۱۳۸۹ تیر ۳, پنجشنبه

چرا کروبی به قم رفت/ غلامعلی رجایی

    چرا کروبی به قم رفت/ غلامعلی رجایی


    تا دیروز که یکی از دوستان روحانی به من زنگ زد و ازدیدار خود و دوستان ایثارگرش با آیت الله کروبی سخن گفت واز حرفهایی که از او در باره غائله آفرینان اخیر قم شنیده  بود، مدام یاد آوری حوادث مرتبط با سفر هفته قبل ایشان به قم با فیلمهایی که در اینترنت از ساعتها محاصره دفتر مرجع دست پرورده امام یعنی آیت الله یوسف صانعی توسط  معدودی افراد خودسر روحانی و غیر روحانی دیده بودم آزارم می داد .با خود می گفتم آقایان وبرادران! با این چاله کنی در صدد فتح کدامین قله اند! وبااینگونه تولیدات نوبه نو کدام بازار مکاره سیاست البته از نوع بی پدر ومادری آن را! می خواهند ازآن خود کنند !

     از  آنجا که از بیهقی  این مورخ بزرگ دوره غزنوی آموخته ام که تا آنجا که مقدور است تاریخ را بدون واسطه نقل وروایت کنم تصمیم گرفتم به رغم همه گونه مخاطرات امنیتی وغیر امنیتی! آیت الله کروبی را از نزدیک ببینم و از او  اصل قضیه را بپرسم.

    دوستی مشفق ! واسطه تعیین وقت شد و امروز دوشنبه، دو ساعتی با  جناب شیخ درجایی که بعد فهمیدم همزمان محل دفتر و خانه اوست صحبت و گفتگو کردم.آنچه می خوانید بخشی حرفهای اودراین دیدار با من است.

    آشنایی من با کروبی به دوران مسولیتم درتبلیغات قرارگاه خاتم النبیاء در دوران جنگ در اهواز برمی گردد و ریاست او بر بنیاد شهید با حکمی که از نخستین روزهای پیروزی انقلاب ازحضرت امام گرفته بود که تا پایان عمر مبارک ایشان به مدت ده سال براین مسولیت بود- و آنطور که خود می فرمود سه سال هم از سوی رهبری و جمعا سیزده سال – به این وظیفه خطیرادامه داده است.

    عالمی مبارز، گشاده دل ،بلند نظر، عاطفی ،احساساتی و خوش قلب که امام -با همه احتیاط هایی که در مصرف وجوهات شرعی توسط نمایندگان مالی خود داشت به او  اختیار تام داده بود در رسیدگی به  مشکلات مالی ومعیشتی ورفاهی خاندانهای معظم شهدا هر طور که به مصلحت می بیند عمل نماید وخدا می داند  وی با برخورداری از این اختیار واعتباری که از امام دریافته بود چه گره ها  که از کار بسته خانواده های شهدا نگشود وچه غمها که از دل آنان نزدود.

    عالمی مبارز،که  چهاردوره از سوی مردم شریف الیگودرز وتهران در مجلس  شورای اسلامی حاضربود و طی شانزده سال با رای نمایندگان  مردم در اثر شایستگیهایی که در او دیدند دو دوره  در مسند نایب رییسی اول و دوم مجلس و دو دوره  نیزرییس مجلس شورای اسلامی- یک دوره آن در زمان امام – بود.

    عالمی مبارز که هرکس تاریخ آغاز مبارزات امام را دراوائل دهه چهل خوانده باشد و تصویراو درمسجد اعظم قم در پای منبر امام – در حالی که ضبط صوت کوچکی در دست دارد وحرفهای امام را ضبط می کند – را دیده باشد بخوبی با سابقه مبارزاتیش آشنا می شود.

    عالمی مبارزکه از همان روزهایی که امام را شناخت با تمام وجود به دفاع از او کمر بست وماجرای سیلی خوردن او در سال ۴۲ از طلاب  و مریدان مرجعی که با  امام ومبارزه او علیه شاه،  چندان توافق ومیانه ای نداشت – همان روز که در تاریخ نهضت امام به یوم الضرب معروف است –  یکی از دهها سند افتخار آمیز او در دوران مبارزه است.

    عالمی مبارز که دراقتدا به امام ، ده باردستگیر و بازداشت شد .نخستین بار در خرداد۴۲ وچند روز پس از دستگیری امام در زمانی که امام  در برابر سیاستهای بی دینی شاه بپا خاسته بود به زندان افتاد و سالها در تبعید گنبد کاووس  ماند و پنج سال در زندانهای قصر واوین وقزل قلعه تهران گذراند وبازداشتگاههای  شهربانیهای خرم آباد وآبادان وکرمانشاه ومازندران وقم وکاشان از او و منابر شجاعانه وانقلابی اش در حمایت ازامام ونهضت اسلامی خاطراتی بیاد ماندنی دارند .

    همو که تا واپسین روزهای عمرنظام طاغوت در زندان بود و مردم  باقیام خود علیه رژیم ستمکار شاهی او را از زندان به در آوردند.

    عالمی که امام با شناخت کاملی که از او داشت  و البته چون همانند برخی در این روزها  او را ساده و وابسته نمی دانست! در بدایت انقلاب ، حکم مسولیت او رادر کمیته امداد امام صادر کرد تابادیگر مبارزینی همچون مرحوم حاج حبیب الله شفیق و..از فقراومستمندان دستگیری کند.

    عالمی که امام به او اعتماد کامل داشت و البته چون همانند بعضیها در این روزها او را بی سواد نمی دانست !سه سال از ۶۴ تا۶۶ با حکم  خود او را به منصب خطیر امیر الحاجی  زایران ایرانی در حج منصوب فرمود.

    عالمی که امام در آخرین ماههای عمر پر برکت خویش که باهوشمندی تمام با پیش بینی برخی حوادث پس از خود در بسترتنگ قانون اساسی دستوربه باز نگری قانون اساسی توسط ۲۵ نفر از نخبگان سیاسی کشور داد  واز سوی خود ۲۰ نفر رابرای این کار مهم برگزید و چون از مجلس نقشی فرمایشی وتابع دستور انتظارنداشت از مجلس هم خواست ۵نفر رابه این جمع اضافه کند با اینکه  کروبی در آن زمان در عداد نمایندگان مجلس بود او را چنان شایسته وکار آزموده وکاردان به مصلحت ومنفعت نظام شناخت ودانست که درتعیین و انتخاب اوشخصا دخالت کرد .

    همو که در این روزها یاغیان  هتاک  و خودسرکه این سو و آن سو عربده می کشند وهل من مبارز می طلبند !حتی به اندازه یک شهروند عادی ومعمولی برای او در سفر به قم وشرکت در مجلس ترحیم یکی از دوستانش حق وحقوق شهروندی قائل نشدند !

    همانهایی که مزورانه وبا سودای خام حذف یاران امام از صحنه انقلاب ! ناشیانه و مزورانه از حفظ میراث امام دم می زنند و در ادای این رسالت خطیرفقط وفقط  یه حریم یاران امام می تازند! وکسی جلوگیر خودسریها وهتاکیها وبی حرمتیهایشان نیست ! او را با این همه سابقه مبارزاتی و حکم  وتاییدامام- که برخی از بزرگانشان در ۲۲ جلد صحیفه امام  حسرت داشتن یک سطر از امام درباره خود راندارند !و از سر قضا !مرشد مردم و جوانان وهادی دولت شده اند!- او را نادان بیسواد وعامل دست موساد!!می دانند ومی خوانند!.

    و من با مشاهده حوادث این روزها وتاختنهای بی امام به یاران امام ،نمی دانم وسخت در مانده ام که بقول  این برادران مدعی دفاع از امام!  این آدم های بیسواد ووابسته و…در دور و بر امام چه می کرده اند و چرا وچگونه از امام این همه حکم مسولیت گرفته اند؟!

    ویا للعجب از رفتار کسانی که خود ومرشدانشان!یارای رقابت  وشراکت حتی دردقیقه ای از مبارزات کروبی را نداشته وندارند در مناظره های انتخاباتی بانادیده گرفتن تعمدی منزلت کروبی در نزد امام و آنهمه خدماتش به  جانبازان وخانواده های شهدا که با حمایت حضرت ایشان صورت می گرفت، غرض آلود و به قصدکاسبی رای ، مساله توقیف موقت موردی برخی سوء استفاده گران –  که البته با هماهنگی مقامات قضایی صورت می گرفت –که بعضا با ازدواجهای مصلحتی باهمسران جوان شهدا در پی  کسب مطامع ومنافع خود بودند وپس از رسیدن به آن منافع  بلافاصله آنان راطلاق  داده ویاترک  می کردند را با لحنی که از آن  بوی انصاف  و حقیقت به مشام نمی رسید مطرح کردند و زبان به طعن و ملامت او در این اقدام  گشودند تا درعمل با به زیر سوال بردن امام و در ظاهر عملکرد کسی که  ایشان به او حکم داده  بود با تخریب منزلت وی در نظر مردم، رای آنان را به سمت وسوی خود بکشانند و در محاسبه ای غلط  همچون سایر محاسبات غلطی که در مورد مردم و وضع موجود کشور داشته و دارند،به گمان خود این معامله را به سود خود تمام کنند!

     بس روزگار عجیبی شده است !همانها که در پاره کردن مشکوک عکس امام در دانشگاهی در تهران در دفاع از مظلومیت امام ناله وا اماما! سر دادند، در شب عاشورا به حسینیه اش حمله کردند وشیشه های آن راشکستند.!

    آنها که در شکسته شدن حرمت روز عاشورا توسط برخی کج فهمان عنود، فریاد وا اسلاما  و واحسینا سر دادند  در شب عاشورا به روضه ای که در حسینیه جماران که همیشه از آن بوی امام به مشان جانهای مشتاق می رسد برپا بود وسخنران در آن برای مردم عزادار مصیبت حضرت علی اکبر می خواند فاتحانه !ولابد از سر غیرت دینی !یورش بردند وروضه امام حسین را برهم زدند و عجب اینکه با آنکه همه این حریم شکنان ساحت امام شناخته شده بوده وهستند کسی از مقامات امنیتی وقضایی کشور، همانهاکه در حوادث پس از انتخابات تهران، برای به آتش کشیدن چند ظرف زباله! توسط  برخی معترضان به نتیجه انتخابات  در جهت جلوگیری از تضعیف منزلت نظام!با جدیت تمام !کیفرخواست نوشتند و در جهت حفظ حریم شهروندی ! جلسات دادگاه ومحکمه آنها را در صداوسیماپخش کردند لا اقل برای حفظ ظاهر هم که شده ،در تقبیح عمل زشت کسانی که می خواستند این پیام را به جناح منتقدبدهند – که برای خارج کردنشان از گردونه رقابت در سیاست،به آنان لقبهای رنگارنگ و جورواجور وابسته، برانداز و فتنه گر داده اند!- که از نظر آنان دراین جنگ مقدس !هیچ جا، حتی بیت امام امن نیست!  به آنان عتاب وخطاب ملامت باری نکردند چه رسد به اینکه بفکر مجازاتشان باشند !

    براستی اگر حرمت شکنان به بیت وحسینیه امام که هویت وعضویتشان  توسط اهالی جماران آشکار گردید بدون توجه به وابستگیشان به این نهاد  وآن ارگانی که متاسفانه به دلیل خودسری معدودی از اعضایش در نظر بعضی دیگرآن شجره طیبه نیست! بلافاصله مجازات می شدند آیا هرگز در حرم امام ودرمراسم سالگرد ارتحالشان و در برابر چشم مقامات نظام و رهبری اینگونه گستاخانه جرئت هتک یادگار امام را پیدا می کردند؟! افسوس که تیغ عدالت کند شده است!

    همانها که در غائله اخیر هتک حریم مرجعیت در قم ،نوه امام را نا نجیب خواندند ومغرورانه اخطاردادند که با آغاز کلاسهای حوزه ،از درس وی درمدرسه فیضیه جلوگیری خواهند کرد!گستاخانه والبته در نتیجه سکوت پاداش گونه برخی مقامات انتظامی و امنیتی قم بیش از ده ساعت مرجعی را با مهمان بسیارمحترمش کروبی- که امام شناسان همواره بوی امام را از او استشمام می کنند – دردفترش حبس کردند وسبکسرانه از کروبی خواستند چون بدون دعوتشان به قم آمده است با درآوردن عمامه اش از قم به تهران برگردد! تو گویی برای اینان قم ، نه یک شهر دینی وزیارتی که پادگانی است که ورود به آن باید با اجازه ودعوت فرماندهان آن باشد!!

    چه کسی باور می کند مقامات دلسوز امنیتی و ناحا در استان قم از کنترل غائله وآشوب کمتر از هزار نفر -که به حسب نقل شاهدان حادثه به دلیل بروز  خستگی در آنان در اثر مجاهداتشان! سازماندهندگان محاصره بیت مرجعیت که در زشتی  نظیری برای آن حتی در زمان طاغوت نمی توان یافت!-برای رعایت حال ومزاجشان بناچاربرخی را جایگزین آنها می کردند!- ناتوان ودر مانده باشند؟!

    آنها که کروبی را که به رغم تایید متعهدانه اجتهاد متجزی اش با امضای آیات عظامی همچون مرحوم آیات سلطانی طباطبایی ، فاضل لنکرانی  وآقایان صانعی ، ونوری همدانی ،سبکسرانه و مثلا به گمان خود وبرای پیدا شدن دستمایه ای برای ریشخندها ی بعدی او! -که احتمال پایمردی اش را در برابر انحرافات حادث در جمهوری امام  می دادند – در جهت تحقیر او، ناجوانمردانه وی را بی سواد می نامند! همانها هستند که در انتخابات اخیر ریاست جمهوری،تعمدا رای او را از آرای باطله کمتر اعلام کردند! غافل از اینکه این همان کروبی است که در دور اول از الیگودرز به مجلس راه یافت و در انتخابات دور دوم وسوم آن پس از محبوب امام، آیت الله هاشمی  رفسنجانی، نفر برگزیده مردم شریف تهران بود!

    سخن به درازا کشید. وقتی از حضرت آیت الله کروبی پرسیدم چرابه قم رفتید گفت:

     در روز شنبه گذشته خبردار شدم پدر سید علی میرهادی که یکی از دوستان مرتبط با من در قم است و سید جلیل القدری بود از دنیارفته است پس از عرض تسلیت تلفنی به او از لحنش در یافتم مشتاق است در مجلس ترحیم پدرش  شرکت کنم و چون مدتها بود به قم نرفته بودم تصمیم گرفتم در کنار این برنامه با آیت الله صانعی ویادگار امام جناب سیدحسن آقاخمینی هم دیدارهایی داشته باشم. که در همان روز هماهنگیها انجام شد.

    روز بعد که در مسیر قم بودم  یکی از دوستان آمد وگفت آقای میر هادی بمن تلفن زده و گفته مقامات امنیتی  قم به اوهشدار داده اند که حضور شما در مجلس ترحیم به مصلحت نیست  گفتم  مساله ای نیست نظر سیدهادی چیست؟ گفت از صحبتهایش احساس کردم که او هم ته دلش راضی به این کار نیست . دوست ما می گفت اگربه این سفر نروید بهتر است به او گفتم نه، نرفتنم به قم در نظر این آقایان نوعی عقب نشینی تلقی می شود که در مرام من نیست لذا ازهمین جا تلفنی به میرهادی می زنم  وتسلیت مجدد تلفنی می گویم ولی به قم می روم تا به برنامه های دیگرم برسم.

    حدود ساعت دوبعداز ظهر بود که به دفتر آیت اله صانعی رسیدم .هنوزنیم ساعتی ننشسته بودیم که از بیرون دفتر، صدای مرگ بر منافق و.. عده ای که پشت در دفتر ایشان تجمع کرده بودند به گوش رسید آقای صانعی گفت جای نگرانی نیست بساط اینها دوازده روز تمام پی ار رحلت آیت الله منتظری درا ینجا برپابوده و امری طبیعی است ! به ایشان گفتم جای ما خنک است ولی این بنده های خدا در هوای گرم ودر زیر آفتاب ایستاده اند! سپس تا مناسب شدن شرایط  از ایشان اجازه خواستم  قدری استراحت کنم که یک ساعتی خوابیدم .پس از بیدار شدن معلوم شد برنامه آقایان در بیرون ادامه دارد وحالا حالاها قصد متفرق شدن ندارند .

    کم کم خبرهایی رسید که از حاد شدن اوضاع حکایت داشت از جمله اینکه آقایان شیشه های دفترآقای صانعی ومنازل اطراف دفترشان را شکسته اند.و بعضی برای محاصره کنندگان آب میوه وغذا می آورند وافرادی را جایگزین نفرات قبلی که از شعاردادن خسته شده بودند می نمایند و…هیچ راه خروجی نبود واز سرهنگ ناجا که مسول امنیت آقایان ساکن یا واردین به قم بود وبا دلسوزی در کنار من بود هم کاری ساخته نبود.با تدبیر ایشان باعبور از خانه های مجاور به مقر سپاه منتقل شدیم و با دخالت مسولین سپاه در ساعت سه بامداد با انجام طرحی که آقایان نام فریب برآن نهادند وبا به حرکت در آوردن سه خودرو از داخل مقرسپاه که در دوجهت حرکت کردند وبا وارد آمدن خسارات سنگین به دو ماشین وماشین ضدگلوله ای که متعلق به بیت المال  و با اجازه مقامات امنیتی در اختیار محافظین من بود توانستیم از محاصره خارج شویم.

     به تهران که رسیدم خبر دار شدم  پس از خارج شدن من از آنجا در ساعت چهارصبح عده ای  ازآن افراد به دفاتر آیت الله صانعی و مرحوم آیت الله منتظری حمله کرده وبه داخل آنها وارد شده  وتا توانسته اند خرابی ببار آورده اند و ساعت شش بامداد هم این دفاتر توسط مسولین امنیتی قم پلمپ شده اند .

    آقای کروبی که حرف می زد برای لحظاتی به چهره اش نگاه می کردم .مردی را می دیدم که با اینکه نزدیک به پنجاه سال است غیرتش را در حمایت از امام برهمگان آشکار کرده است اینک ….

    این نوشته  ادای دین من به اوست .مردی که در پاسداری از میراث خمینی، معنای ترس را نمی داند و عشق  و ارادتش به  وی آنقدر بی انتهاست که همواره  و در هرجا که باشد از او عطر خوش یاد امام را پراکنده می سازد.

    مردی که هرگز به خود نمی اندیشد و دغدغه اش سلامت نظام از انحراف است و بقای جمهوری امام در راهی که فرا روی آن گشوده است.


    --

     سبز مي مانيم، تا هميشه



هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر