه اينکه کامپيوتر بانک خراب است، پول به مردم پرداخت نميکردند امّا به احتمال زياد پول در بانک موجود نبوده است . بحران اقتصادی کشور که ابعاد گوناگونی دارد، بخش بانکهای آن بعد بزرگی است که احتمالا تمام بخشهای اقتصاد را متاثر خواهد کرد .
نکته دوّم، اساتيد دانشگاه، موج محروم و اخراج شدن آنها از دانشگاه ادامه دارد، اساتيدی مانند دکتر مردیها ، خانم صبا واصفی و ... برکنار شده اند، و دستگيری خانم لی لی فرهادپور روزنامه نگاری که پس از دستگيری پسرش و پس از دو هفته که به او جواب ندادند خود ايشان را هم دستگير کردند ،همينطور گزارشهای متفاوت از استانهايی مانند کهکيلويه و بويراحمد، خوزستان، گلستان و شهرهايی مانند ساوه، يزد، قم ... دستگيری داشته ايم ،همینطور در استان گلستان.
در استان گلستان يکی بچه ها نوشته که جالب اينست که يک هجوم هم نيروی انتظامی آورد و ماهوارهای شهر گرگان را هم جمع کردند، امّا کمتر از 24 ساعت طول کشيد که مردم هم دوباره ماهواره بگذارند و به شکل يک مبارزه برای مردم در آمده . يکی از دوستان از اميديه خوزستان برای من نوشته که در اين شهر کوچک هم ما با شعارنويسی و ساير فعاليتها جنبش را زنده نگه داشته ايم و رشدش داده ايم .
نکته ای که جالب است اين است که آقای خامنه ای هر يک حرکت بزرگی که مردم ميکنند، اميدواراست که مردم در بعدی خسته بشوند و نيايند، از الان هم اميدوارند که با اين دستگيريها و ايجاد رعب و وحشتها و این طور توسعه دادن برخورد کردن و دستگیری بلکه در 22 بهمن مردم نا اميد بشوند و به خيابان نيايند، امّا قبلاً هم امتحان کرده اند که هرکسی را که دستگير ميکنند، دهها کادر جديد و قوی و فعال جنبش روزانه توليد ميکند که در ميدان حضور دارند و حرکتهای مردم مطلقاً به اين دستگيری ها و برخورد ها بستگی ندارد .
نکته سوّم، در حدود 30 نفر از روشنفکران و نويسندگان هم اطلاعيه بسيار پخته و خوبی داده اند و در آن تاکيد کرده اند که گزينه ای که برای رسيدن به دموکراسی وجود دارد، انتخابات آزاد و پرسيدن از مردم پای صندوقهای رأی است که آيا چهارچوب اين نظام را ميخواهند يا نه ودر واقع رفراندومی روی قانون اساسی لازم است که جهت اصلی حرکت جنبش سبز باشد . به هر حال باید گفت به دنبال اطلاعيه 54 نفر از اساتيد و نويسندگان که چندی پيش منتشر شد و 5 نفر از روشنفکران مذهبی، اين اطلاعيه جديد هم حلقه سبز ديگری است از زنجيره بزرگ دموکراسی که با پختگی وبا بلوغ کامل با حفظ مواضع خود در کنار هم دارد حرکت ميکند و پشتوانه محکمی است برای حرکت بزرگ مردم ايران
نکته چهارم، مناظره تقریبا به مضحکه تبديل شده و شب گذشته آقای حسينيان و بروجردی در مناظره بودند، بدنبال اينکه آقای ولايتی هم حتی حاضر نشده در نمايش مسخره شرکت کند و به قول معروف" برده دل و جان من دلبر جانان من دلبر جانان من برده دل و جان من " اين دو نفری يکی ميگفت و ديگری تعريف ميکرد، و به قول يکی از بچه ها مناظره بعدی بين احمدی نژاد و مشايی است، به نظر من بسيار خوبست که آدمهايی مانند آقای حسينيان و آقای بروجردی را زياد به تلويزيون بياورند تا حرف بزنند و مردم بهتر عمق جهل و نادانی کسانی که در حکومت هستند را ببينند و آن گسل بزرگ ميان علم يک ملّت و جهل يک حکومت بيشتر و بهتر ديده بشود و انرژی بيشتری را در جامعه آزاد کند .
نکته پنجم، خانواده زندانيان سياسی روز پنجشنبه در مقابل دادستانی انقلاب در تهران تجمع داشتند و اين گشودن جبهه های جديد از جانب مادران داغدار و خانواده زندانيان سياسی از زمينه های خوبی است که ما مبارزه را عمق و وسعت بيشتری ميدهد.
نکته ششم، کارکنان پارس نيرو در استان فارس در مقابل استانداری فارس برای دريافت 9 ماه حقوق معوقه شان تجمع داشتند ، خبری که به کرّات در موسسات مختلف اين روزها ديده ميشود.
نکته هفتم، يکی از بچه های بسيجی برای من نوشته که در سفر آقای احمدی نژاد به خوزستان، در جلسه خصوصی در جمع بسيجی ها، ايشان در واقع گفته که عاشورا و جنايتهای آن روز دستور شخص آقای خامنه ای بوده است و به اين ترتيب ميخواهد به گردن آقای خامنه ای بياندازد تا بلکه دامن خودش را پاک کند .
نکته آخر، در مورد سنجش افکاری که گروه پژوهشگران مستقل در 4 استان کشور انجام دادند، ديشب سوال اوّل را در مورد خواستن جمهوری اسلامی توضيح دادم، امشب سوال دوّم را مطرح ميکنم که : "در صورت تغيير نظام، عملاً اين کار از چه راهی صورت خواهد گرفت؟" 22% گفته اند اين مسئله فعلاً اتفاق نخواهد افتاد، 25% گفته اند به صورت مرحله بندی يعنی ابتدا رفتن دولت احمدی نژاد وبعد تشکيل دولت موقت مثلاً توسط آقای موسوی و سوم رفراندم انجام میشود ، 19% گفته اند يکباره و بدون مرحله بندی انجام خواهد شد و 34% گفته اند معلوم نيست و بستگی به روش عمل حکومت و ساير عوامل دارد .
تحليل پاسخ به اين سوال را ميگذاريم برای روزهای بعد که سوالهای ديگر را هم مطرح ميکنم و جمع بندی نهايی ميکنم ولی این سوال به روشنی نشان ميدهد که حرکت ما و جنبش چگونه در بين مردم انتظاراتی را بوجود آورده و چه توقعی در ميان مردم هست، که روزهای بعد ادامه اين سنجش افکار را مطرح ميکنم و بشتر راجع به آن صحبت می کنیم .
تا فردا شاد ،پیروز، موفق وسر افراز باشید.
به امید پیروزی ایران و ایرانی.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر