آسیب شناسی حضور سبزها در ۲۲ بهمن؛ پیش به سوی تاکتیک های تازه
سپهر سعادت
تحلیل های متفاوت کاربران جنبش سبز از تحولات بیست و دوم بهمن بیش از هر چیز نشان دهنده تنوع دیدگاه های حامیان این جنبش و محصول بینش انتقادی آنان است.با این حال استفاده افراطی از آرایه های احساسی در برخی تحلیل ها و معرفی کردن افراد و گروه هایی در جنبش سبز به عنوان مقصر ناهماهنگی های بیست و دوم بهمن چالش هایی جدی را در فضای مجازی برانگیخته است. چالش هایی که تداوم آن می تواند حس بدبینی و جداسری را میان گروه هایی از جنبش سبز تقویت کند.برای نمونه تحلیل های قابل توجهی از عصر روز پنجشنبه روی شبکه های اجتماعی جنبش سبز قرار گرفته که در آن پایگاه اینترنتی جنبش راه سبز و ایده های نویسندگان و تحلیل گران این رسانه عامل ناهماهنگی های بیست و دوم بهمن معرفی شده اند.انتقاد اساسی متوجه مقاله اي بود که جندی قبل با عنوان "اسب تروا" در ستون گرگ و ميش نوشته شده بود..تئوری وسوسه انگیزی که طی آن قرار بود هزاران نفر از حامیان جنبش سبز بدون حمل نمادهای خود تا میدان آزادی پیاده روی کنند و آنجا به طرح شعارهای خود بپردازند.ناکام ماندن طرح اسب تروا برخی از تحلیل گران را در شبکه اجتماعی جنبش سبز به این ارزیابی رسانده که ریشه عدم انسجام سبزها در مجموع اعتماد به این طرح غیرعملی بوده است. در این تحلیل ها سیلی از اتهام ها و توهین ها به سوی نویسندگان سرشناس جنبش سبز نشانه گرفته شده و از هواداران جنبش خواسته شده که دیگر به سخان این افراد توجه نکنند.لینک های حاوی تحلیل های توهین آمیز اگرچه به دلیل فضای احساسی حاکم بر آن فرصت قرار گرفتن در معرض دید مخاطبان را پیدا کرده اما هم زمان کامنت هایی پای این تحلیل ها ثبت شده است که نشان می دهد بخش قابل توجهی از اعضای جنبش سبز با ایده مقصریابی برای واکاوی اتفاق های بیست و دوم بهمن موافق نیستند.آنها که ورای انگیزه های احساسی به تحلیل ناهماهنگی نسبی سبزها در سالگرد انقلاب پرداخته اند راهکارهایی را یادآور شده اند که می تواند راهگشای دشواری های مشابه در آینده باشد.راهکارهایی که فارغ از التهاب های زودگذر و اتهام زنی های احساسی ،تاکتیک های تازه در مبارزه را جستجو می کنند.
در جستجوی تاکتیک های نو
تقریبا تمام شاهدان عینی راهپیمایی بیست و دوم بهمن تهران اتفاق نظر دارند که حضور نیروهای امنیتی در طول محدوده برگزاری مراسم و میادین نزدیک به محل اجرای راهپیمایی بی سابقه بوده است.گزارشهای تصویری و مکتوب منتشر شده نیز گواهی بر خشونت عریان ماموران در برخورد با معترضان است.معترضان می گویند که به دلیل تراکم نیروهای امنیتی اجازه استفاده از نمادهای سبز و سردادن شعار در طول مسیرهای اصلی مراسم را نیافته اند.خبرها نیز موید آن است که برخی از شهروندان صرفا به دلیل استفاده از نمادهای سبز بازداشت شده اند.اخبار ناگوار از حمله به زهرا رهنورد، مهدی کروبی و سید محمد خاتمی و ضرب و شتم گروهی دیگر از شهروندان در برخی مناطق نیز نشان می دهد که سرکوبهای دولتی در مراسم سالگرد انقلاب تا چه حد وسیع بوده است.در چنین حال و هوایی است که برخی از تحلیل گران شبکه اجتماعی جنبش سبز بدون پرداختن به نقد درونی "آیه یأس خوانان در رابطه با حضور جنبش سبز در تظاهرات" ، آنان را گماشته های " فرهنگی " حکومت خوانده و با گلایه از این که چرا بعضی ها "فقط نیمه خالی لیوان را می بینند" به آنها این نکته را یادآور شده اند که "وقتی این همه نیروی امنیتی می آورند، یعنی دارند اعتراف میکنند جنبش سبز خیلی قدرت مندتر از این حرفهاست."
تحلیل هایی از این دست در میان کاربران شبکه مجازی جنبش سبز کم نبودند.تحلیل هایی که جان مایه آن دعوت هواداران جنبش به کالبدشکافی واقع بینانه حوادث بیست و دو بهمن بود.در این تحلیل ها چند نکته مشترک به چشم می خورد.نخست آن که گفته می شود بهتر بود یک میسر مشخص از سوی همه رهبران جنبش پیشنهاد می شد تا جمعیت سبزها برای انتخاب میسر راهپیمایی دچار بلاتکلیفی نشود.سپس این که نباید پتانسیل حکومت برای سرکوب دست کم گرفته می شد و در نهایت این که باید به راه هایی خلاقانه تر برای نشان دادن اعتراض به وضع موجود در آینده اندیشید و صرفا به نمایش اعتراض خیابانی دلخوش نبود. برخی ایده های خلاقانه برای اعتراض های آینده از هم اکنون توسط کاربران جنبش سبز در فضای مجازی پیشنهاد شده اند که می توان آن ها را ذیل سرفصل عملیات نافرمانی مدنی دسته بندی کرد.چاره جویی زودهنگام سبزها برای دستیابی به تاکتیک هایی تازه در مبارزات به خوبی نشان می دهد که آنان قصد دارند از اشتباهات کوچک خود درس های بزرگ بگیرند.تحلیل های احساسی و گزاره های توهین آمیز را نیز باید بخشی از فرایند طبیعی آسیب شناسی در شرایط کنونی دانست و امیدوار بود که با گذر زمان تحلیل های متضمن توهین ته نشین شده و جای خود را به نقدهای واقع گرایانه تر بدهد.
--
سبز مي مانيم، تا هميشه
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر