روزنامه نگاران زندانی که در زندان اوین دست به اعتصاب غذا زده بودند، به جز عماد الدین باقی که دو روز پیش از زندان اوین آزاد شد همچنان در اعتصاب غذا به سر می برند . چهار روزنامه نگاری که تنها اتهام شان نوشتن و انتقاد کردن بوده است . این روزنامه نگاران که هر کدام ماه هاست در زندان اوین به سر می برند اکنون در اعتراض به کشته شدن هم بندی شان هدی صابر دیگر روزنامه نگار و فعال مدنی که بر اثر عوارض ناشی از اعتصاب غذا و غفلت مسوولان زندان در انتقالش به بیمارستان جان باخت دست به اعتصاب غذا زده اند .آنها همچنین به نحوه جان باختن هاله سحابی نیز اعتراض کرده اند .این روزنامه نگاران چه کسانی هستند ؟
عماد بهاور ،روزنامه نگاری که به ده سال زندان محکوم شد
هنوز هم خیلی ها به سختی حکمی را که عماد بهاور ،روزنامه نگار و فعال سیاسی از سوی شعبه ۱۵ دادگاه انقلاب به ریاست قاضی صلواتی دریافت کرد، باور می کنند کمتر کسی می تواند از یاد ببرد که بازجویان هنگام دستگیری عماد در منزلش رو به او همه خانواده اش گفتند که برایت ده سال زندان می گیریم و این چنین شد که بازجوی پرونده عماد وعده داده بود .
عماد بهاور که سالهاست در نشریات مختلف مطلب می نویسد به اتهام نوشتن نامه ای به رهبری ایران برای چندمین بار در یک سال بازداشت شد .
بهاور در متن دفاعیاتش نوشت که همواره در طول بازجویی ، بازجویانش اصرار داشتند او به حضور در اعتراضات عاشورا اعتراف کرده و دو مصاحبه تلویزیونی انجام دهد.او می نویسد : «آنها تهدید کردند که در صورت عدم اعتراف و مصاحبه ، نوشته هایم را جمع آوری کرده و به همراه تمام بیانیه های نهضت آزادی ، پرونده ای جدید علیه من تشکیل خواهند داد . اینگونه بود که پس از ماهها بازداشت موقت و پس از آنکه مدت ها از آخرین بازجویی ام گذشته بود ، اتهام جدید ( تبلیغ علیه نظام) را با استناد به مطالب و نوشته های منتسب به من ، تفهیم مجددکردند .».
عماد بهاور ریس شاخه جوانان نهضت آزادی ایران هم هست از جوانان سبز پوشی که از فردای انتخابات راهی زندان شد. بهاور در سال ۸۸ چهار بار بازداشت شد .
بنا بر گفته وکیل عماد خانم غیرت، قاضی حتی دفاعیه این جوان را در دادگاه نخواند و با سرعت غیرمنتظره حکم دادگاه بدوی را تایید کرد.
او هم اکنون در اعتصاب غذا به سر می برد بدون اینکه خانواده اش از آخرین وضعیت او اطلاعی داشته باشند .
محمد داوری روزنامه نگاری که هرگز از مواضعش کوتاه نیامد
دو سال از حبس محمد داروی گذشته است. روزنامه نگار و سردبیر سایت سحام نیوز.اما او نه یک روز به مرخصی آمده و نه اسمش خیلی برده شده است ، به قول هم بندانش بی ادعا است و ساکت اما هر جا اعتراضی به ظلم و بی عدالتی هست محمد داوری هم حضور دارد .
این اولین بار نیست که محمد دست به اعتصاب غذا می زند، او پس از نامه ای که توسط مهدی کروبی به رئیس مجلس خبرگان درباره شکنجه و آزار زندانیان سیاسی در شکنجه گاه کهریزک نوشت بازداشت شد تا علیه مهدی کروبی در تلویزیون جمهوری اسلامی اقرار کند.
وی در مدت بیش از ۷ ماه بازداشت در بند ۲۰۹ چندبار اعتصاب غذا کرد ، مهدی کروبی در نامهای به دادستان تهران، مسئولیت تمام اسناد و فیلمهایی را که به عنوان مستندات وجود شکنجه و تجاوز جنسی در زندانهای ایران ارائه کرده بود بر عهده گرفت و محمد داوری را تنها فیلمبردار مصاحبهها عنوان کرد و گفت او هیج نقش دیگری در این ماجرا نداشته است.اما همه اینها بی فایده بود و محمد در دادگاه انقلاب به شش سال حبس قطعی محکوم شد .
او چندی پیش در نامه ای به مادرش نوشت : هفته ی گذشته آغوش گرم تو و خواهر عزیزم در ملاقات حضوری وجود مرا پر از عشق کرد و هرچند بغض خواهرم ترکید و قلب شکسته ی من و تو به تپش افتاد و گونه هایمان خیس باران صداقت شد اما چه خوب شد این غرش بهاری بغض خواهرانه !چشمان خشکیده ی مرا خیس کرد . مادر صبورم ،وقتی رنج سفر مسیر هزار کیلومتری را تحمل می کنی و به ملاقاتم می آیی از شرمندگی می مانم چه بگویم …
محمد که خانواده اش در شهرستان زندگی می کنند حتی از امکان ملاقات منظم با او هم محروم اند ، او چندی پیش در نامه ای به خانواده اش گفت دیگر به ملاقاتم نیایید چرا که هر بار به اوین می آیید تا زمانی که به خانه برسید هزار فکر به ذهنم می رسد و حالا که تلفنی نیست تا از سلامت تان مطلع شوم بیشتر زجر می کشم .
و اکنون مادر محمد کیلومترها دورتر از او برای او که لب بر غذا بسته اشک می ریزد .
بهمن احمدی امویی روزنامه نگاری که از غم نان مردم گفت
به پنج سال زندان محکوم شده ، فقط برای اینکه سیاستهای اقتصادی دولت را نقد کرده ، دومین بار است که اعتصاب غذا می کند این بار با یازده نفر و بار قبل با شانزده نفر دیگر از هم بندانش. سال گذشته بود که به همراه ۱۶ نفر به انفرادی منتقل شد و دست به اعتصاب غذا زد ، هم بندی هایش می گویند هرگز نتوانسته نسبت به ظلم و بی عدالتی بی تفاوت باشد، آن گونه که همکارانش هم می گویند . سرش را بالا گرفته و دوران حبسش را می گذراند، اما حتی قدمی از مواضعش کوتاه نیامده، او و همسرش ژیلا بنی یعقوب که به مدت سی سال از روزنامه نگاری محروم شده و حکم زندان دارد فقط روزنامه نگارند و جرم شان همین است انگار .
بهمن درست در هفتصد و سی و امین روز بازداشتش لب بر غذا بسته است .حالا دو سال است که در بند است و فقط یک بار به مرخصی آمده است. دانش آموخته رشته اقتصاد از دانشگاه مازندران است و با روزنامههای جامعه، توس، صبح امروز، نوروز، شرق، وقایع اتفاقیه و سرمایه همکاری داشته دو کتاب هم نوشته ، به نامهای «اقتصاد سیاسی جمهوری اسلامی» و «مردان جمهوری اسلامی چگونه تکنوکرات شدند»
او از از جمله روزنامهنگاران حامی جنبش سبز است که روز ۳۰ خرداد ماه سال ۱۳۸۸ به همراه همسرش دستگیر و زندانی شد. انتشار شعری حماسی از فردوسی در سایت خرداد نو یکی دیگر از اتهامات اوست .وی مدتها بدون ملاقات در بند ۲۰۹ زندان اوین محبوس بود و اکنون نزدیک به یک سال است که از ملاقات حضوری با همسرش محروم است . تلفنهای بند ۳۵۰ قطع است و هیچ تماسی با خانواده اش که در شهرستان زندگی می کنند ندارد .بهمن دراعتصاب غذاست و همه خانواده و دوستانش برایش نگرانند …
محمد رضا مقیسه از کشته شدگان پس از انتخابات پر مناقشه نوشت
محمدرضا مقیسه، عضو کمیته پیگیری امور بازداشت شدگان و آسیب دیدگان حوادث پس از انتخابات و روزنامه نگار است .
کمیته پیگیری امور بازداشت شدگان و آسیب دیدگان حوادث پس از انتخابات به صورت مشترک توسط میر حسین موسوی و مهدی کروبی تاسیس شده بود . در این کمیته اسامی همه اسیب دیدگان حوادث پس از انتخابات چه کسانی که دراین حوادث جان خود را از دست داده بودند و چه زندانیان و مجروحان تهیه شده بود ، در روزهای بحرانی تابستان ۸۸ این دفتر توسط نیروهای امنیتی بسته و همه مدارک آن مصادره شد.
مقیسه به اتهام همکاری در این کمیته و همچنین اطلاعاتی که درباره گورهای کشته شدگان بعد از انتخابات به دست آورده بود در مهر ماه سال ۸۸ توسط ماموران وزارت اطلاعات در منزلش بازداشت شد، طبق اطلاعات کسب شده توسط این زندانی سیاسی و تعداد دیگری از فعالان حقوق بشر در ایران مشخص شد که تعدادی از کشته شدگان حوادث بعد از انتخابات توسط دولت به صورت مخفیانه در بهشت زهرای تهران و در گورهای جمعی و بدون نام و نشان دفن شده اند.
مادر محمد رضا مقیسه چندی پیش رنجنامه ای را برای پسر زندانی اش در یکی از سایتهای خبری منتشر کرد ، نامه ای که در آن این مادر نسبت به دوری پسرش احساس دلتنگی خود را بیان می کرد و از مسوولان می خواست که به حقوق این زندانی هم مانند سایر زندانیان عادی توجه کنند و او را از حق ملاقات حضوری و مرخصی محروم نکنند .
نامه این مادر دردمند موجب خشم دادستان تهران جعفری دولت آبادی شده است و به همین دلیل دادستان ، مقیسه را در تاریخ ۲۱ فروردین ماه ۹۰ به دادسرای مستقر در زندان اوین احضار کرد و مورد بازخواست قرار داد .
این اعتراض مقیسه به دادستان تهران به مشاجره بین این دو و تهدید بیشتر محمد رضا مقیسه توسط دادستان منجر می شود تا جایی که دادستان تهران اعلام می کند که بازگرداندن مجدد مقیسه به زندان پس از آنکه مدتی وی با قید ضمانت به مرخصی آمده بود خواسته مسوولان امنیتی برای فشار مجدد بر این زندانی سیاسی بوده است و خانواده وی حق انتشار هیچ مطلبی را ندارند.
محمد رضا مقیسه نیز مانند دیگر روزنامه نگاران بند ۳۵۰ در اعتراض به نحوه جانباختن هدی صابر و هاله سحابی دست به اعتصاب غذا زده است .
عماد الدین باقی در سومین روز اعتصاب غذایش آزاد شد
عمادالدین باقی ، فعال حقوق بشر، زندانی سیاسی سابق ، روزنامهنگار و رئیس و بنیان گذار کمیته دفاع از حقوق زندانیان است ، او نیز روز ۲۸ خرداد ماه به همراه یازده تن از زندانیان بند ۳۵۰ اعلام کرد که اعتصاب غذای اعتراضی خود را آغاز می کند اما با پایان یافتن دوره محکومیتش روز دوشنبه بعد از یک سال و نیم از زندان آزاد شد . وی قبلا نیز چهار سال و نیم را در زندان اوین گذرانده است .
او نویسنده کتاب درسی تاریخ معاصر دبیرستانهای ایران در اوخر دهه هفتاد است. کتاب «تراژدی دمکراسی در ایران» و چندین کتاب دیگرش در ایران توقیف شدهاند.
--
هاله سحابی
هدی صابر
سبز مي مانيم، تا هميشه
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر