به گزارش کلمه، این وبلاگ نویس منتقد دولت، در این نامه که آنرا لبیکی به نهضت نامه نگاری «محمد نوری زاد» به رهبر جمهوری اسلامی ذکر کرده، خود را مورد ظلم حکومت و "ستمدیده" خوانده و می نویسد: زجرها دیده و خون دلها خورده است و معنی واقعی زور و تزویر و ستم را بدون هیچگونه فرصت قانونی برای دفاع از خود با پوست و گوشت و روح خود درک کرده و مزه تلخ بی عدالتی و قانون شکنی در حق خود و دیگران را چشیده است و هم اکنون که این نامه را می نویسد ، در حال گذران دوره در بندی در زندان سپیدار است که بخاطر نوشتن نامه به سازمان ملل متحد و انتقاد به یکی از دستگاههای تحت امر شما و احتمالاٌ به خاطر اشعاری که در پیش از دستگیری سروده ، متحمل این ستم ناروا شده است.
گفتنی است، این شاگرد مرحوم آیت الله منتظری و رئیس ستاد انتخاباتی کروبی در شهر قم و نویسنده وبلاگ «پژواک خاموش»، ششم دیماه سال گذشته توسط ماموران امنیتی بازداشت و به اتهام نشر اکاذیب، تبلیغ علیه نظام، اقدام علیه امنیت ملی و هتک حیثیت روحانیت محاکمه و به یک سال حبس و خلع لباس روحانیت محکوم شد.
وی پس از آن بدنبال پرونده جدیدی تحت عنوان توطئه علیه نظام، نشر اکاذیب و تبلیغ علیه نظام در شعبه دوم دادگاه ویژه روحانیت ،علاوه بر محکومیت حبس در حوادث بعد از انتخابات، به ۱۰ سال اقامت اجباری پس از سپری شدن ۳ سال حبس (حدود ۹۰۰ کیلو متری دورتر از محل اقامت خود و خانواده) در شهرستان ایذه و خلع لباس مجدد و نیز محرومیت از مناصب طلبگی محکوم شده است.
متن کامل نامه مسئول جبهه مشارکت قم به رهبر جمهوری اسلامی به شرح زیر است:
بسم الله الرحمن الرحیم
مقام محترم رهبری نظام جمهوری اسلامی ایران
با سلام ودعای خیر
این دومین نامه ی یک زندانی ستم دیده است که دل در گرو اجرای عدالت و نفی ستم دارد.سالهاست که در زمان رهبری شما یر ایران ، شخصیت های سیاسی و مذهبی و علمی ، نامه ها به شما نوشته اند که یا انتقاد داشته اند و گاه سرزنش کرده اند ویا بر آنها ستم روا رفته بود و نزد شما گلایه ها داشته و دادخواهی نموده اند و یا از حیث حقوقی به ساختارها و رفتارها انتقاد داشته اند.
اخیراً شخصیت ارجمند و روزنامه نگار ماهر محمد نوری زاد از ستم هایی که بر خویش و بر دیگران رفته ، گلایه و شکواییه داشته و برای شما نامه ها نگاشته اند و درپی در خواست وی ، فرهیختگانی از حوزه اندیشه و قلم نیز به قصد انصاف و احیای فریضه دینی نامه ها نوشته و یادآوری ها کرده اند.
نگارنده این نامه نیز در حالی که خود از ستم دیدگان فضای سرد و مه آلود سالهای اخیر است ، زجرها دیده و خون دلها خورده است و معنی واقعی زور و تزویر و ستم را بدون هیچگونه فرصت قانونی برای دفاع از خود با پوست و گوشت و روح خود درک کرده و مزه تلخ بی عدالتی و قانون شکنی در حق خود و دیگران را چشیده است و هم اکنون که این نامه را می نویسد ، در حال گذران دوره در بندی در زندان سپیدار است که بخاطر نوشتن نامه به سازمان ملل متحد و انتقاد به یکی از دستگاههای تحت امر شما و احتمالاٌ به خاطر اشعاری که در پیش از دستگیری سروده ، متحمل این ستم ناروا شده است.با این حال جسارت کرده و برای عمل به تکلیف شرعی و سیاسی ، اجتماعی که چیزی فراتر از تذکر و توصیه نیست ، با یاد سال امام علی (ع) که شما این نام نیک را بر آن نهادید نکاتی را یادآور می شود.
در جامعه ای که ظلم در آن علم باشد و فرایض امر به معروف و نهی از منکر و بعبارتی نقد و نقادی به خصوص نقد عملکرد حاکمان و حاکمیت در آن سرکوب و خشکیده شده باشد، آن جامعه نه تنها جامعه ای با نشاط و با شور اجتماعی نیست ، بلکه جامعه و مملکتی مرده و آلوده به زشتی ها و کژی هاست. از آشکارترین نشانه ها برای تشخیص اینکه حاکمیتی ستمگر است یا نه ؛ همانا بودن یا نبودن نشانه های برپاداشتن فرایض امر به معروف و نهی از منکر می باشد، یعنی برافراشتن یا به زیر کشاندن پرچم نقد و نقادی است.امروزه با فراموش کردن اصل شرعی و قانونی « برائت » در دستگاه های امنیتی و قضایی، بسیاری از جمله نگارنده ی نامه ، بخاطر در دست گرفتن این پرچم سرنوشت ساز سرکوب ، تحقیر و محبوس شده اند.
اما آن چه جای بسی پرسش بسیار است ، عدم پاسخگویی به این همه نامه نگاری دادخواهانه و تظلم خواهی هاست. و البته باید به انصاف نیز اذعان داشت که در بدنه نهادهای انقلابی و دستگاههای حکومتی چون بدنه سپاه پاسداران و وزارت اطلاعات و نیروهای نظامی و انتظامی و بدنه دستگاه های قضایی و.. بسیارند که بدون انباشتن مال و ثروت نامشروع ، خالصانه و صادقانه به این مملکت خدمت می کنند و تلاش دارند نه تنها بر بالا دستان خویش با نافرمانی ستم نکنند ، که بر زیردستان و منتقدین و مردم ، با فرمانرانی و سوء استفاده از قدرت نیز ستم روا ندارند و ایمان و تقوای خویش را حفظ کرده اند که نادیده گرفتن آنان نیز ستمی دیگر است. اما متاسفانه اندک افرادی هستند که با تعصبات نابخردانه و با نادیده گرفتن قوانین بویژه با عدم توجه به قانون اساسی ایران پا را از محدوده وظایف خویش فراتر گذاشته و بر جامعه و حتی بر حاکمان وهمکاران و هم خدمتی های خود ستم روا می دارند و چهره خوبان و خدمتگزاران واقعی را نزد افکار عمومی و وجدان های بیدار لکه دار کرده اند، که با تاًسف باید پذیرفت ، این عده اندک مورد توجه حاکمیت هستند و بیشترین قدرت حکومتی را در دست دارند!؟
حکایت نافرمانی ، قانون شکنی و روای ستم بر زیردستان و بالا دستان در ارکان و دستگاههای حکومتی و در بین سپاهیان و نظامیان آشکار و پنهان ، امری تازه و مختص نظام جکهوری اسلامی که هنوز در رسیدن به اهداف بزرگ الهی و انسانی راه برای پیمودن بسیار دارد ، نیست ؛ که پیش از این و حتی در حکومت معصومین علیهم السلام و پیامبران (ص) نیز بوقوع پیوسته است ، اما آنچه مورد تمایز واقع می شود آن است که در نظاماتی که صالحان و معصومین چون یوسف پیامبر (ع) ، حضرت داود(ع) ، پیامبر اکرم (ص) و علی (ع) در راس آنها قرار داشت ؛ خود آنان اقدام به خود انتقادی و انتقادپذیری می کردند و مردم را به انتقاد از حاکمان دعوت وتشویق می کردند، پرچم نقد و نقادی در دست گرفته و بر دیگران واجب دانسته تا در برابر ستمگران زیردست وستمگران در جامعه و متجاوزان بیگانه سخت بر آشوبند و با دستان خویش ستم را در جامعه ریشه کن کرده ، ستمگر را به عدالت ، مجازات نمایند ؛ اما حاکمان و حکومت ستمگر نه تنها پرچم امر به معروف و نهی از منکر را با سکوت معنادار و با خشم دیکتاتورمآبانه خود می سوزانند ، که از افراشتن آن توسط دیگران به خشم آمده برافراشتگان پرچم نقد را سرکوب می کنند!
در جامعه ما نیز همواره برای اقامه زنده نگه داشتن فرایض امر به معروف و نهی از منکر و نقد وانتقاد ، از میان بزرگان دینی و ملی کسانی چون افقه و اعلم فقهاء والمجتهدین زنده یاد آیت الله منتظری (ره) بود که هرگز از عمل به وظایف دینی و ملی اش کوتاهی نکرد و در ادامه راه نیز آیات عظام تقلید صانعی ، دستغیب وبیات زنجانی از میان مراجع تقلید را می توان در راس اقامه کنندگان این فریضه مهم دینی نام برد که به صورت آشکار پرچم این فریضه دینی را بردوش کشیده اند. برخی دیگر از بزرگان مرجعیت که برافراشتن پرچم این فرایض مهم دینی را به مصلحت خویش نمی دانستند ، آشکار وپنهان از حاکمان پایین تر از رهبری انتقاد وگاه نسبت به عملکرد آنان مخالفت کرده و تا حدودی هرچند ناکافی به وظیفه دینی و انسانی خود عمل کرده اند. لذا مراجع ، علمای حوزه علمیه ، اساتید ، فرهیختگان دانشگاه ها ، احزاب ، مردم ، روزنامه نگاران و بسیاری از صاحبنظران عمل به این فرایض الهی را از طریق بیان ، قلم و نامه نگاری ها بر دوش کشیده اند ، اما از خشم و ستم حاکمان بی نصیب نبوده اند.
سال امام علی (ع) :
با توجه به نامگذاری یکی از سالهای گذشته به نام سال امام علی (ع) توسط شما ، نویسنده این نامه و دست کم آنها که به انقلاب ، ملت و دین می اندیشند و در ذهن و قلبشان چیزی به نام عدالت جای گرفته است ، آرزومند بودیم که جناب عالی به عنوان رهبر و حاکم نظام اسلامی ، بیشترین الگوپذیری را نسبت به امام علی(ع) داشته و در گفتار و رفتار ، نزدیکترین و شبیه ترین به آن حضرت باشد. از این رو برداشت شد که با این گذاری :
۱-شما قصد داشتید با اتخاذ الگو از آن حضرت منش و روش دوره حکومتداری خویش را به منش و روش حکومتداری امام علی(ع) نزدیک و یا شبیه سازید.
۲-شما تلاش داشتید تا حکومت جمهوری اسلامی را به عنوان ادامه دهنده حکومت امام علی(ع) به مسلمانان جهان معرفی کنید و الگوی آنان باشید.
۳-چون نام شما هم نام مبارک امام علی (ع) است و شما از نسل او هستید ، تلاش داشتید تا رفتار شما هم رفتاری علی وار و علی گونه باشد.
۴-شما قصد داشتید در تداوم حکومت علی (ع) همچون او از آزار رساندن سپاهیان به مردم بیزاری جوئید و سعی بر جلب نظر و رای مردم داشته و به اجرای عدالت و نفی ستم ، آن گونه که علی می گفت و عمل می کرد ، می اندیشید.
۵-شما قصد داشتید در امانت داری و صیانت از بیت المال همچون آن امام بزرگوار رفتار کنید و با خواهش ها و درخواست های خانواده و نزدیکان خود آن گونه عمل کنید که امام علی (ع) با برادر نابینای خود عقیل می کرد.
حال با فرض اینکه چنین باشد و چنان توقعاتی از شما هست ، توجه شما به عنوان رهبر اسلامی را به نامه ۶۰ امام علی(ع) که حضرت به فرمانداران و مردمان شهرهایی که لشکریان او از شهرهای آنان عبور میکرد، می نوشت، جلب می نمایم.
امام علی(ع) در نامه شصت نهج البلاغه (۱) ضمن بیزاری از ستم احتمالی سپاهیان خود به مردم ، دادخواهی و تظلم خواهی را به « ولی امر» گوشزد می کرد و با نوشتن نامه به فرمانداران و مردمان شهرها و آبادی ها « نهضت نامه نگاری » و نهضت « پاسخ گویی» را آغاز کرد.
امام علی (ع) در نامه خود آورده است : « انا ابراٌ علیکم و الی ذمتکم من معزة الجیش . من نزد شما و پیمانی که با شما دارم از آزار رساندن سپاهیان به مردم بیزارم.
ودر ادامه خطاب به مردم بیان داشته :
« پس کسی را که دست به ستمکاری زند کیفر کنید.» آنحضرت چنان دقت رسیدگی به شکایات از سوی مردم دارد و چنان بر مجازات ستمگر همت می کرد که خود پشت سر سپاهیان حرکت می کرد و برای رسیدگی به امور مردم به سوی شهرها می آید ، آنجا که می گوید :« وانا بین اظهر الجیش ، فارنعو الی مظالمکم و و ما عراکم مما یغلبکم من امرهم و ما لاتطیعون دفعه اها بالله ولی ، فانا اغیره معونة الله » « و من پشت سر سپاه در حرکتم ، شکایت های خود را به من رسانید ، و در اموری که لشکریان بر شما به گونه یی چیره شده اند که قدرت دفع آن را جز با کمک خدا و من ندارید ، به من مراجعه کنید، که با کمک خداوند آن را برطرف خواهم کرد.»
رهبر گرامی ، اگر رسماٌ سالی را به نام مبارک علی (ع) مزین کردید و منش او را دنبال می کنید مردم هم زینت های گفتاری و رفتاری آن امام همام را از شما توقع دارند و از شما انتظار دارند به نامه های انتقادی ، دلسوزانه ، دادخواهانه و تظلم خواهانه توجه کنید و اقدام به رسیدگی نمائید. به عنوان شیعه علی (ع) و رهبر نظام حاکم بر ایران ، بیزاری خویش را از ستم های رفته بر جامعه و مردم توسط سپاهیان و دستگاهها و حاکمان اعلام نموده و ستمگران و مجرمان حکومتی را به مجازات برسانید. در حالی که بسترهای لازم در جامعه برای نفی ستم وعدالت خواهی در بین مردم برپاست، ستم را از جامعه بردارید و از مظلوم دلجویی کنید.آن امام و مقتدای ما در سال ۳۴ ه.ق در حالی که مردم در اطراف او جمع شده و از عثمان شکایت می کردند که با عثمان صحبت کندتا از اشتباهات خود دست بر دارد ، خطاب به عثمان خلیفه وقت مسلمین فرمود :
راه ها روشن است و نشانه های دین برپاست. پس بدان که برترین بندگان خدا در پیشگاه او رهبر عادل است که خود هدایت شده و دیگران را هدایت می کند، سنت شناخته شده را برپا دارد و بدعت ناشناخته را بمیراند.(۲)
رهبر گرامی ، مردم توقع دارند که بی خردان و تبهکاران امت ، حکومت را به دست نگیرند ، ثروت عمومی و ملی شان به عدالت توزیع شود و بین مختلسین و فربه گان متملق دست به دست نگردد.مردم خود را آزاد و رهبران و حاکمان خود را نیکوکار و به دور از فاسقان می خواهند.
مولا علی(ع) در نامه ۶۲ اندوهناکی خویش را ازحاکمیت بی خردان این گونه بیان می دارد :
«… ولکن از این اندوهناکم که بی خردان و تبهکاران این امت ، حکومت را به دست آورند ، آنگاه مال خدا را دست به دست بگردانند و بندگان را به بردگی کشند ، با نیکوکاران در جنگ ، و با فاسقان همراه باشد.» (۳)
و مردم ایران در سایه رهبری نظام جمهوری اسلامی توقع دارند ، چنانچه امام علی(ع) ترس و واهمه خود را در این نامه از چند چیز مهم بیان داشت ، رهبر نظام حاکم در ایران نیز :
۱- از حیف و میل بیت المال مسلمین و مردم پیشگیری نماید.
۲- از ستم بر بندگان خدا و شهروندان ، توسط بی خردان حکومتی و دستگاههای متخلف پیش گیری کرده و اهتمام جدی به خرج داده ، از در افتادن با نیکوکاران و اهل علم ، منتقدان و حتی مخالفان فکری بر حذر دارد.
۳- همراهی قدرتمندان حکومت با فاسقان جامعه را تقبیح و منع نماید.
۴- اینکه رهبر نظام حاکم به پیروی از آن حضرت (ع) بیزاری خویش را از ستم های رفته بر جامعه و مردم توسط سپاهیان ، ماموران و دستگاهها و حاکمان اعلام نموده و ستمگران و مجرمان حکومتی را به مجازات رساند که علی (ع) اندام مبارکش به خاطر ستمی که یکی از بی خردان سپاهش بر یک زن یهودی روا داشت و خلخالی را از پای او در آورد، لرزید و مامور ستمگر را به مجازات رساند.
۵-اینکه رهبر نظام حاکم بر ایران ، به نهضت نامه نگاری ها دل سوزانه ، دادخواهانه و تظلم خواهانه واکنش مناسب نشان داده و نامه ها را و این نهضت را به فال نیک گرفته و تبدیل به یک فرصت برای آشتی ملی نماید؛ خود رهبری محترم هم « نهضت نامه نگاری » را بر پا دارد و از ستم دیدگان بخواهد ، آنجا که جز خدا و او فریادرسی نیست ، نزد رهبری دادخواهی کنند تا احقاق حق شود.
علی (ع) در نهج البلاغه و در راستای نفی ستم ، ظلم را به سه بخش تقسیم کرده است :
الف) ستمی که نابخشودنی است مثل شرک و دشمنی با خدا که خدا هرگز نمی بخشد.
ب) ظلمی که بخشودنی است مثل ظلمی که انسان با گناهان بر خود روا می دارد.
ج) ستمی که بدون مجازات نمی ماند و حتما مجازات در پی دارد وآن ستمگری برخی بندگان بر بعضی دیگر است.
گفت آن همای زاسرار حق بگیرد پند هر دوستدار حق
به خطبه،به نامه،به حکمت بگفت زآئین دین ذره ای کم نگفت
ستم را به چند کرد تقسیم بدان تو خلق را بدون عدالت ندان
ستم بر سه قسم است به فهم علی (ع) بخشش، مجازات و جبران ولی
ستم بر خدا نابخشودنی است لیک بر خود ستمگر،بخشودنی است
به جنگ با خدا آمده هرکسی ستم می کند ناروا برکسی (۵)
علی(ع) در خطبه ۲۲۴(۶) در برابر ستم به بندگان چنان گریزان و پرهیزگار است که حاضر است هر شکنجه ای را بر تن تحمل کند اما ذره ای حتی در حد پوست گندمی بر کسی ستم روا ندارد یا به آن اندازه حقی را از کسی سلب ننماید. در دیدگاه علی(ع) نفی ستم یک اصل است و به هیچ وجه و بهانه ای پذیرش ستم و لغزشی به ستمکاری را روا نمی داند ، او در اجرای عدالت و نفی ستم برادر و فرزند و خانواده نمی شناسد و در قضاوت و حکمرانی همه افراد را در برابر قانون و حریم عدالت یکسان می داند.
امام پرهیزگاران (ع) در آن خطبه گفته است:
« سوگند به خدا ! اگر تمام شب را بر روی خارهای سعدان (۷) به سر ببرم ، و یا با غل و زنجیر به این سو یا آن سو کشیده شوم ، خوش تر دارم تا خدا و پیامبرش را در روز قیامت ، در حالی ملاقات کنم که به بعضی از بندگان ستم کرده ، و چیزی از اموال عمومی را غصب کرده باشم. چگونه بر کسی ستم کنم برای نفس خویش ، که به سوی کهنگی و پوسیده شدن پیش می رود ، و در خاک زمان طولانی اقامت کند ؟… »
در بخش دیگری از همان خطبه بیان داشته است : « … به خدا سوگند ! اگر هفت اقلیم را با آنچه در زیر آسمان هاست به من دهند ، تا خدارا نافرمانی کنم که پوست جویی را از مورچه ای ناروا بگیرم ، چنین نخواهم کرد! و همانا این دنیای آلوده شما نزد من! از برگ جویده شده دهان ملخ پست تر است ! حال جناب عالی تصور کنید که در پی دستگیریهای سالهای اخیرچه تعداد دستگاه کامپیوتر و کتاب و دست نوشته و… از متهمین ضبط و توقیف شد که حتی در مواردی اموال تصرف شده مدرک جرم هم نبوده اند ! و به ناحق ضبط شده اند که از آن جمله اند ضبط کامپیوتر و … نویسنده ی نامه.
مقام محترم رهبری اگر بخواهم به همه آنچه پیرامون نفی ستم و ستم ستیزی است بپردازم باید به قدر متن و روح قرآن و نهج البلاغه و روایات و تفاسیر مربوطه مراجعه کرد که در حوصله این نامه کوتاه نمی گنجد از اینرو به همین مختصر اکتفا شده و اضافه می کند ؛
حضرت (ع) در نامه ۵۳(۸) خود نوشته است :
« و کسی که به بندگان خدا ستم روا دارد ، خدا بجای بندگانش دشمن او خواهد بود و آن را که خدا دشمن شود ، دلیل او را نپذیرد ، که با خدا سر جنگ دارد تا آنگاه که بازگردد، یا توبه کند، و چیزی چون ستمکاری نعمت خدا را دگرگون نمی کند ، و کیفر او را نزدیک نمی سازد ، که خدا دعای ستمدیدگان را می شنود و در کمین ستمکاران است.»
والسلام و علی من اتبع الهدی
سید احمدرضا احمدپور
زندان سپیدار اهواز
۲۰/۱۰/۱۳۹۰
پی نوشته ها
(۱)نهج البلاغه ترجمه مرحوم محمد دشتی
(۲)نهج البلاغه خطبه ۱۶۴ ترجمه مرحوم محمد دشتی
(۳)نهج البلاغه نامه ۶۲ ترجمه مرحوم محمد دشتی
(۴)نهج البلاغه خطبه ۱۷۶ ترجمه مرحوم محمد دشتی
(۵)شعر سروده نویسنده نامه است که در تاریخ ۱۷/۹/۱۳۹۰ در زندان سپیدار اهواز سروده است.
(۶)نهج البلاغه ترجمه مرحوم محمد دشتی
(۷)خاری سه شعبه که خوراک شتران بوده و سخت گزنده است ./ اصطلاحا خارشتری هم می گویند.
(۸)نهج البلاغه ترجمه مرحوم محمد دشتی
تحریم فعال؛ راهبرد جنبش سبز در انتخابات
آیا برای آزادی موسوی و کروبی درخواست خودتان را ثبت کرده اید؟ اینجا
سبز مي مانيم، تا هميشه
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر