۱۳۸۹ اسفند ۹, دوشنبه

پوستر - میرحسین را آزاد می‌کنیم



عکس و پوستر [آگاهی و اطلاع رسانی]، ارتش ما هستند.

(میر حسین موسوی) 

 

پوستر - میرحسین را آزاد می‌کنیم



org-z12987235628d18de366392001cc4878f27216a361fcbbb3146.jpg



 پایان

گروه خبری دانشجویی موج سبز



--
سبز مي مانيم، تا هميشه
دیگر چه باک از باران، ما با دریا همبستریم

از منشور جنبش سبز:

موافق به رسمیت شناختن تعدد و تنوع و مخالف انحصارطلبی است. تلاش برای گفت‌و‌گو و تعامل با رقیبان و مخالفان، و آگاهی‌بخشی درباره اهداف جنبش، وظیفه همه مشارکت‌کنندگان جنبش سبز است.





همراه شو عزيز، همراه شو عزيز، تنها نمان به درد

کين درد مشترک، هرگز جدا جدا، درمان نمي شود

دشوار زندگي، هرگز براي ما

بي رزم مشترک، آسان نمي شود



روز خشم مردم ایران نزدیک است!

تجربه ای از برمه: تنها نبردی را می بازیم که رهایش می کنیم


پوستر - خرید عید - 10 اسفند و تمام سه شنبه



عکس و پوستر [آگاهی و اطلاع رسانی]، ارتش ما هستند.

(میر حسین موسوی) 

 

پوستر - خرید عید - 10 اسفند و تمام سه شنبه


وزیر اطلاعات: مردم در 25 بهمن برای خرید عید بیرون رفته بودند!!


پس: سه شنبه های آخر سال، مردم همه برای خرید عید بیرون خواهند بود! خریدی از نوع 25 بهمن!


قلک ها آماده شکستن برای خرید عید امسال. 


امسال مردم آزادی را خواهند خرید.


خرید عید - سه شنبه ها ساعت 5 بعد از ظهر - میادین اصلی تمام شهرهای ایران


تهران (امام حسین تا آزادی)



181587_144839668914366_139858942745772_290573_1169994_n.jpg


182266_145014978896835_139858942745772_291759_5725287_n.jpg



 پایان

گروه خبری دانشجویی موج سبز





--
سبز مي مانيم، تا هميشه
دیگر چه باک از باران، ما با دریا همبستریم

از منشور جنبش سبز:

موافق به رسمیت شناختن تعدد و تنوع و مخالف انحصارطلبی است. تلاش برای گفت‌و‌گو و تعامل با رقیبان و مخالفان، و آگاهی‌بخشی درباره اهداف جنبش، وظیفه همه مشارکت‌کنندگان جنبش سبز است.





همراه شو عزيز، همراه شو عزيز، تنها نمان به درد

کين درد مشترک، هرگز جدا جدا، درمان نمي شود

دشوار زندگي، هرگز براي ما

بي رزم مشترک، آسان نمي شود



روز خشم مردم ایران نزدیک است!

تجربه ای از برمه: تنها نبردی را می بازیم که رهایش می کنیم


تا ۱۰ اسفند / بیانیه مادران سبز ایران در حمایت از حضور گسترده در ۱۰ اسفند



 کي مي تونه جز من و تو پرده ها رو پاره کنه!؟

تظاهرات گسترده در تهران و سراسر ايران در اعتراض به حصر آقايان موسوي و کروبي

سه شنبه 10  اسفند 1389 ساعت 17

لطفا اطلاع رساني گسترده

وقت بسيار تنگ؛ خواهشا اطلاع رساني گسترده



تا ۱۰ اسفند / بیانیه مادران سبز ایران در حمایت از حضور گسترده در ۱۰ اسفند

به نام خداوندی که انسان را خلق کرد و به او نعمت بزرگ آزادی را هدیه داد

تولد من روز آشنایی با شماست.

"میرحسین موسوی"

«در مسیر سبزی که آغاز به پیمودن آن کرده ایم، فراز و نشیب های بسیار را پشت سر گذاشته و روز به روز بر وحدت و همدلی مان افزوده شد، و هر روز بر آرمان و ایمانمان استوارتر شدیم و هر لحظه امیدمان به پیروزی در راهی که برگزیدیم افزون تر شد و می شود.در کنار هم آموختیم که به قول موسوی عزیز جریان سبز و آرمان های سبزمان را زندگی کنیم و سبز بودن و تفکر سبز را در لایه لایه زندگی خود وارد کنیم و در این راه صبر و استقامت بورزیم.»

این ها بخشی از نگاشته های فرزندان اصلاح طلب ماست. فرزندانی که طی سالیان در آغوش گرم ما مهر و محبت آموختند، با وضو شیرشان دادیم تا معنویت با شیره جانشان عجین شود و همه آموختنی ها را با لالایی های شبانه در گوششان زمزمه کردیم تا ببالند و امروز این گونه سبز، این گونه استوار، این گونه آرمانی و آزادی خواه و عدالت طلب، این گونه راست و مستقیم در راه حق گام زن شوند.

ما مادران سبز در این بیست ماه کودتایی یک چشم اشک یک چشم خون همراه فرزندانمان بودیم در کوچه و خیابان و پشت دیوارهای زندان های شهرها و دادگاه و دادسرا و پزشک قانونی و بر سر مزار شهدای جنبش سبز و همه تلاش های مسالمت آمبزشان را برای بازگرداندن سبزی و عزت و امنیت به خانه بزرگ و عزیزمان ایران با افتخار نظاره کردیم.اینک که  در این برهه حساس از تاریخ ایران، دغدغه بزرگ فرزندان اصلاح طلب ماهمچون همه سبزاندیشان آزاده در سراسر دنیا حمایت و حفاظت از رهبران جنبش سرفراز سبز ایران است، مگر می توان دعوت آنان به هم فکری و هم راهی را برای شکستن این حصر ناجوانمردانه نشنیده گرفت و بی اعتنا گذشت؟

 

اینک پس از گذشت سی و دو سال از پیروزی انقلاب مردمی مان رهبری این جنبش اصلاحی به حق در دست فرزندان پاک و نجیب و فهیم ماست و ما مادرانه دستشان را می بوسیم و با افتخار همراهیشان می کنیم و شاخه گل های سپید را به نشانه صلح طلبی و آزادی خواهی برای زادروز مبارک میرحسین موسوی نخست وزیر دوران دفاع مقدس و چهره آشنای شهیدان پاک و ایثارگران عزیز مهیا می کنیم تا همراه با فرزندان ایران زمین میدان میدان و کوچه کوچه شهرمان را با نام بزرگان میهن پرست و خدمتگزار ایران و ایرانی موسوی نجیب و شریف، مادر سبزها رهنورد عزیز،  کروبی آزاده و شجاع و یار همراهش فاطمه کروبی  آذین ببندیم. و در آستانه هفته درخت کاری نهال های سبز را در گوشه گوشه سرزمین سبزپرورمان، در خاک پاک ایران بنشانیم. ما نیز چون عزیزانمان از همه آزادگان دردآشنا و دلسوز ایران و ایرانی با هر گرایش و سلیقه ای، برای نمایش دل های پاک و اندیشه های سبز، دعوت به حضوری سرفرازانه و پرافتخار در  روز مبارک سه شنبه دهم اسفند، داریم.

مادران سبز ایران

8/12/1389


مازیار خسروی، روزنامه‌نگار زندانی، در بیمارستان تحویل خانواده خود شد

مازیار خسروی، روزنامه‌نگاری که تازه از زندان آزاد شده، به دلیل سکته ناقص قلبی در بیمارستان بستری شد.

به گزارش کلمه، این روزنامه نگار که روز ۲۲ بهمن در روزنامه شرق بازداشت شده بود پس از ۱۳ روز در حالی که وضعیت جسمانی‌اش به شدت نامناسب بود با قید کفالت آزاد شد. خانواده این روزنامه‌نگار، وی را در بیمارستانی وابسته به وزارت اطلاعات تحویل گرفتند و پس از آن وی را در بخش مراقبت‌های ویژه بیمارستان دیگری بستری کردند.

دبیر بین‌الملل روزنامه شرق سابقه دوبار سکته و جراحی قلب را دارد که در زندان به دلیل عدم دسترسی به داروهایش و عدم رسیدگی مناسب، دچار سکته ناقص قلبی و لختگی خون در قلب شده است و اکنون در سی سی یو بستری است.



سکوت فرماندهان سپاه شکست: سرکوب مردم با اتصال به ولایت فقیه

مهشید برومند - روزآنلاین

فرماندهان ارشد سپاه پاسداران که از فردای برگزاری راهپیمایی اعتراض آمیز مردم در 25 بهمن و به ویژه گسترش اعتراضات در 1 اسفند به شهرهای بزرگ ایران سکوت کرده بودند، از دو روز پیش  دور تازه ای از حمله به جنبش سبز را آغاز کرده و این بار به صراحت از "سرکوب اعتراضات با اتصال به ولایت" سخن گفته اند.

 فرماندهان ارشد این نیرو نه تنها پیش از انتخابات 22 خرداد 88، بلکه در روز رای گیری نیز با انتشار اطلاعیه ای میرحسین موسوی و مهدی کروبی را تهدید کرده بودند.آن ها همچنین از عصر 22 خرداد 88 و طی 20 ماه پس از آن در عمل مسئولیت سرکوب تجمعات اعتراض آمیز، کنترل تهران و مراکز استان های بزرگ را بر عهده داشتند و بارها از"پایان فتنه" سخن گفتند.

اظهارات و اقدامات فرماندهان سپاه چنان بود که مستند شکایت هفت چهره اصلاح طلب، محسن امین زاده، مصطفی تاج زاده، عبداله رمضان زاده، فیض الله عرب سرخی، محسن صفایی فراهانی، محسن میردامادی و بهـزاد نبـوی علیه آن ها شد؛شکایت علیه"کودتای انتخاباتی"، "ورود غیرقانونی گروه نظامی- اطلاعاتی به صحنه رقابت های انتخاباتی" و "مداخلات غیرقانونی این گروه نظامی و اطلاعاتی در جهت پیروز کردن آقای احمدی نژاد در انتخابات دور دهم و جلوگیری از پیروزی نامزدهای دیگر...به مدد استفاده از اسلحه، سایر ابزار های پلیسی و اطلاعاتی و زندان."

اما وقتی روز 25 بهمن ماه با فراخوان میرحسین موسوی و مهدی کروبی برای راهپیمایی در حمایت از مردم مصر و تونس باردیگر جنبش سبز به قدرت نمایی در خیابان های تهران و شهرهای شیراز، رشت، اصفهان، کرمان، کرمانشاه، بابل و مشهد و برخی از دیگر شهرها پرداخت، با وجود آنکه نیروهای سپاه و بسیج سرکوب و بازداشت معترضان را بر عهده داشتند اما فرماندهان ارشد سپاه پاسداران، چون خود آیت الله خامنه ای، در سکوت فرورفتند.

 

نظامیان دوباره شروع کردند

روز شنبه اما رسانه های وابسته به جناح حاکم باردیگر اظهارات شماری از فرماندهان ارشد سپاه را علیه جنبش سبز و رهبران آن منتشر کردند.

در نخستین مورد روزنامه کیهان از قول حسین سلامی، جانشین فرمانده کل سپاه اعتراف کردکه این نیرو "با اتصال به ولايت فقيه فتنه هاي داخلي را سركوب کرده است."

به نوشته این روزنامه حسین سلامی در شهر بابل، شهری که طی دو هفته اخیر شاهد اعتراضات مداوم مردم و فعالان جنبش سبز به ویژه دانشجویان معترض بوده، در جمع نیروهای سپاه و بسیج گفته است: "استكبار به كمك فتنه گران داخلي درصدد شد تا به ملت ها بقبولاند و ذهنشان را منحرف به سمتي كند تا بگويد انقلاب در درون خود دچار مشكل است كه فتنه 25 بهمن را به راه انداخت."

یحیی رحیم صفوی، فرمانده سابق سپاه و مشاور نظامی آیت الله خامنه ای نیز روز شنبه پس از سکوتی دو هفته ای، آن گونه که خبرگزاری فارس، نزدیک به جناح حاکم، خبر داده طی اظهاراتی شرایط فعلی کشور را زمان آزمون وفاداری به آیت الله خامنه ای توصیف کرده و گفته است: "امروز روز امتحان ما است كه تا چه حد به امام، و مقام رهبری وفادار هستيم."

یحیی رحیم صفوی پیشتر در 2 مرداد 89 از "پایان قطعی اعتراضات خیابانی" خبر داده و مدعی شده بود که: "فتنه ریشه کن شده و دیگر فتنه‌گران در کف خیابان نمی‌توانند کاری کنند. شاید در لایه‌هایی از نخبگان هنوز حضور داشته باشند و البته ممکن است فتنه گران نیمه جانی داشته باشند و نفس ملت ایران نیمه جان آنها را هم می گیرد".

یداله جوانی، رئیس اداره سیاسی سپاه پاسداران نیز روز شنبه بعد از سکوت دو هفته ای ادعا کرد که: "مجموعه حوادثي كه پس از انتخابات دهم رياست جمهوري در كشور رخ داد، نشان داد كه نظام جمهوري اسلامي با يك جريان ضدانقلاب جديد كه از درون خانواده انقلاب بود، مواجه شده است."

وی در عین حال با تائید ریزش نیروهای جناح حاکم آن را سابقه دار توصیف کرده و گفته: "در سال‌هاي بعد از انقلاب و با گذشت 3 دهه از انقلاب اسلامي، نظام با ريزش‌هايي مواجه شد و كساني كه هرچند در گذشته به ظاهر سابقه انقلابي هم داشتند و وانمود به همراهي با انقلاب مي‌كردند و مسئوليت‌هاي بزرگي هم عهده‌دار بودند، به مرور زمان از مسير انقلاب اسلامي و آرمان‌هاي بنيانگذار كبير انقلاب اسلامي منحرف شده و فتنه 88 را كليد زدند."

 

رئیس اداره سیاسی سپاه که پیشتر خود نیز چون آیت الله خامنه ای از اعتراضات پس از انتخابات به عنوان"فتنه" نام می برد این بار مدعی شد که: "جريان فتنه امروز ديگر كاملا يك جريان ضدانقلابي است."

در حالی که روز 26 بهمن به فاصله یک روز پس از راهپیمایی میلیونی سبزها در تهران و دیگر شهرهای ایران، حسین شریعتمداری نماینده آیت الله خامنه ای در کیهان ادعا کرده بود که شمار معترضان تنها "300 تا 400" نفر است، رئیس اداره سیاسی سپاه روز 7 اسفند به خبرگزاری فارس گفت: "در 25 بهمن همه ديدند زماني كه موسوي و كروبي در طرحي ديكته شده از سوي استكبار اقدام به فراخوان كردند، چگونه جريان‌هاي ضدانقلاب با تمام توان فيزيكي و رسانه‌اي خود به صحنه آمده تلاش كردند با كشاندن عده‌اي ناآگاه به خيابان‌ها، انقلاب اسلامي را بعد از حضور دشمن‎شكن 22 بهمن دچار تزلزل ‌كنند."

وی همچنین به صراحت میرحسین موسوی و مهدی کروبی را به انجام "حرکت ضد‌انقلابی" متهم کرد و خواست همه "افراد، گروه‌ها، جريان‌ها" و "همه مسئولان، نخبگان و خواص"  در مقابل میرحسین موسوی و مهدی کروبی و نیز جنبش سبط موضع گیری و مخالفت خود با ان را اعلام کنند چرا که "وفاداري به انقلاب اسلامي، قانون اساسي، ولايت فقيه امروز در گرو اعلام برائت از فتنه‌گران ضدانقلاب است و اگر اقدام به اين كار نكنند، صلاحيت‌هاي خود را از دست داده‌اند."

شکاف در فرماندهان

تمرکز مجدد و اظهارات تازه سه فرمانده ارشد سپاه پاسداران علیه جنبش سبز، رهبران این جنبش و نیز مردم معترض، اخبار منتشر شده درباره بروز شکاف های داخلی در سپاه پاسداران بر سر چگونگی مواجهه این نیرو با اعتراضات رو به گسترش در ایران را بیش از پیش تقویت کرده است.

این شکاف ها چنان آشکار شده که خبرگزاری های نزدیک به جناح حاکم روز 26 بهمن ماه خبر دادند احمد وحيدی وزیر دفاع که خود از فرماندهان ارشد سپاه پاسداران است "از سكوت برخي پيشكسوتان جهاد و شهادت در برابر اقدامات فتنه‌گران انتقاد كرده است."

علی شمخانی یکی از فرمانده پیشین سپاه در سال های جنگ و وزیر دفاع در دولت محمد خاتمی که اکنون "رئيس مركز تحقيقات راهبردي دفاعي" است همزمان با انتقاد از "حذف به خاطر انتقاد" و با اشاره به مخالفت برخی از فرماندهان سابق با شرایط فعلی کشور گفته: "مگر مي‌شود كسي كه در دوران بي‌كسي مدافع انقلاب بود، امروز از آن دست بكشد؟ اگر مشكلي براي هريك از پيشكسوتان جبهه و جنگ رخ بدهد در حقيقت اين ماييم كه مسئوليم."

او همچنین با اشاره به "جوسازي عليه پيشكسوتان جهاد و شهادت" گفته: "حتما ما سياسي هستيم ولي اين سياسي به معني جناحي بودن و له كردن ارزش‌ها براي حفظ قدرت نيست بلكه اين بالندگي انقلاب است كه براي ما اهميت دارد."


ضرب و شتم شدید برادرزاده ‌هاشمی رفسنجانی برسر مزار مادرش

تنها سه روز پس از فحاشی ناموسی به دختر آیت الله هاشمی و حمله باشوکر به نوه های وی، برادرزاده رییس مجمع تشخیص مصلحت نظام که بر سر مزار مادر خود در حرم حضرت عبدالعظیم حضور یافته بود، به شدت ضرب و شتم شده و راهی بیمارستان گردید.

به گزارش خبرنگار آینده، پس از درگذشت همسر قاسم هاشمی برادر آیت الله هاشمی رفسنجانی، در مراسمی که روز سه شنبه در محل دفن وی در حرم حضرت عبدالعظیم حسنی برگزار شد، دختر آیت الله هاشمی رفسنجانی مورد فحاشی ناموسی و بسیار رکیک دو تن از لباس شخصی ها قرار گرفت و دوتن از نواده های او که برای جلوگیری از تعرض لباس شخصی ها به دختر هاشمی دخالت کردند، با شوکر مورد حمله قرار گرفتند.

سه روز پس از این اقدام، عصر پنجشنبه ناصر هاشمی، برادرزاده آیت الله هاشمی رفسنجانی که بر سر مزار مادر خود حاضر شده بود، هنگام تحویل ویلچر یکی از بستگان در حرم با فحاشی لباس شخصی ها مواجه شده و وقتی پاسخ آن ها را می دهد، به شدت مورد حمله و ضرب و جرح قرار گرفته و از ناحیه سر، سینه و دست ها مصدوم و راهی بیمارستان می گردد.

گفته می شود علیرضا توکلی بینا، فرزند مشاور سابق دکتر احمدی نژاد و شوهر خواهر ناصر هاشمی که در صحنه حضور داشته، برای نجات وی از دست لباس شخصی ها وارد عمل شده که وی نیز به همراه ضیایی از دیگر اقوام، مورد مهرورزی لباس شخصی ها قرار می گیرد.



سلام ای زندانیان بی‌دلیل! - محمد نوری زاد

محمد نوری زاد، مستند ساز و جهادگر دوران دفاع مقدس، امروز پس از یک مرخصی کوتاه، به زندان بازگشت. او شب گذشته و چند ساعت پیش از آنکه به زندان بازگردد، یادداشت کوتاه زیر را قلمی کرده که ساعتی پیش در وب‌سایت شخصی‌اش منتشر شد:

ساعت حدود یک بعداز ظهر امروز ۷/۱۲/۸۹ بود که تلفن زنگ زد. آقای نبوی بود. نماینده ی دادستان تهران. که خبرداد : فلانی، باید برگردی داخل (زندان اوین). گفتم : برمی گردم . اما نه به بند "دو الف" . مستقیم می روم بند۳۵۰ . گفت : اشکال ندارد. شما بروید ۳۵۰ .

آقای نبوی چیزکی پراند، اما هم خود او و هم خود من می دانیم که مرا به بند۳۵۰ نخواهند برد . چرا که در آنجا یکصدوپنجاه زندانی مشتاق چشم به راه من هستند . درست همان جیزی که زندانبانان من شش ماه است از آن پرهیز می کنند. بند دوالف ، یک بند غیرقانونی است . زیز نظر سپاه . که یک روز در اساسنامه اش گنجانده شده بود که : نباید درکارهای سیاسی و اقتصادی دخالت کند.امروز اما دخالت نکردن سپاه در کار های سیاسی و اقتصادی و اطلاعاتی، مثل یک توهین کفرآمیز است . که یعنی : در این ملک ، کجا را می توانی پیدا کنی که زیر نگین سپاه نباشد ؟ از عسلویه تا سهام مخابرات تا بانک تا اسکله های قاچاق تا صادق محصولی تا وزرای سپاهی تا رییس مجلس سپاهی تا شهردار سپاهی تا صداوسیمای سپاهی تا شخص شخیص سردار محمد کوثری در هیبت نماینده ی مجلس سپاهی . و تا هرکجا که شما برآن انگشت بگذارید. و تا: کور شود هرآنکه نتواند دید!

بی دلیل نیست که نکبت از سروکولمان بالا می رود . دوستان سپاهی ما که باید یک روز قامت به زیر بار حیثیت انقلاب می سپردند، اکنون ، قامت به زیر پولهای بی زبان و جاذبه های پولی و سیاسی واطلاعاتی برده اند . آنان را چه به : اول کشور پرمصرف مواد مخدر؟ آنان را چه به دریوزگی اقتصادی و فرهنگی و آهنگ دلخراش غارتی که به آستین بزرگان راه برده است ؟ سپاه را چه به فلان معاون اول دزد و فلان وزیر دزد ؟ سپاه ، یک زمانی قرار بود برهمه ی این نابسامانی ها بشورد . حالا مگر می تواند بر نکبتی بربشورد؟ که خود ، با همین نکبت ها به همزیستی مسالمت آمیز تن سپرده است.

پس مرا به بند ۳۵۰ نخواهند برد . من نیز به بند دوالف نخواهم رفت . می ماند دوگزینه . یکی : رجایی شهر یا یک زندان بی نشان در هرکجا . و یکی : زور . بله . بلکه به زور مرا به جایی ببرند . من هم کسی نیستم که تن به زور بسپرم . می ماند: ضرب و زور. که بله، این یکی را می توانند . گوارای وجود من و ضاربین . زخمش برای من و کیفش برای آنان .

حالا شما ای به نفس تنگی افتادگان ایران اسلامی ، اکسیژن اگر می خواهید، اکسیژن ناب اگر می خواهید، از همان دورادور زندان اوین، به نیت آسمان ۳۵۰، به زندانیان سیاسی این بند پرآوازه سلام کنید. سرفرازی سرزمین و مردمان خویش را اگر دوست می دارید، از تهران ، از شهرهای خود، از فلان روستای دورتان ، یانه، از هرکجای این کره ی خاکی، روبه تهران، رو به زندان اوین، و رو به زندان رجایی شهر، و رو به زندان هرکجا که یک زندانی سیاسی در او به دیوار بخت خود بال می کوبد، بایستید و دست به سینه ی خود بگذارید و نجوا کنید: سلام ای زندانیان بی دلیل، سلام ای شهد نوشان وادی بلا، سلام ای کبوتران مانده در قفس، سلام ای جوانان و پیران و قربانیان خاموش این روزگار اسلامی ما، ما ، زندانیان این سوی دیوار زندان شما ، سخت محتاج بارش برکات آسمان بالندگی هستیم. راه تنفسمان بند آمده است . کمی از اکسیژن آسمان ۳۵۰ تان را به این سوی دیوار زندان تان حواله کنید.

شاید من امشب به ۳۵۰ بروم . و شاید خسته و زخمی در گوشه ای دیگر در خود مچاله شوم . اما به شما قول می دهم اگر که به بند ۳۵۰ پای نهادم ، تا هرکجا که مقدورم باشد ، برای شما اکسیژن بفرستم . ما باید نفس بکشیم . این طور نیست؟ باید نفس بکشیم. باید.


در انتظار سومین گریه علی خامنه‌ای

اکبر گنجی: دو حرکت اعتراضی تاکنون علی خامنه‌ای را به گریه در «محراب و منبر» واداشته است. اولی حرکت اعتراضی دانشجویان در ۱۸ تیر ۱۳۷۸ بود و دومی ۱۰ سال بعد، در حرکت اعتراضی پس از انتخابات ریاست جمهوری ۲۲ خرداد ۸۸ اتفاق افتاد.دو حرکت اعتراضی تاکنون علی خامنه‌ای را به گریه در «محراب و منبر» واداشته است. اولی حرکت اعتراضی دانشجویان در ۱۸ تیر ۱۳۷۸ بود و دومی ۱۰ سال بعد، در حرکت اعتراضی پس از انتخابات ریاست جمهوری ۲۲ خرداد ۸۸ اتفاق افتاد. او در سخنرانی ۲۱ تیر ۷۸ به پاره کردن عکس خود اشاره کرد، و در حالی که می گریست، این گونه به سخنانش پایان داد: «آخرین جمله را هم به امام و مقتداى خودمان ولىّ‌عصر ارواحنافداه عرض کنیم: اى سید و مولاى ما! پیش خداى متعال گواهى بده که ما در راه خدا تا آخرین نفس ایستاده‌ایم . بزرگترین آرزو و افتخار بنده این است که در این راهِ پُرافتخار و پُرفیض و پُربهجت، جان خودم را تقدیم کنم »[۱]. خطبه‌های نماز جمعه ۲۹ خرداد ۱۳۸۸ را نیز با چشمان گریان، با این سخنان پایان داد: «یک خطاب آخرى هم عرض کنم به مولامان و صاحبمان، حضرت بقیةاللَّه (ارواحنا فداه): اى سید ما! اى مولاى ما! ما آنچه باید بکنیم، انجام می‌دهیم؛ آنچه باید هم گفت، هم گفتیم و خواهیم گفت. من جان ناقابلى دارم، جسم ناقصى دارم، اندک آبرویى هم دارم که این را هم خود شما به ما دادید؛ همه اینها را من کف دست گرفتم، در راه این انقلاب و در راه اسلام فدا خواهم کرد؛ اینها هم نثار شما باشد . سید ما، مولاى ما، دعا کن براى ما؛ صاحب ما تویى؛ صاحب این کشور تویى؛ صاحب این انقلاب تویى؛ پشتیبان ما شما هستید؛ ما این راه را ادامه خواهیم داد؛ با قدرت هم ادامه خواهیم داد ؛ در این راه ما را با دعاى خود، با حمایت خود، با توجه خود، پشتیبانى بفرما»[۲]. به چند ملاحظه زیر توجه کنید: یکم: این سخنان به دنبال دو حرکت اعتراضی بیان شد که عده‌ای را به این گمان انداخته بود که رژیم در حال سقوط است. رهبر خودکامه‌ای که می‌بایست قاطعانه بایستد تا پیروانش از او ایستادگی بیاموزند، گویی با گریستن، خود را متزلزل نشان داد. انگار که مخالفان آنقدر پیش آمده‌اند که وقت جان سپردن او فرا رسیده بود. به همین خاطر در اولی گفت: «من جان خودم را تقدیم می‌کنم»، و در دومی گفت: «من جان ناقابل و جسم ناقص خود را فدا خواهم کرد». دوم: در هر دو مورد، در عین حال، «اراده ماندن» و «سرکوب» را نشان داد. در اولی با گفتن اینکه «ما تا آخرین نفس ایستاده‌ایم»، و در دومی با گفتن اینکه: «ما این راه را ادامه خواهیم داد؛ با قدرت هم ادامه خواهیم داد». اراده ماندنی که مدعی است تا جان باختن خواهد ایستاد. یعنی یا مخالفان را می‌کشد، یا خود و مریدانش کشته خواهند شد. « توانایی » سرکوب کارآمد و « اراده ماندن » از طریق سرکوب، دو عامل اساسی دوام زمامداری خودکامه‌اند. اگر یکی از این دو عامل فرو ریزد، مهم‌ترین پیش‌شرط فروپاشی استبداد مهیا شده است. سوم: در هر دو مورد، امام زمان مخاطب سخن اوست. امام زمان را مالک حقیقی کشور و انقلاب و نظام سیاسی می‌کند تا بتواند خود را جانشین آن موجود مقدس به شمار آورد. آسمانی جلوه دادن زمامداری جبارانه خود را از طریق اتصال به امام زمان صورت می‌دهد. یعنی امام زمان که مالک همه چیز است، فقیه جامع‌الشرایط را جانشین خود قرار داده که مصداق برحقش در این دوران من هستم. بدین ترتیب، امام زمان که قرار بود موجودی مقدس و پاک باشد، مسئول همه جنایات و فسادها و اخلاق‌کشی می‌شود. چهارم: تا حدی که به خاطر دارم، وقتی در سال‌های ۶۸ و ۶۹ در گپ‌های دوستانه اعتراض می‌کردیم که این چه کسی است که رهبر شده و اوضاع کشور بهتر که نمی‌شود، بدتر خواهد شد؛ دوستان می‌گفتند که بیماری سرطان و چندین بیماری دیگر دارد و چندان زنده نخواهد بود. همیشه در طی این سال‌ها، همان مدعا را شنیده‌ایم. اما ۲۲ سال از آن زمان گذشت و این فرد ۷۰ ساله همچنان رهبری نظام سلطانی فقیه‌سالار را در دست دارد. همیشه با خود درباره یک احتمال اندیشیده‌ام: نکند شایعه مرگ سریع سلطان علی خامنه‌ای را خودش از طرقی مطمئن پخش می‌کند؟ انتشار این خبر در جامعه ایران، با مشخصات مردم ما، نوعی مظلومیت به او می‌بخشد. معمولاً ما به فرد در حال مرگ، جور دیگری می‌نگریم و همه چیز را فراموش می‌سازیم. می‌گوییم: این که دارد می‌میرد، حالا دیگر کاری به کارش نداشته باشیم تا وقتی مرد خود خدا تکلیفش را روشن سازد. تا حدی که من می‌فهمم، سخنانی که خامنه‌ای در این دو سخنرانی درباره آمادگی مرگ بیان کرده، نوعی ژست تبلیغاتی  برای جلب احساسات عاطفی مخاطبینی است که این سخنان را می‌شنوند. پنجم: مشکل رهبران جبار- که به طور خوسرانه(مطابق میل) در زندگی شهروندان دخالت می‌کنند- این است که «صدای» مردم را نمی‌شنوند. دیکتاتورها ساختاری می‌آفرینند که مانع دیدن زشتی‌ها و شنیدن نامطلوب‌ها می‌گردد. منابع اطلاعاتی می‌دانند که «آقا» از چه چیزهایی خوشش نمی‌آید و به همین دلیل درباره آن امور نزد او حرف نمی‌زنند. خودکامگان وقتی صدای مردم را می‌شنوند که کار از کار گذشته و دیگر توده‌های بی‌نام و نشان که به «فاعلان انقلابی» تبدیل شده‌اند، صدای آنان را نمی‌شنوند. اگر تا زمانی که جان مردم به لبشان نرسیده، اصلاح و تغییر آغاز شود، راهی گشوده می‌گردد که مشکلات و مسائل رفع و حل شوند. اما وقتی صدای اعتراض مردم شنیده نشود و مطالبات به طور مداوم انباشته شود، زمامدار سیاسی با انفجار انتظارات مواجه خواهد شد و مردمی که خیابان‌ها را فتح کرده‌اند، هر عقب‌نشینی جبار را با مطالبه بزرگتری پاسخ خواهند گفت که به عزل رهبر و فروپاشی رژیم منتهی خواهد شد. آنان که در سال ۱۳۵۷ زنده بودند به خاطر دارند که شاه چه دیرهنگام صدای انقلاب مردم را شنید. او وقتی صدای مردم را شنید که مردم دیگر صدای او را نمی‌شنیدند. مهدی بازرگان در سال ۱۳۴۲ – حتی در دادگاه نظامی- می‌کوشید تا صدای خود را به گوش شاه برساند. می‌گفت: «ما، از خدا می‌خواهیم شخص اول مملکت، بی‌واسطه، بدون تحریف، حرف‌های ما را بشنود . پادشاه مملکت نیز احتیاج دارد دو کلمه حرف، حرف حسابی از زبان اشخاصی که نه ترس دارند و نه طمع دارند، بشنود . شاه مملکت باید افتخار کند که در میان ملت ایران، اشخاصی هم پیدا می‌شوند که "غلام خانه‌زاد" و "نوکر جان‌نثار" نیستند. ایشان سال‌های سال حرف‌های مردم را از زبان نوکران و چاکران استماع فرمودند، یک بار هم از زبان آزاد مردان- ولی نه آزاد مردان کنگره‌ای سازمان امنیتی، که نه آزاد بودند و نه مرد، بشنوند »[۳]. ششم: در ۱۸ تیر ۷۸ و ۲۵ خرداد ۸۸ نغمه‌ای از صدای مردم به گوش خامنه‌ای رسید. اما صدای اصلی هنوز بلند نشده است، وقتی آن صدا درآید، سومین گریه سلطان علی خامنه‌ای دیده خواهد شد، آن روز، مردم‌اند که صدای خامنه‌ای را نخواهند شنید. «نارضایتی» عمیق و گسترده جامعه ما روزنه‌ای برای بروز و ظهور ندارد. این مخالفت‌ها روی هم انباشته می‌شوند تا زمانی که هیچ کس قادر به تعیین وقت آن نیست، به طور انفجاری آتشفشانی بیافرینند. هفتم: مسئله فقط این نیست که سلطان خودکامه نمی‌خواهد صدای مردم ناراضی را بشنود، مسئله این هم هست که او به دنبال آن است که مردم صدای همدیگر را هم نشنوند. به عنوان نمونه، وی آیت‌الله منتظری را پنج سال در منزلش حبس کرد تا کسی صدای او را نشنود، اما پس از چندی صدای او شنیده شد و به صدایی فراگیر تبدیل شد. اینک نیز زهرا رهنورد و فاطمه کروبی، و موسوی و مهدی کروبی را در منزل خودشان زندانی کرده تا کسی صدای آنان را نشنود. اما سلطان خودکامه نمی‌تواند تا ابد این چنین درها را به روی آنان ببندد، به محض آن که کوچکترین روزنه‌ای گشوده شود، آنان صدای خود را به گوش همه خواهند رساند. تاریخ بهترین آمورگار ماست. آیت‌الله منتظری در دوران حصر هم بیانیه‌های سیاسی صادر می‌کرد. هشتم: گفت‌وگو و سازش، بخش مهمی از فرایند مسالمت‌آمیز گذار به دموکراسی است. اگر بین زمامداران خودکامه و مخالفان گفت‌وگو و سازش صورت نگیرد، مخالفان به سوی انقلاب رانده خواهند شد. شاه به هیچ وجه حاضر به شنیدن صدای آیت‌الله خمینی نبود که وی را به اجرای قانون اساسی دعوت می‌کرد و می‌گفت، قانون اساسی ضامن سلطنت است. آیت‌الله خمینی در ۱۷ مهرماه ۱۳۴۱ طی نامه‌ای خطاب به شاه در اعتراض به «لایحه انجمن‌های ایالتی و ولایتی» استدعا کرد که مطالب خلاف شرع را از آن حذف  کنند «تا موجب دعاگویی ملت مسلمان شود». در ۱۵ آبان ۱۳۴۱ تلگراف جدیدی به اعلیحضرت می‌‌زند و می‌گوید: «اطمینان نفرمایید به عناصرى که با چاپلوسى و اظهار چاکرى و خانه‌‏‌زادى مى‌‏خواهند تمام کارهاى خلاف دین و قانون را کرده و به اعلیحضرت نسبت‌ دهند و قانون‌اساسى را که ضامن اساسى ملیت و سلطنت است ، با تصویبنامه‏هاى خائنانه و غلط از اعتبار بیندازند تا نقشه‏هاى شوم دشمنان اسلام و ملت را عملى کنند. انتظار ملت مسلمان آن است که با امر اکید، آقاى عَلم را ملزم فرمایید از قانون اسلام و قانون اساسى تبعیت کند ، و از جسارتى که به ساحت مقدس قرآن کریم نموده، استغفار نماید والا ناگزیرم در نامه سرگشاده به اعلیحضرت مطالب دیگرى را تذکر دهم. از خداوند تعالى استقلال ممالک اسلامى و حفظ آنها را از آشوب و انقلاب مسئلت‌ مى‌نمایم»[۴]. محل نزاع خواسته‌های آیت‌الله خمینی نیست، محل نزاع آن است که خمینی به شاه می‌گفت قانون اساسی موجود را اجرا کن تا  کار به « آشوب و انقلاب » نکشد. شاه در همان زمان، حتی حاضر به شنیدن صدای مهدی بازرگان نبود. مهدی بازرگان در هفتم تیرماه ۱۳۴۲، در آخرین دفاع خطاب به قضات دادگاه تجدید نظر نظامی(در واقع شاه) گفت: «اگر ما، و نهضت آزادی ایران را که یگانه جمعیتی است که صریحاً گفته و می‌گوید طرفدار قانون اساسی و سلطنت مشروطه است، احیاناً، ظاهراً محکوم کنید و اسمش را از بین ببرید؛ اگر جمعیت‌های طبیعی واقعی که از ملت سرچشمه گرفته باشد، بعد از این درست شود، چه زیرزمینی و چه روی زمین، و دادگاه‌های دیگری نظیر این دادگاه تشکیل شود، آن جمعیت و آن دادگاه طرفدار رژیم سلطنت نخواهد بود. ما، آخرین سنگر دفاع از سلطنت مشروطه و قانون اساسی هستیم. بعد از این اگر دادگاهی تشکیل شود، با جمعیتی سروکار خواهد داشت، که واقعاً مخالف این رژیم است»[۵]. سلطان ستمگری که حاضر به شنیدن صدای موسوی و کروبی نیست- که از انقلاب و نظام و امام دفاع می‌کنند و خواستار اجرای بی‌تنازل قانون اساسی‌اند[۶]- صداهای ساختارشکنی را خواهد شنید که به هیچ یک از اینها پایبند نیستند و خواستار به زیر کشیدن سلطان و نظام سلطانی فقیه سالارند. شاید موسوی و کروبی آخرین سنگر دفاع از قانون اساسی و نظام جمهوری اسلامی باشند[۷]. نهم: سلطان علی خامنه‌ای در  رویارویی با مخالفان از همان سیاست‌های شاه استفاده می‌کند. در زمان محاکمه آیت‌الله طالقانی، دکتر سحابی و مهدی بازرگان؛ ریاضی رئیس مجلس با شاه دیدار می‌کند تا به شکلی آبرومندانه این مسئله را حل کند تا آنان از زندان آزاد شوند. شاه ضمن ابراز علاقه خود به مهدی بازرگان، از او می‌خواهد که با دیگر مخالفان مرزبندی داشته باشد. مهدی بازرگان در یادداشت‌های روزانه زندان، مورخ اول آذرماه ۱۳۴۲، نوشته است که خانم گوهریان به ملاقات او در زندان رفته تا گزارش دیدار ریاضی با شاه را به او بدهد. می‌گوید: «شاه خیلی ارادت به فلانکس[بازرگان]دارد، ولی لازم است بازرگان خودش را از اطرافی‌ها جدا کند و اینقدر به آنها نچسبد، چون اعلی‌حضرت به او احترام دارد...در هر حال از طرف ریاضی اصرار و خواهش داشت که ما در دادگاه عصبانی نشویم و حرف‌های تند نزنیم و بعد هم قول بدهیم که اگر آزاد کردند، به دنبال کارهای خانوادگی و زندگی بروم و حالا که فایده هم ندارد مبارزه را کنار بگذارم، یا لااقل هر چه می‌کنم خودم به تنهایی بکنم و کاری به بازاری‌ها نداشته باشم. گفتم: تعهد سکوت و تعطیل، که برخلاف عقیده و وظیفه است. ولی شاه می‌تواند مأمور بگمارد و مانع شود»[۸]. سلطان علی خامنه‌ای نیز از فردای انتخابات ۲۲ خرداد ۸۸، حرکت اعتراضی مخالفان را «فتنه» نامید و از همه ارکان حکومت خواست که صاحب «بصیرت» شوند و با معترضان مرزبندی روشن داشته باشند. یعنی اصل حرکت اعتراضی را «فتنه» بخوانند و «سران فتنه»- یعنی موسوی و کروبی- را به نام محکوم نمایند. این سنت جدیدی نیست که خامنه‌ای برساخته باشد، شاه هم چنین سیاستی را دنبال می‌کرد. دهم: روشن است که علی خامنه‌ای آگاهانه می‌کوشد تا همه مخالفان را به ساختارشکنی و براندازی سوق دهد تا سرکوب سیستماتیک را موجه سازد، اما این پروژه لزوماً به سود او تمام نخواهد شد. ممکن است به جای نهرهای کوچک، با آتشفشان مواجه شود. برای ثبت در تاریح باید نوشت که سلطان علی خامنه‌ای راه‌های گفت‌وگوی با مخالفان را بسته است و آنان را به سوی گفتمان و کنش انقلابی سوق می‌دهد. آری، میلیون‌ها ایرانی در انتظار سومین گریه علی خامنه‌ای هستند.

 





--
سبز مي مانيم، تا هميشه
دیگر چه باک از باران، ما با دریا همبستریم

از منشور جنبش سبز:

موافق به رسمیت شناختن تعدد و تنوع و مخالف انحصارطلبی است. تلاش برای گفت‌و‌گو و تعامل با رقیبان و مخالفان، و آگاهی‌بخشی درباره اهداف جنبش، وظیفه همه مشارکت‌کنندگان جنبش سبز است.





همراه شو عزيز، همراه شو عزيز، تنها نمان به درد

کين درد مشترک، هرگز جدا جدا، درمان نمي شود

دشوار زندگي، هرگز براي ما

بي رزم مشترک، آسان نمي شود



روز خشم مردم ایران نزدیک است!

تجربه ای از برمه: تنها نبردی را می بازیم که رهایش می کنیم


گوگل مپ - محل زندانی شدن میر حسین موسوی و مهدی کروبی در نقشه گوگل


عکس و پوستر [آگاهی و اطلاع رسانی]، ارتش ما هستند.

(میر حسین موسوی) 

 

گوگل مپ - محل زندانی شدن میر حسین موسوی و مهدی کروبی در نقشه گوگل


لینک گوگل مپ محل زندانی شدن میر حسین و مهدی کروبی در لینک زیر قابل مشاهده است.


لینک



zandan.JPG


 پایان

گروه خبری دانشجویی موج سبز


--
سبز مي مانيم، تا هميشه
دیگر چه باک از باران، ما با دریا همبستریم

از منشور جنبش سبز:

موافق به رسمیت شناختن تعدد و تنوع و مخالف انحصارطلبی است. تلاش برای گفت‌و‌گو و تعامل با رقیبان و مخالفان، و آگاهی‌بخشی درباره اهداف جنبش، وظیفه همه مشارکت‌کنندگان جنبش سبز است.





همراه شو عزيز، همراه شو عزيز، تنها نمان به درد

کين درد مشترک، هرگز جدا جدا، درمان نمي شود

دشوار زندگي، هرگز براي ما

بي رزم مشترک، آسان نمي شود



روز خشم مردم ایران نزدیک است!

تجربه ای از برمه: تنها نبردی را می بازیم که رهایش می کنیم


۱۳۸۹ اسفند ۶, جمعه

فراخوان برای گلباران کردن میدان انقلاب تا پاستور در سه‌شنبه دهم اسفندماه

 
 

Sent to you by Protester via Google Reader:

 
 

via تحول سبز by Editor01 on 2/25/11

جنبش سبز حرکتی در امتداد تلاش یکصد ساله مردم ایران برای تحقق دمکراسی و آزادی در میهن است که با پایبندی به اصول و ارزشهای بنیادین انسانی، اخلاقی و دینی و ایرانی تاکنون طی مسیر کرده است. این جنبش مدنی که با حماسه بی نظیر راهپیمایی سکوت ۲۲ خرداد ۸۸ رخ نمایاند،از ابتدا همواره حرکت در چارچوب موازین مبارزه مدنی و ضدخشونت را رعایت کرده است. حماسه ای که با آن اتحاد و روحیه حق طلبی مسالمت آمیز خود جهان را به حیرت واداشت.

همراه بزرگ جنبش سبز میرحسین ،نیز بارها بر ضد خشونت بودن این جنبش تاکید کرده است، مخصوصا آنجا که می گوید :"خشونت چاره ساز نیست. همگی در مسالمت وارد شوید. خشم مرکبی است که سوار خود را به زمین می‌زند. درمقابل رفتارهای زشت امنیتی و تحریک‌های مدوام تبلیغاتی مردم حق دارند عصبانی شوند، اگرچه این حقانیت تغییری در تبعات خشم آنان ایجاد نمی‌کند. ما به اندازه‌ای که از خود صبر و خرد نشان بدهیم از کوشش‌هایمان نتیجه می‌گیریم و اگر به سوی تندروی‌های بی‌‌دلیل بلغزیم چه بسا که حاصل یک هفته و یک ماه تلاش را در یک روز و یک صحنه جا بگذاریم."

حال که اقتدارگرایان، با حصر سران جنبش به خیال خود گامی دیگر در راه سرکوب و خاموش کردن این جنبش عظیم مردمی برداشته اند، ما نیز باردیگر قدرت همدلی و همراهی مان را، این بار به مناسبت سالروز تولد میرحسین موسوی با گلباران کردن خیابان محل زندگی وی و همسرش به نمایش خواهیم گذاشت

ما جمعی از فعالان سبز اندیش از شما هموطنان عزیز دعوت میکنیم سه شنبه، دهم اسفند ماه در حرکتی نمادین و هماهنگ میادین منتهی به خانه میرحسین موسوی و زهرا رهنورد را از میدان انقلاب تا میدان پاستور و از میدان پاستور تا کوچه اختر گلباران کنید.

همچنین از فعالان جنبش سبز دردیگر شهرها نیزدعوت می کنیم که مکانی را برای گذاشتن گل در شهر خود تعیین کنند. ما با گذاشتن گل هایمان در هرگوشه شهر، به مناسبت زادروز میرحسین موسوی ،فضای ایران راعطرآگین خواهیم کرد.

باشد که در این حرکت نمادین ، قدرت همدلی شما هموطنان سرافراز، بار دیگر لرزه بر اندام اقتدارگرایان افکند و حقانیت جنبش مردمی سبز دلهای سیاه شان را به دادگاه وجدان فرخواند.

جمعی از فعالان جنبش سبز


 
 

Things you can do from here:

 
 

بیانیه جمعی از فعالان دانشجویی دانشگاه های شمال کشور در ارتباط با حوادث اخیر

بیانیه جمعی از فعالان دانشجویی دانشگاه های شمال کشور در ارتباط با حوادث اخیر


تحول سبز: در پی خیزش ها و اعتراضات عمومی شکل گرفته طی هفته های گذشته، و به شهادت رسیدن ۳ دانشجو در جریان اعتراضات ، فعالین دانشجویی ۸ دانشگاه با صدور بیانیه ای یاد و خاطره شهدای سبز ۲۵بهمن و ۱ اسفند را گرامی داشته و نسبت به بازداشت آزادی خواهان ایران اعلام انزجار نمودند.


به گزارش دانشجو نیوز، در بخشی از این بیانیه آمده است: امروزه چشمان جهانیان خیره به خاورمیانه است. خاورمیانه ای که شاهد تجلی موج عظیمی از دموکراسی خواهی و آزادی طلبیست که هر روز دیکتاتورهای منحوس منطقه را به گورستان تاریخ می فرستد. بی شک ریشه ی این موج خروشان را می توان در ایران سبز ٨٨ دید. اما هستند مستبدانی که هنوز پنبه در گوش فرو برده و خانه ی استبداد خویش را بر تپه ای از ماسه ساخته اند و غافل از آنکه این موج خروشان کاشانه اشان را روزی چنان ویران خواهد کرد که دیگر راهی برای بازگشت ندارند.


متن کامل این بیانیه به شرح زیر می باشد:


" هیچ چیز به اندازه اندیشه ای که زمانش فرا رسیده است، قدرتمند نیست. "

بار دیگر ققنوس خروشان در ٢۵ بهمن و اول اسفند سر زخاکستر برون آورد و به آسمان شتافت و فریادش لرزه بر اندام صیادان آزادی انداخت.

حضور حماسی ملتی که زمستان ایران زمین را به بهاری سبز رنگ و دلنشین بدل کرد، همانا خواب را از چشمان پر هراس خوش خیالان خام اندیش ربود.

این بار هم در باغچه سبزمان، باغبان نامهرمان سه لاله سرخ دیگر کاشت، اما دریغ که نمی دانست این باغچه از آن ماست و ما آنرا با خون خود آبیاری می کنیم تا روزی که شکوفا شود و سراسر این پهنه ی خشک را سبز و آباد کنیم.


امروزه چشمان جهانیان خیره به خاورمیانه است. خاورمیانه ای که شاهد تجلی موج عظیمی از دموکراسی خواهی و آزادی طلبیست که هر روز دیکتاتورهای منحوس منطقه را به گورستان تاریخ می فرستد. بی شک ریشه ی این موج خروشان را می توان در ایران سبز ٨٨ دید. اما هستند مستبدانی که هنوز پنبه در گوش فرو برده و خانه ی استبداد خویش را بر تپه ای از ماسه ساخته اند و غافل از آنکه این موج خروشان کاشانه اشان را روزی چنان ویران خواهد کرد که دیگر راهی برای بازگشت ندارند.


در این راستا ما مجموعه فعالین دانشگاه های استان مازندران بر خود لازم می دانیم ضمن تسلیت به خانواده های جانباختگان حوادث اخیر، یاد و خاطره شهدای سبز ٢۵ بهمن و اول اسفند را گرامی داشته و نسبت به بازداشت آزادی خواهان ایران اعلام انزجار می کنیم و همچنین عمل مذموم و وقیحانه ی حاکمیت نسبت به حصر خانگی آقایان کروبی و موسوی که به حق در مقابل فشار حاکمیت، همصدا با مردم بر خواسته های به حق ملت پافشاری می کنند را محکوم می کنیم و تا آزادی کامل همه فعالین سیاسی و دانشجویی این سرزمین و مجموعه فعالین سیاسی و دانشجویی بازداشت شده در حوادث اخیر شهرستان بابل ( سارا باقری، علی یزدان پناه، محسن برزگر، ایمان صدیقی، حسین ضامن ضرابی، رامتین مقدادی) دست از مقاومت بر نخواهیم داشت.


چرا که ما نسل تیر خورده ایم که در شکاف نفس هایمان خروشی پنهان است.


مجموعه فعالین دانشگاه های شمال کشور


۱- دانشگاه مازندران

٢- دانشگاه صنعتی نوشیروانی بابل

٣- دانشگاه علوم و فنون بابل

۴- دانشگاه علوم پزشکی ساری

۵- دانشگاه کشاورزی ساری

۶- دانشگاه آزاد اسلامی مازندران

٧- دانشگاه علوم پزشکی بابل

٨- دانشگاه پیام نور مازندران

--
سبز مي مانيم، تا هميشه
دیگر چه باک از باران، ما با دریا همبستریم

از منشور جنبش سبز:

موافق به رسمیت شناختن تعدد و تنوع و مخالف انحصارطلبی است. تلاش برای گفت‌و‌گو و تعامل با رقیبان و مخالفان، و آگاهی‌بخشی درباره اهداف جنبش، وظیفه همه مشارکت‌کنندگان جنبش سبز است.





همراه شو عزيز، همراه شو عزيز، تنها نمان به درد

کين درد مشترک، هرگز جدا جدا، درمان نمي شود

دشوار زندگي، هرگز براي ما

بي رزم مشترک، آسان نمي شود



روز خشم مردم ایران نزدیک است!

تجربه ای از برمه: تنها نبردی را می بازیم که رهایش می کنیم


اردشیر امیر ارجمند: مردم هوشیاری خود را حفظ کنند

مردم هوشیاری خود را حفظ کنند


ندای سبز آزادی: دکتر اردشیر امیر ارجمند ضمن دعوت مردم به هشیاری و حساسیت نسبت به اخبار از مردم خواست تا هوشیاری خود را حفظ کنند.


به گزارش کلمه در پی ایجاد حکومت نظامی آرام در تهران و هیاهوی رسانه های تبلیغاتی، دکتر اردشیر امیر ارجمند ضمن دعوت مردم به هشیاری و حساسیت نسبت به اخبار گفت: جو فوق العاده امنیتی و تبدیل تهران به پادگان نظامی که از چند ساعت گذشته از طرف نیروهای امنیتی در شهر حاکم شده است و تکرار اتهامات وقیحانه از رسانه های اقتدارگرایان نسبت به رهبران جنبش سبز علاوه بر اینکه نشان از استیصال و ترس اقتدارگرایان است از برنامه های احتمالی و مشکوک آنها نیز خبر می دهد.


مشاور میرحسین موسوی همچنین ضمن هشدار به اقتدارگرایان تاکید کرد مردم رشید و شجاع ایران نسبت به سرنوشت رهبران خود کاملا حساس بوده و در مقابل هر گونه تعرض جدید نسبت به آنها خاموش نخواهد نشست. وی همچنین از مردم خواست تا هوشیاری خود را حفظ کنند.

--
سبز مي مانيم، تا هميشه
دیگر چه باک از باران، ما با دریا همبستریم

از منشور جنبش سبز:

موافق به رسمیت شناختن تعدد و تنوع و مخالف انحصارطلبی است. تلاش برای گفت‌و‌گو و تعامل با رقیبان و مخالفان، و آگاهی‌بخشی درباره اهداف جنبش، وظیفه همه مشارکت‌کنندگان جنبش سبز است.





همراه شو عزيز، همراه شو عزيز، تنها نمان به درد

کين درد مشترک، هرگز جدا جدا، درمان نمي شود

دشوار زندگي، هرگز براي ما

بي رزم مشترک، آسان نمي شود



روز خشم مردم ایران نزدیک است!

تجربه ای از برمه: تنها نبردی را می بازیم که رهایش می کنیم


تعلیق فعالیت میرحسین موسوی در دانشگاه

 
 

Sent to you by Protester via Google Reader:

 
 

via .: سحام نيوز :. by pana on 2/25/11

رئیس دانشگاه تربیت مدرس از تعلیق فعالیت میرحسین موسوی در این دانشگاه خبر داد.

به گزارش فارس بیژن رنجبر با بیان اینكه میرحسین موسوی از مدت‌ها پیش در هیئت انتظامی این دانشگاه پرونده داشت و شكایت‌هایی نسبت به وی مطرح بود، اظهار داشت: سرانجام نتیجه بررسی‌های انجام شده به تعلیق فعالیت‌های وی ختم شد كه حكم تعلیق وی نیز ابلاغ شد.

وی افزود: با توجه به سعه صدر جمهوری اسلامی در ماه‌های گذشته و تأكید رهبر معظم انقلاب بر جذب حداكثری و دفع حداقلی ما نیز در این مسیر گام برداشتیم تا افرادی كه در فتنه سال 88 نقش‌آفرینی كرده‌اند، به دامان انقلاب بازگردند اما این مسئله محقق نشد.

رئیس دانشگاه تربیت‌مدرس با اشاره به اتفاقات رخ داده در 25 بهمن امسال گفت: اتفاقات رخ داده در این روز و فتنه‌انگیزی فتنه‌گران نشان داد كه دیگر جای مماشات با این افراد كه علنا در مقابل نظام ایستاده‌اند، وجود ندارد.

رنجبر در پایان خاطرنشان كرد: با توجه به مطالبات مردمی و همچنین درخواست‌های مكرر تشكل‌های دانشجویی و دانشگاهیان كشور و بر اساس نظر هیئت انتظامی دانشگاه، فعالیت میرحسین موسوی را در دانشگاه تربیت مدرس تعلیق و حكمش را نیز به وی ابلاغ كردیم.


 
 

Things you can do from here:

 
 

واکنش امیرارجمند و واحدی به گفته‌های وزیر اطلاعات

واکنش امیرارجمند و واحدی به گفته‌های وزیر اطلاعات

آقای مصلحی در لباس پيامبر، روی گوبلز را سفيد کرد 

اردشیر امیر ارجمند، مشاور ارشد میرحسین موسوی، و مجتبی واحد سخنگو و مشاور  مهدی کروبی، در گفت وگو با رادیو فردا به  اظهارات حیدر مصلحی وزیر اطلاعات در برنامه تلویزیونی «دیروز، امروز، فردا» که شامگاه پنجشبه از شبکه سوم تلویزیون دولتی جمهوری اسلامی پخش شد، در خصوص اعتراضات اخیر واکنش نشان دادند.


اردشير امير ارجمند، مشاور ارشد مير حسين موسوی، در مورد سخنان وزير اطلاعات به راديو فردا گفت: «آقای مصلحی در لباس پيامبر، روی گوبلز را سفيد کرد.»


مشاور میرحسین موسوی افزود: «مدت مديدی است که نيروهای امنيتی به جای تامين امنيت کشور، به گروه های سياسی و مخالفان می پردازند و کار آنها، تهيه پرونده های دروغ برای افراد موثر است.»


وی با اشاره به اين که سخنان حيدر مصلحی تازگی ندارد و هيچ تعجبی هم ندارد، گفت: «وقتی که فرزند دکتر بهشتی را به همکاری با قاتلان پدر خودش متهم می کنند، هنگامی که مير حسين موسوی و مهدی کروبی را که سال ها برای انقلاب زحمت کشيدند، و همچنين افرادی را که هستی خود را فدای انقلاب کردند، متهم به همکاری با خارجی ها می کنند، در ارتباط با اتهاماتی که به من زده می شود، چه انتظاری وجود دارد.»


حیدر مصلحی در برنامه تلویزیونی یاد شده درباره اردشیر امیر ارجمند گفت:« این آقا کسی است که ارتباطش با نفاق روشن و بین است. این آقا سال گذشته دستگیر شده، بعد رافت اسلامی شامل حالش شده و از زندان بیرون آمده و با طراحی منافقین از کشور فرار کرده و رفته به فرانسه. در آن جا برادرش که از یکی عناصر جدی منافقین است، مدتی در خانه او را مخفی کرده است. بعد آمده بیرون و از همان جا بیانیه ها را او تهیه کرده است. »


 منظور وزیر اطلاعات از «منافقین» سازمان مجاهدین خلق است .مقامات جمهوری اسلامی از به کار گیری نام  این سازمان پرهیز کرده و به جای استفاده از واژه هایی چون سازمان مجاهدین، از «منافقین» استفاده می کنند.


مشاور ارشد مير حسين موسوی در بخش ديگری از سخنان خود بحث خط دهی به آقايان موسوی و کروبی را رد کرد و افزود: «آقای موسوی يک چهره و متفکر برجسته سياسی است و هرگز اجازه نخواهد داد که به او خط بدهد. البته مشاورکردن، پيرو خرد جمعی بودن و شنيدن حرف های ديگران نقطه قوت او است.»


آقای مصحلی همچنین گفته است که اردشیر امیر ارجمند، در واقع مشاور میرحسین موسوی بوده «و اصلا بیانیه های او را این (آقای ارجمند) تدوین می کرده و سپس او امضا می کرده است.»

آقای امير ارجمند همچنین در مورد اتهام هاي وزیر اطلاعات با اشاره به این که  اگر پرونده يا مشکلی داشت، الان بايد در زندان می بود، افزود: «آقايان چطور من را آزاد کردند در حالی که در ايران، سر بچه ها و جوانانی که هيچ اقدامی به جز شرکت در تظاهرات انجام نداده اند، را می ترکانند يا به آنها تجاوز می کنند و يا شکنجه می دهند.»


وی اضافه کرد: «اگر حرف های وزير اطلاعات به فرض هم درست باشد که نيست، نشاندهنده ضعف و ناتوانی افرادی مثل آقای مصلحی است.»

مشاور ارشد مير حسين موسوی گفت: «افرادی مانند حيدر مصلحی دارند به کشور خيانت می کنند و اين موضوع بايد روشن شود.»

اردشیر امیر ارجمند گفت: «ايجاد سابقه برای افراد بسيار ساده است و آقايان می گويند مردم هر چه که در راديو و تلويزيون زده شود، را باور می کنند، اما مردم هم می دانند که ديگر دوره اين نوع تبليغات مربوط به کشورهای استبدادی است.»


«بيانيه موسوی و کروبی برای روز ۲۵ بهمن، جواب داد»

مجتبی واحدی، سخنگوی و مشاور مهدی کروبی، در پاسخ به اتهامات وزير اطلاعات به راديو فردا گفت: «وزير اطلاعات حرف های حکومت کودتايی را بيان می کند.»


وی با اشاره به اين که صحبت های حيدر مصلحی، خيال سرويس های اطلاعاتی کل دنيا را راحت کرد گفت:«آن ها مطمئن شدند که يکی از پوشالی ترين سيستم های اطلاعاتی، سيستم اطلاعاتی ايران است.»


سخنگوی مشاور مهدی کروبی همچنين در پاسخ به سخنان وزير اطلاعات در مورد تظاهرات روز ۲۵ بهمن در تهران و چند شهر ديگر ايران که گفته بود «مخالفان در اين روز ريزش نيرو داشته اند،» به سخنان آيت الله احمد جنتی در خطبه های نماز جمعه هفته گذشته تهران در مورد لزوم حصر خانگی مير حسين موسوی و مهدی کروبی استناد کرد و گفت: «اين نشاندهنده آن است که بيانيه آقايان موسوی و کروبی برای روز ۲۵ بهمن، جواب داد و مردم به رغم وحشی گری حکومت، به خيابان آمدند.»


وی ادامه داد: «محدوديت های بيشتر عليه آقای کروبی نشان داد که تظاهرات ۲۵ بهمن برای حکومت گران آمده است.»


آقای واحدی سپس در واکنش به اتهام های حيدر مصلحی به او در مورد ارتباطات با بيگانگان و سفرهای مکرر به آمريکا و بريتانيا گفت: «اين نخستين بار بوده که به آمريکا رفته ام و در عين حال، بودن در آمريکا اشکالی ندارد، کما اين که کسی که ۵۰ سال در آمريکا بود، اکنون مشاور محمود احمدی نژاد شده است.»


حیدر مصلحی در مورد مجتبی واحدی، مشاور مهدی کروبی در برنامه تلویزیونی فوق گفت:«آقای کروبی که یک بحث قابل توجهی است. از تعداد رای و آدم هایی که دور و بر او هستند، مشخص است. یکی از این افراد که با این آدم (مهدی کروبی) همراه است و نقش قابل توجه برای این آدم در ارتباطاتش دارد، فردی است به نام مجتبی واحدی.»


وزیر اطلاعات دولت جمهوری اسلامی اضافه کرد: «این کسی است که مدت ها قبل از فتنه رفت و آمد قابل توجهی به انگلیس و آمریکا داشته و به انحاء مختلف دنبال این بوده که خودش را تثبیت کند. این آدم (مجتبی واحدی) هنوز با این ها در ارتباط است، خط و جهت می دهد و در ارتباط خود می گوید که چه مواضعی بگیرند و چه حرفی بزنند. چون این ها (موسوی و کروبی) مدیریتی مرکزی روی آن ها هست و این ها خودشان نیستند و این مدیریت بخش عمده اش از بیرون است.»


پس از آغاز اعتراض‌ها به نتایج اعلام شده برای انتخابات ریاست جمهوری سال گذشته در ایران، مقام‌ها و رسانه‌های جمهوری اسلامی معمولاً از عبارت «سران فتنه» برای رهبران مخالفان و به ویژه میرحسین موسوی و مهدی کروبی، دو تن از نامزدهای انتخابات ریاست جمهوری استفاده می‌کنند.


پس از تظاهرات ضد حکومتی روز ۲۵ بهمن در ایران که به دنبال فراخوان میرحسین موسوی و مهدی کروبی، دو تن از رهبران مخالفان صورت گرفته بود، حملات رسانه‌ها و مقام‌های جمهوری اسلامی به این دو تن بسیار شدت گرفته است.


پس از این تظاهرات بارها گزارش‌هایی درباره تجمع هواداران دولت در مقابل خانه مهدی کروبی و میرحسین موسوی منتشر شده بود و شماری از نمایندگان مجلس نیز در روز سه‌شنبه گذشته در جلسه علنی مجلس با سر دادن شعارهایی خواستار اعدام مهدی کروبی و میرحسین موسوی شده بودند.


با ادامه فشارها علیه رهبران مخالفان در ایران، احمد جنتی، دبیر شورای نگهبان در خطبه‌های نماز جمعه تهران خواستار حصر خانگی میرحسین موسوی و مهدی کروبی و قطع تمام ارتباط آنها با مردم شده بود.


تنها یک روز پس از سخنان احمد جنتی گزارش‌هایی درباره نصب حصار آهنی در مقابل خانه میرحسین موسوی منتشر شد. این در حالی است که پیش از برگزاری تظاهرات روز ۲۵ بهمن ماه نیز مقام‌های جمهوری اسلامی محدودیت‌های زیادی را برای ارتباط رهبران مخالفان با اعضای خانواده خود در نظر گرفته بودند.


در همین حال مهدی کروبی و همسرش بیش از دو هفته است حصر کامل را سپری می‌کنند و هیچ یک از فرزندان و نوه‌های آنها در این مدت اجازه ملاقات با آنها را نیافته‌اند.

همچنین به دنبال حمله افراد لباس شخصی به خانه کروبی که سحام نیوز از آنها با عنوان «اوباش حکومتی» یاد کرده است، تاکنون هیچ خبری از وضعیت جسمی و سلامت آقای کروبی و همسرش در دست نیست.

دختران مير حسين موسوی و زهرا رهنورد، دو تن از رهبران مخالفان در ايران، می گويند، از غروب ۲۵ بهمن تاکنون از پدر و مادرخود خبر ندارند و تاکنون چند بار به کوچه خانه پدری مراجعه کرده اند اما ماموران مانع از ورود آنها به کوچه شده اند و در هنگام شب چراغ های خانه خاموش بوده و اين «مفهوم خوبی ندارد.»


به گزارش وب سايت کلمه فرزندان مير حسين موسوی و زهرا رهنورد در نامه خود تصريح کرده اند چندبار به طر ف منزل پدر و مادر خود رفته اما مامورانی که در سياه فلزی بزرگی بر ورودی کوچه نصب کرده اند اجازه ندادند که به خانه پدر و مادرشان نزديک شوند و با توهين آن ها را رانده اند.

--
سبز مي مانيم، تا هميشه
دیگر چه باک از باران، ما با دریا همبستریم

از منشور جنبش سبز:

موافق به رسمیت شناختن تعدد و تنوع و مخالف انحصارطلبی است. تلاش برای گفت‌و‌گو و تعامل با رقیبان و مخالفان، و آگاهی‌بخشی درباره اهداف جنبش، وظیفه همه مشارکت‌کنندگان جنبش سبز است.





همراه شو عزيز، همراه شو عزيز، تنها نمان به درد

کين درد مشترک، هرگز جدا جدا، درمان نمي شود

دشوار زندگي، هرگز براي ما

بي رزم مشترک، آسان نمي شود



روز خشم مردم ایران نزدیک است!

تجربه ای از برمه: تنها نبردی را می بازیم که رهایش می کنیم