طنینانداز شدن نام زندانیان مقابل سازمان ملل
هنگام سخنرانی احمدینژاد در مجمع عمومی سازمان ملل متحد در نیویورک، هزاران ایرانی معترض، بیرون از مقر سازمان ملل به تظاهرات پرداختند. در همین زمان، هیأتهای نمایندگی کشورهای مختلف، از جمله آرژانتین، استرالیا، بریتانیا، کاستاریکا، دانمارک، فرانسه، آلمان، مجارستان، ایتالیا، زلاند نو و آمریکا نیز به عنوان اعتراض به سخنان ضد اسراییلی او، سالن سخنرانی را ترک کردند.
تا کنون احمدینژاد به خاطر مواضع ضد اسراییلیاش در میان کشورهای عرب و بخصوص در بین مردم عربزبان ساکن نیویورک محبوبیت خاصی داشت. منتها این بار به خاطر سرکوبهای بعد از انتخابات و بویژه تجاوزهایی که در زندان اعمال شده بود، این محبوبیت کاملاً از بین رفته بود.
در حالی که آقای احمدینژاد در سخنرانی خود در مجمع عمومی سازمان ملل، انتخابات دهمین دورهی ریاست جمهوری را بسیار «باشکوه و آزاد» خواند، ایرانیان معترض با تشکیل یک زنجیرهی انسانی، تومار سبز بلند دو کیلومتری را که روی آن نوشته شده است «احمدینژاد رییسجمهور ما نیست» و به امضای ایرانیان از سراسر جهان رسیده است، در بالای پل بروکلین به اهتزاز درآوردند. این تومار پیش از این در پاریس و استکهلم نیز به نمایش گذاشته شده بود.
جمعیت بسیار زیادی از شهرهای مختلف آمریکای شمالی مانند آتلانتا، لسآنجلس، واشنگتن و حتی از کشورهای مختلف اروپا برای شرکت در این مراسم اعتراضی به نیویورک آمدهاند. در این تجمع، تظاهرکنندگان ضمن اعتراض به احمدینژاد، با شعارهایی حمایت خود را از آقایان کروبی و موسوی نیز اعلام کردند.
در حاشیهی این تظاهرات با آقای هادی قائمی، از فعالان حقوق بشر گفت و گویی داشتم. در این گفت و گو، ابتدا از ایشان در مورد کامیونهایی که این روزها در نیویورک در رفت و آمد هستند و حامل بیلبوردهایی در اعتراض به دولت احمدینژاد و سرکوبهای اخیر صورت گرفته در ایران است، پرسیدم:
هماکنون که مجمع عمومی سازمان ملل در نیویورک گشایش یافته است، رهبران بیش از صد کشور دنیا به همراه هیأتهای همراهشان در این شهر اقامت دارند.
انگیزهی ما این است که توجه جامعهی جهانی و به ویژه دولتهای مختلف حاضر در محل را به نقض وسیع حقوق بشر و جنایاتی که بخصوص بعد از انتخابات در ایران رخ داده، جلب کنیم.
به این منظور، این پوسترها را طراحی کردیم که بر روی کامیونهای عظیمی دور مقر سازمان ملل در حال چرخش هستند و توجه زیادی را نیز به خود جلب کردهاند. کمپین بینالمللی حقوق بشر، طراح و اسپانسر (حامی مالی) این دو کامیون است.
با شرایطی که در ایران پیش آمده است، فکر میکنید راه حل اصلاحات میتواند کارساز باشد؟ یا راه دیگری را چارهساز میدانید؟
اگر منظور از اصلاحات، این ایده باشد که تغییرات باید قدم به قدم و بدون تحمل هزینهی سنگینی برای ملت ایران پیش برود، به نظر من این تنها راه است.
ولی اگر منظور روندی سیاسی است که در ۱۲ سال گذشته از زمان ریاست جمهوری آقای خاتمی پیش رفته است، شکی نیست که هماکنون نیروهای نظامی، بخصوص فرماندهان سپاه به همراه دولت آقای احمدینژاد در صدد قلع و قمع و حذف این روند سیاسی هستند که متأسفانه فضا را بسیار بستهتر خواهد کرد و میتواند اتفاقات ناگواری را به همراه داشته باشد.
به نظر من، تنها با در نظر گرفتن معضلات موجود، طی پروسهای که منجر به کشتار و خونریزی مردم ایران نشود، میتوان از بنبست موجود خارج شد.
با توجه به برخوردی که حکومت طی این مدت بخصوص بعد از انتخابات با معترضین داشت، فکر میکنید که اساساً این حکومت اصلاحپذیر است؟
این سؤالی است که مردم ایران باید به آن پاسخ بدهند. تا کنون نیز از تمام اهرمهای مسالمتآمیزی که در اختیار داشتهاند، برای رسیدن به حقوق خود استفاده کردهاند. حضور گستردهی آنان در راهپیمایی روز قدس نشان داد که این مردم همچنان خواهان استفاده از اهرمهای مسالمتآمیز اینچنینی هستند و آن را به کار خواهند بست تا این که به حقوقشان برسند.
امروز مسألهی عمده این است که حداقل حقوق مردم ایران در آزادی بیان، آزادی تجمعات، نفی کشتار، نفی شکنجه و ... متحقق شود. اینها خواستههایی است که میلیونها نفر در ایران برای رسیدن به آنها تلاش میکنند.
در حالی که آقای احمدینژاد در سخنرانی خود، نظام جمهوری اسلامی ایران را یکی از مترقیترین نظامهای سیاسی جهان میخواند، ایرانیان معترض طی ابتکار جالبی، اسامی زندانیان سیاسی حال حاضر ایران و بخصوص دستگیرشدگان بعد از انتخابات را اعلام میکردند.
۲۰ گروه مختلف از پلیس نیویورک، درخواست مجوز برای برگزاری تجمعهای اعتراضی را داده بودند که از آن میان به چهار گروه (مشروطهخواهان، مجاهدین خلق، گروههای چپ و سکولار، و سبزها) اجازهی تظاهرات داده شد.
پلیس نیویورک انتظار داشت که ۱۵ هزار نفر در این تجمعها شرکت کنند. شاید بتوان گفت تعداد شرکتکنندگان به دهها هزار نفر نیز میرسید. اما با توجه به این که زمان تظاهرات طولانی بود و در طول روز رفت و آمد میشد، میزان جمعیت در این حد به چشم نمیآمد.
چهار گروه تظاهرکننده در تمام طول تجمع در کنار هم بودند و هیچ درگیری خاصی روی نداد. فقط در آخر تظاهرات، یکی از شرکتکنندگان که خشم زیادی نسبت به پرچم جمهوری اسلامی داشت، شروع به آتش زدن این پرچم کرد. بخشی از مردم حرکت او را تأیید میکردند و بخش دیگری مخالف آن بودند.
با فردی که این عمل را انجام داد، گفت و گوی کوتاهی کردم و علت این کار را از او پرسیدم:
سالهاست ما را در زندانهای جمهوری اسلامی آتش میزنند. من پرچم جمهوری اسلامی را آتش زدم.
خاطرهی بدی هم از این پرچم دارم، دو سال زندانی سیاسی بودم، بازجویی که من را زیر بازجویی برد، اولین سیلی را که به من زد، گفت: «حالا چشمهایت را باز کن، ببین ، آن پرچمی است که تو میخواهی پایینش بیاوری.»
من همیشه از این پرچم خاطرهی بدی دارم. هر وقت هر جا آن را میبینم، احساس عذاب میکنم.
پانته آ بهرام
رادیو فردا
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر