۱۳۹۰ اردیبهشت ۲۰, سه‌شنبه

اوج ورشکستگی سیاسی و اخلاقی ولایت خامنه‌ای

«اوج ورشکستگی سیاسی و اخلاقی ولایت خامنه‌ای»

مهیار فرآورده/ رادیو کوچه

سرعت سقوط اخلاق در دست‌گاه ولایت خامنه‌ای را می‌توان با سرعت هواپیمایی مقایسه کرد که مغز کنترل آن آسیب دیده و سرعت سقوط آن با گذشت زمان تناسب مستقیم داشته باشد. هرچه زمان پیش می‌رود به سرعت سقوط آن نیز افزوده می‌شود. فرقی نمی‌کند کدام خلبان را برای هدایت آن بگمارند، اصلاح‌طلب باشد و یا اصول‌گرا، خودی باشد و یا غیر‌خودی. ایراد از مرکز فرماندهی هواپیما و مغز کنترل آن است که از کار افتاده.

وقتی هواپیما کنترلش از بین می‌رود، پیش از این‌که سقوط کند گاهی به این پهلو متمایل می‌شود گاهی به آن پهلو. گیج، سردرگم و وامانده. درست مانند دست‌گاه ولایت خامنه‌ای که به‌شدت از واماند‌گی و دور شدن از اخلاق و تهی بودن از تدبیر و راه‌کار عقلایی رنج می‌برد. از یک‌سو شهروند 71 ساله بیمار را پس از اذیت و آزار برای حتک آبرو مقید به زنجیر در شهر می‌گردانند و از سوی دیگر خلبان نماز جمعه ادعا می‌کند: «کسی که فرمان ولایت فقیه را اطاعت نکند، نمازش قبول نیست.»

 

اگر پل صراط به این باریکی باشد که این آقایان اعلام می‌کنند، از روی یک تار مو که کسی به‌آن سو نمی‌رسد و آن‌ همه تهیه و تدارک که برای مسلمین در بهشت دیده‌اند به هدر خواهد رفت. وقتی مسلمان نمازش قبول درگاه واقع نشود، قطعن به بهشت نخواهد رفت.

البته باید بیش‌تر تحقیق کرد تا فهمید آیا بهشت سنی‌ها که اکثریت مسلمانان را تشکیل می‌دهند با بهشت شیعه‌ها فرق می‌کند یا نه. چون اگر بهشت کلیه مذاهب‌ اسلامی بخواهد یکی باشد، اما تنها مجریان فرمان خامنه‌ای نمازشان قبول واقع شود و به بهشت راه یابند، در آن صورت قصرهای بهشت از وجود مسلمانان خالی می‌مانند، میوه‌های درختان بهشت پلاسیده می‌شوند و ممکن است حوری‌های بهشتی از تنهایی دچار دل‌تنگی شوند. علاوه بر این اگر قرار باشد حدود 2 میلیون مسلمان هم به جهنم فرستاده شوند، دیگر در جهنم جایی گیر نخواهد آمد و ممکن است سودجویان در صدد برآیند و هر گوشه‌ای از جهنم را به بهای گزاف به مردم بفروشند.

خدمه این هواپیما یک‌روز عده‌ای را در زندان وکیل‌آباد اعدام می‌کنند و روز دیگر گروهی دانش‌جو را فله‌ای محروم از تحصیل. یک‌روز چند نفر را در ساری به قتل می‌رسانند روز بعد خامنه‌ای را علی‌گویان از رحم مادرش بیرون می‌کشند.

 

احتمالن قابله‌ای که خامنه‌ای را به دنیا آورده و صدای یاعلی گفتن او را شنیده بود، این‌قدر تحت تاثیر آن واقعه قرار گرفته بود که فراموش کرد به خواهر آقا بگوید که او به همسر زین‌الدین بگوید که وقتی سعیدی به خانه آن‌ها می‌رود، زین‌الدین از همسرش بخواهد که او ماجرا را برای سعیدی بگوید و سعیدی بعدن برای مردم نقل کند که آقا به هنگام تولد، قبای رهبری را نیز در بر داشت، زیرا این قبایی که مجلس خبرگان بارها و بارها اندازه زده و آن‌ را تنها بر قامت خامنه‌ای برازنده دیده، باید از لحظه تولد با او بوده باشد که چنین انعطاف‌پذیر است و در همه حال به آقا می‌آید. به هنگام عبادت و هم به‌وقت شقاوت.

سپس پیش از این‌که هواپیما به سقوط آزاد برسد، به غرش می‌افتد. مانند نظامیان مال‌پرست که پشت بلندگوها می‌غرند و فریاد می‌زنند که در کشور آن‌ها همه کاره‌‌اند. و بعد هواپیما به زوزه کشیدن می‌افتد، مثل کاظم صدیقی خلبان نماز جمعه که گفت یکی از وزاری کابینه به او گفته که او در نماز جمعه بگوید که وزرا معتقدند اگر حضرت آقا [منظور معظم‌اله است]، بله «اگر حضرت آقا همسر رییس جمهوری را طلاق بدهد، همسر رییس جمهوری برایش حرام می‌شود و رییس جمهوری نمی‌تواند به او دست بزند.»

 

البته با «درایتی» که در «آقا» سراغ داریم بعید است او نیمه‌شب تصمیم به چنین کاری بگیرد و به وزرا اطلاع ندهد که آن‌ها احمدی‌نژاد را مطلع کنند، چون در غیر این‌صورت ممکن است همان شب در اطاق خواب احمدی‌نژاد اتفاقی بیفتد، آن‌وقت آن 30 میلیون نفری که به رییس جمهوری رای داده‌اند از حرام‌زاده‌گی آن طفل معصوم سرخورده خواهند شد. عده‌ای از آن‌ها ممکن است دست به تظاهرات بزنند و یک فتنه دیگر گریبان ولایت را بگیرد و عده‌ای دیگر ممکن است در برابر مجلس بست بنشینند و خواستار کشتن آن طفل حرام‌زاده بی‌گناه شوند.

الحق که صادق هدایت در هشتاد سال پیش تصویر روشنی از این جماعت در کاروان اسلام خود به‌دست داد: «جمعیت بعثت‌السلامی» که نان را به‌نرخ روز می‌خورند.

--
همگی مهیای خرداد پر حادثه شویم
سبز مي مانيم، تا هميشه



هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر