بر شکمبارگی ظالم می شوری، به اهانت متهم می شوی!
پرده از دزدی آنان برمی داری، مفتری ات می خوانند!
از بیدادشان می نالی، تشویش اذهان عمومی کرده ای!
بر جنایتشان فریاد می کنی، اقدام علیه امنیت ملی کرده ای!
دردت را به کسی می گویی، تبلیغ علیه نظام کرده ای!
پس از خویش می گذری و دهان از طعام می بندی، این آخرین سلاح ماست!
یعنی دشواری مرگ تدریجی در اثر اعتصاب را بر سختی تحمل ظلم ترجیح می دهم!
یعنی شما را به شکمبارگی تان وا می گذارم!
یعنی بیایید، این لقمه ناچیز - سهم من از طعام - هم از آن تو!
ای ظالم، ای بیدادگر، بخور، هرگز سیر نخواهی شد!
این نفرینی بود که مولایمان برای معاویه کرد و هرگز از طعام سیرنشد!
ما از فردا، همراه و همگام با دلاوران خستگی ناپذیرمان در اوین، روزه می داریم!
هر کس نمی تواند نیاید، اما عقب نشستن خیانت است!
تا تحقیق و تبین علت شهادت هاله سحابی و هدی صابر این اعتصاب ادامه دارد،
اگر یکی نشست، دیگری برمی خیزد، یکی شکست، علم را سرداری دگر برمی دارد،
آنان که تردید دارند، نیایند، آنان که پای لرزان دارند، نیایند، آنان که می ترسند، نیایند، شکم شلان و سست عنصران و بزددلان و مذبذبان نیایند!
دوستان؛ دیگر از تسلیم نگویید، هر کس در شیپور عقب نشینی بدمد خائن است!
امروز، روز فریاد است، تا پیروزی یک "یا حسین" راه است!
90/4/5 مهدی خزعلی
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر