در وبلاگ فرزند آیتالله بیات منتشر شد:
دیدار آیتالله بیات و آیه الله صانعی؛ دروغنویسی در بولتنها علیه خانواده یک مرجع تقلید
آقا مجتبی یکی از دوستای خوب من، اونجا بود و به محض دیدن من، از من خواست تا به گوشه ای بریم تا مطلبی رو به من البته به صورت خصوصی بگه.
وقتی که کمی از جمع دور شدیم، اون بنده خدا دست کرد توی جیبش و کتابچه ای رو درآورد و به من گفت: این رو دیدی شما؟ و من گفتم: نه، چی هست؟ و ایشون ادامه داد: ببینید جالبه، به خدا این رو که دیدم فهمیدم اینها چقدر بی تقوان، واقعاً بی تقوان .... و کتابچه رو بدست من داد. این که عرض می کنم کتابچه، چونکه ظاهرش به کتابچه می موند ولی وقتی که روش عبارت محرمانه رو دیدم، فهمیدم که بولتن یک ارگانی یا سازمانی، جائیه. بازش کردم و دیدم که کمی راجع به مساجد و اینور و اونور نوشته و خلاصه با یک تورق عادی، چیزی دستگیرم نشد. آقا مجتبی که متوجه این موضوع شد، اون کتابچه رو گرفت و ورق زد و به صفحه ای رسید و گفت: اینجا رو بخون. عین مطلب رو واو به واو یادم نیست ولی مفهوم این بود که خواهر من(معلوم هم نبود کدومشون مورد نظر نویسنده بوده) در آلمان!!! بی حجاب رویت شده و با یک تیم مستند ساز آلمانی هم، همکاری داشته و خلاصه در قم هم همینطور و(آلمان، خواهر من و اصلاً کی و چه تاریخی و به چه مناسبت؟) ....
گفتم: می تونم این رو داشته باشم؟ و مجتبی در حالیکه کتابچه رو می بست و توی جیبش می گذاشت به من گفت: این نه، ولی صبح، یک نسخه اش رو برات می آرم.....
توی ماشین نشستیم و داستان رو برای ابوی نقل کردم. ایشون هم فرمودن: صبح من ببینم چیه.. و من در ادامه با لبخندی به ایشون گفتم: جالب بود که توی کتاب نوشته بود لطفاً مطالعه کنید و برای کسی هم نقل نکنید. »
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر