نامه نوزدهم به رهبری - محمد نوری زاد
درد یک چیز است و غصه چیز دیگر.
دردِ جسمانی را اگر بشود تحمل کرد، تحملِ دردِ ناشی از غصه دشوار است. با این همه، لایههای دردِ ناشی از غصه، گاه آنقدر بر هم سوار میشوند که در یک جاهایی به لذت میانجامند. در این وضعیت، درد میپژمرد و لذت گل میکند. اینجاست که میبینید دیگر از درد خبری نیست. و این لذت است که مطالبه افزونتری دارد. که: «غم از هر دل که بستانی به ما ده».
اینجا درست فصل زایمان است. اینجاست که آدم دردمند، میزاید. اما: بهتر از خود را. تولدی نه با درد، که با لذتی عمیق. همه به ظاهر درد میبینند و او لذت. مثل پرندهای که خونینبال از یک قفسِ شکسته بیرون میزند. وقتی قفس دریده میشود، همه، پر و بالِ خونین میبینند، اما پرنده: پرواز.
جامعه ما نیز چنین شده است. کم کم از دردی که میکشد لذت میبرد. فصل زایمان او فرا رسیده است.
قبول میفرمایید اگر رهبر شدن آسان باشد، رهبر ماندن حتماً به فرسودن میانجامد. بیست و سه سال پیش، جماعتی دست به دست هم دادند و شما را برای رهبری این کشور برگزیدند. بله، این، به یک نشست صورت پذیرفت. آنان کوهی از امانت را بر شانههای شما وانهادند و بلافاصله به سروقت کار و کسب خود رفتند. شما تا رهبر نبودید، افق مسؤولیتهایتان در محدودهای مختصر فرو مینشست، اما به محض رهبر شدن، آن افق مختصر، وسعت گرفت و به خانه تک تک ایرانیان و حتی نسلهای برنیامده پای نهاد. بیخبری شما از هر آنچه که در این وسعتِ نفسگیر دست به دست میشود، شانههای شما را از حمل مسؤولیتی که به رویش آغوش گشودهاید، به در نمیبرد. از آن روز تا کنون امضای شما پای هر اخم و لبخند و حادثه نشسته است و این امضاها نه تنها در آن دنیا که در همین دنیا شما را به «عرصه مطالبه» فرا میخوانند. مگر این که شما از ظهور خطاها و آسیبها و فاجعهها برائت بجویید و به همگان خبر بدهید: نقش من در این فاجعه هیچ است. یا: سهم من در این خطا این است.
این نیز بگویم و بگذرم که: دستِ دستگاه اختراعی ما، کج است. دزدیهای کلان به او این اختیار را داده که به هر خانه که داخل میشود، از اموال مردم بردارد و با خود به مخفیگاه ببرد. اکنون بیش از دو سال است که دستگاه اختراعی ما چه در اطلاعات و چه در سپاه، اموال شخصی مرا و بسیاری را بردهاند و تا کنون، به ما بازنگرداندهاند. لطفاً به این دستگاهها بفرمایید حسابرسی از دزدیهای کلان را به بعد از آن زایمان سرشار از لذت موکول میکنیم، فعلاً این بساطی را که از نوریزاد و دیگران برداشتهاید و بردهاید، به آنان باز بگردانید.
والسلام.
بدرود تا جمعهای دیگر.
منبع : سایت نویسنده
--
تحریم فعال؛ راهبرد جنبش سبز در انتخابات
آیا برای آزادی موسوی و کروبی درخواست خودتان را ثبت کرده اید؟ اینجا
سبز مي مانيم، تا هميشه
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر