بیانیه تازه سازمان مجاهدين انقلاب اسلامي ايران
برگزارکنندگان دادگاه قرون وسطایی و استالینی باید محاکمه شوند
به دنبال به صحنه در آمدن چهارمين قسمت از نمايش دادگاه فرمايشي فعالان سياسي معترض به نتايج انتخابات اخير، با صدور بيانيه اي اين اقدام را محكوم كرد و آن را یادآور محاکم تفتیش عقاید قرون وسطی و دادگاه های استالین دانست.
متن كامل اين بيانيه به شرح زير است:
بسم الله الرحمن الرحیم
وَ اصْبِرْ وَ ما صَبْرُكَ إِلاَّ بِاللَّهِ وَ لا تَحْزَنْ عَلَيْهِمْ وَ لا تَكُ في ضَيْقٍ مِمَّا يَمْكُرُونَ وَ اصْبِرْ وَ ما صَبْرُكَ إِلاَّ بِاللَّهِ وَ لا تَحْزَنْ عَلَيْهِمْ وَ لا تَكُ في ضَيْقٍ مِمَّا يَمْكُرُونَ إِنَّ اللَّهَ مَعَ الَّذينَ اتَّقَوْا وَ الَّذينَ هُمْ مُحْسِنُونَ (نحل: 127- 128)
پایداری كن، كه پایداری تو جز به توفيق خدا نيست و بر ايشان محزون مباش و از مكرشان دلتنگى منماى، زيرا خدا با كسانى است كه تقوا می ورزند و نيكى مىكنند.
ملت شریف ایران
چند روز قبل شاهد نمایش چهارمین قسمت از سریال اعتراف گیری معترضان و منتقدان به برگزاری انتخابات رسوای ریاست جمهوری دهم بودیم.
در این نمایش که به هر چیزی جز دادگاه شباهت داشت، چهره های مبارز و خدوم انقلاب و نظام ، فعالان مشهور حزبی و سیاسی منتقد و شخصیت های محبوب مردمی پس از هفتاد روز حبس انفرادی و شکنجه روحی و نگهداری در شرایط نامعلوم به اتهامات موهوم و غیر مستند نظیر تلاش برای براندازی نظام، ارتباط با بیگانگان و اقدام به کودتای مخملی و مشارکت در تخريب و احراق اموال دولتي، عمومي و خصوصي ... محاکمه و مجبور به اعتراف شدند تا وعده آقای احمدی نژاد پیش از برگزاری مراسم تحلیف مبنی بر این که سر مخالفان را به سقف خواهیم کوبید محقق شود.
در این به اصطلاح دادگاه کسانی که صداقت و وفاداری خود را به انقلاب و امام طی سالها مبارزه علیه نظام پهلوی و تحمل شکنجه در زندان های شاه و سال ها مبارزه و تلاش و مجاهدت در عرصه های مختلف در دوران پس از انقلاب از جمله سال ها حضور قهرمانانه در جبهه های جنگ تحمیلی به اثبات رسانده اند، توسط کسانی محاکمه می شوند که سابقه حضور آنان در انقلاب و نظام به زحمت به یک دهه می رسد و هیچ نسبتی با امام و انقلاب نداشته اند. از این رو آن چه امروز در این به اصطلاح دادگاه و تبلیغات سازمان یافته گسترده پیرامون آن در صدا و سیما، رسانه های وابسته به اقتدارگرایان حاکم و منابر جمعه و جماعات شاهد آن هستیم، تصفیه صادق ترین و وفادارترین کادرها و نیروهای انقلاب و نظام از خاتمی و هاشمی و موسوی و کروبی گرفته تا بهزاد نبوی و مصطفي تاج زاده و سعید حجاریان و محسن میردامادی و محسن امین زاده و فیض الله عرب سرخی و صادق نوروزی و عبدالله رمضان زاده و محسن صفایی فراهانی و ... است و این چیزی جز کودتایی آشکار علیه نظام جمهوری اسلامی ایران و استحاله انقلاب و آرمان های آن نیست. از این منظر می توان مشابهت این دادگاه را با دادگاه های استالین که طی آن کادرهای انقلاب مجبور به اعتراف می شدند و به داشتن تمایلات بورژوازی و وابستگی به امپریالیسم آمریکا وخیانت به استالین اقرار می کردند، مشاهده کرد.
رسواتر از همه ادعانامه دادستان در این به اصطلاح دادگاه است که شباهت آشکار آن به ادبیات روزنامه کیهان و سرمقاله های سیاسی روزنامه های حامی دولت ماهیت این محاکمات را آشکار می سازد. ادعانامه ای که سراسر ادعاهای کذب و افترا و تهمت است و تنها سند قابل ارائه در آن وصیت نامه مرحوم لاجوردی عضو حزب هیئت مؤتلفه است که خداوند از سر تقصیراتش از جمله متهم کردن مخالفان سیاسی اش به نفاق بگذرد.
آن چه امروز شاهد آن هستیم صحنه غریب و غمباری است که طی آن حاصل مبارزات و مجاهدت های یک ملت سخاوتمندانه به باد داده می شود. طنز تلخ این صحنه جانکاه آن است که یاران و حامیان کسی که تمام گذشته و تاریخ انقلاب را انحراف می داند و به نام رئیس جمهور از رسانه ملی، جمهوری اسلامی ایران را آشکارا به اقدامات ماجراجویانه در دهه شصت و عامل و مقصر در اختلاف و قطع رابطه با کشورهای مختلف از جمله عربستان معرفی می کند، امروز یاران صدیق انقلاب و امام را به اتهام اقدام عليه امنيت کشور و... محاکمه می کنند.
به راستی کدام اقدام علیه نظام و انقلاب خطرناک تر و مؤثرتر از برگزاری دادگاهی است که همچون دادگاه های تفتیش عقاید قرون وسطی، شریف ترین فرزندان این ملت و دلسوزترین فرهیختگان این کشور در آن مجبور به اعتراف های مضحک و نمایشی باشند. از این منظر اعتراف های سعید حجاریان این مرغ نیم بسمل اصلاحات آن هم پس از هفتاد روز زندان انفرادی لکه سیاهی بر دامان قوه قضائیه این کشور خواهد بود که با آب زمزم هم پاک نخواهدشد. سعید حجاریان با محور قرار دادن تحلیلی نظری در اعتراف خود و پس گرفتن الگوی رژیم سلطانی در مورد نظام ایران در پی آن چه که تأملات خود در زندان نامید، علناً به همگان اعلام کرد که به خاطر داشتن یک تحلیل نظری مورد تفتیش عقاید و محاکمه قرار گرفته و مجبور به اعلام برائت از آن شده است. او با زیرکی خاصی که همیشه در وی سراغ داشته ایم و با استفاده از بیگانگی بازجویان و طراحان و برگزار کنندگان دادگاه با مباحث نظری، با این اعتراف مضحک ماهیت این دادگاه را برملا کرد و به همگان نشان داد که اگر در دادگاه های قرون وسطی افرادی به اتهام عقاید دینی مخالف کلیسا محاکمه می شدند، امروز در این دادگاه و در جمهوری اسلامی او و امثال او به علت داشتن دیدگاه ها و تحلیل سیاسی متفاوت محاکمه می شوند. از این روست که معتقدیم این دادگاه وهن آشکار نظام است و تصویری استبدادی و ناقض آزادی اندیشه و بیان از جمهوری اسلامی ایران ترسیم می کند.
مضحک ترین بخش ادعانامه این دادگاه، حملات و تبلیغاتی سیاسی علیه احزاب و تشکل های اصلاح طلب و در رأس آن ها سازمان مجاهدین انقلاب اسلامی ایران و جبهه مشارکت ایران اسلامی بود. اختصاص بخش قابل توجهی از ادعانامه دادستان به اتهامات سخیف علیه این دو تشکل سیاسی اصلاح طلب و پرطرفدار به عنوان دو شخصیت حقوقی و در خواست انحلال آن ها، آن هم در دادگاهی که با عنوان رسیدگی به اتهامات اشخاص حقیقی تشکیل شده است، دم خروس دیگری است که از ماهیت واقعی این دادگاه و نیات برگزار کنندگان آن پرده بر می دارد و نشان می دهد که هدف اصلی این دادگاه زمینه سازی تبلیغاتی سیاسی برای اجرای مرحله دیگری از کودتا علیه جمهوری اسلامی ایران. مرحله ای که با انحلال احزاب اصلاح طلب حوزه آزادی های سیاسی محدود تر و رقابت سیاسی عملاً به نمایش رقابت تشکل ها و باندهای اقتدارگرا منحصر گردد. اخطار کمیسیون ماده 10 احزاب به سازمان و مشارکت یکی دو روز پیش از تشکیل دادگاه و اقدام صدا و سیمای اقتدارگرایان در برگزاری میزگردهای نمایشی علیه سازمان و جبهه مشارکت بلافاصله پس از جلسه دادگاه دم خروس این حرکت سازمانیافته را آشکارتر از آن ساخته است که بتوان کتمان کرد واقعاً اگر طراحان این سناریوی رسوا اندک شعوری برای ملت قائل بودند تا این حد سخیف و مفتضح عمل نمی کردند
تهی بودن دست نویسندگان بیانیه سیاسی دادستان را می توان از مستنداتی که در اثبات انحراف و اتهام سازمان مجاهدین انقلاب اسلامی ایران ارائه می دهد دریافت. استناد به یادداشت برادر بهزاد نبوی درهامش پیش نویس یکی از قطعنامه های سازمان که بیانگر اوج التزام و پایبندی او به انقلاب و نظام است، به عنوان دلیلی بر انحراف و نفاق سازمان، نشان می دهد که طراحان سناریو برای ادامه این نمایش تا چه حد تنک مایه و تهی دستند. به راستی که وارونه نمایی حقایق و معرفی وفاداری و صداقت به عنوان خیانت و نفاق تنها از عهده کذابان هتاکی ساخته است که در این کشور به تجسم دروغ و بی صداقتی شهره گشته اند و برای حفظ موقعیت و قدرت خود دین و مقدسات و عرض و آبروی انسان ها را به سادگی هرچه تمام تر به بازی می گیرند.
ما نگران تلاش های مذبوحانه مذکور نیستیم علیه سازمان نیستیم و نظیر این نمایش ها و تبلیغات رسوا را پیش از این بارها تجربه کرده ایم. آن چه تا کنون بقای سازمان مجاهدین انقلاب اسلامی ایران را در برابر نقشه ها و توطئه های اقتدارگرایان تضمین کرده است سابقه درخشان و پرافتخار بیش از چهار دهه مبارزه و مجاهدت اعضای آن و تلاش خالصانه و بدون چشمداشت سازمان در دفاع از آرمان های انقلاب و امام و خدمات ارزشمند و بی نظیر آن در راه استواری نظام جمهوری اسلامی و مقابله بی امان آن با تفکرات و جریان های استبدادطلب و متحجری است که منفور و مطرود امام بودند و امروز نقاب دفاع از انقلاب و امام بر چهره زده اند.
ما نگران نتایج فاجعه بار و غیر قابل جبران خط توطئه و کودتایی هستیم که از انتخابات اخیر آغاز شد و با دستگیری شریف ترین و صادق ترین چهره های نخبه سیاسی این کشور ادامه یافت و آن جنایات شرارت بار را در زندان ها آفرید و امروز محاکمه و اعتراف گیری های رسوا را که مصداق آشکار تبلیغ علیه نظام و منافع و مصالح آن است، سامان می دهد.
از این رو سازمان مجاهدین انقلاب اسلامی ایران ضمن محکوم کردن دادگاه منتقدان و معترضان به دولت و برگزاری انتخابات غیر قانونی و اصرار و پایفشاری بر آزادی هر چه سریعتر متهمان بیگناه در بند، اعلام می دارد برگزار کنندگان این دادگاه که یادآور محاکم تفتیش عقاید قرون وسطی و دادگاه های استالین است، باید به اتهام تبلیغ علیه جمهوری اسلامی و اقدام علیه منافع و مصالح ملی نظام محاکمه شوند. سازمان همچنین اقدام صدا و سیمای ارگان باند اقتدار گرایان حاکم را به خاطر پخش غیر قانونی اهانت ها و اتهام های اثبات نشده در دادگاه علیه شخصیت های حقیقی و حقوقی از جمله سازمان را محکوم و کرده و اقدامات قضایی لازم را در این زمینه علیه سرپرست صدا و سیما به عمل خواهد آورد.
سازمان مجاهدین انقلاب اسلامی ایران
88/6/6
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر