۱۳۸۹ اسفند ۵, پنجشنبه

بیانیه «کارزار همبستگی»: پیش به‌سوی سازماندهی مبارزه منفی


 بیانیه «کارزار همبستگی»: پیش به‌سوی سازماندهی مبارزه منفی


مجموعهٔ این شرایط، وضعیتی بسیار بغرنج، غیرقابل پیش‌بینی و نگرانی‌آور را در میهن ما ایجاد کرده است. از یک سو، این امکان منتفی نیست که سران حکومت کودتا، با توجه به وضعیت بسیار شکننده و متزلزل خود، از ارتکاب هرگونه جنایتی برای سرکوب تظاهرات اول اسفند و دیگر حرکت‌های مردمی فروگزار نکنند، و از سوی دیگر، شکاف فرایندهٔ موجود در حاکمیت ممکن است مانع از سرکوب گستردهٔ این تظاهرات و جنبش مردم شود. در عین حال، پیروزی‌های سهل (هرچند اولیه) مردم در تونس و مصر، در کنار قدرت‌نمایی جنبش سبز در ۲۵ بهمن و نارضایتی‌ گسترش‌یابندهٔ مردم، می‌تواند زمینه‌ساز اتخاذ تاکتیک‌های نادرست عجولانه یا ماجراجویانه در میان برخی از فعالین جنبش شود و برخی چنین تصور کنند که خیابان‌ها دیگر از آن مردم است و مبارزات مردم را می‌توان از این پس از طریق حرکات خیابانی و شورش‌های کور به‌پیش برد. چنین نگرشی، به‌نظر ما، بسیار کوته‌بینانه، ماجراجویانه و خطرناک است و می‌تواند کل جنبش را با فاجعه‌ای غیرقابل جبران رو‌به‌رو سازد


کارزار همبستگی

«شورای هماهنگی راه سبز امید» مردم را به برپایی تظاهراتی در روز اول اسفند برای گرامی‌داشت یاد دو شهید ۲۵ بهمن و سایر شهدای جنبش سبز فراخوانده که مورد استقبال گسترده‌ای در داخل و خارج از کشور قرار گرفته است.


«کارزار همبستگی با جنبش سبز مردم ایران» در عین حمایت از فراخوان مذکور، نگرانی عمیق خود را نسبت به حوادث پیش‌رو ابراز می‌دارد و خود را موظف می‌داند که بر ضرورت توجه به برخی نکات مهم تأکید ورزد:


حرکت میلیونی مردم معترض ایران در روز ۲۵ بهمن بر تبلیغات حکومت کودتا طی بیش از یک سال گذشته مبنی بر به‌اصطلاح «مرگ فتنه» نقطهٔ پایان گذاشت و نشان داد که جنبش سبز مردم ایران نه تنها زنده است، بلکه به سطحی عالی‌تر نیز ارتقاء یافته است. با تعمیق بحران اقتصادی، به‌ویژه با «هدفمند کردن» رایانه‌ها و آزادسازی قیمت‌ها، اکنون طیف وسیعی از اقشار زحمت‌کش جامعه به جنبش سبز پیوسته‌اند. ترکیب شرکت‌کنندگان در تظاهرات ۲۵ بهمن نشانهٔ آشکاری از این واقعیت بود. این تظاهرات به همهٔ تردیدها نسبت به آیندهٔ جنبش سبز پایان داد و اعتماد به‌نفس عمومی را به مردم بازگرداند. خیزش‌های مردمی در کشورهای منطقه و پیروزی‌های به‌دست آمدهٔ مردم در تونس و مصر نیز در این افزایش اعتماد به‌نفس بی‌تأثیر نبود.


از سوی دیگر، تظاهرات ۲۵ بهمن حکومت کودتا را که از عاشورای سال گذشته تاکنون بر طبل «مرگ جنبش» کوبیده بود در وضعیتی بسیار شکننده قرار داده است. بحران عمیق اقتصادی، سیاسی و اجتماعی، شکاف فزاینده در میان جناح‌های درون حاکمیت، و خیزش‌های مردمی در سطح منطقه، وضعیت بسیار دشواری را برای کل حاکمیت ایجاد کرده است. آنان از یک سو آماده‌اند تا برای حفظ قدرت خود به هرنوع سرکوب دست بزنند، و از سوی دیگر، وضعیت متلاطم منطقه و توجه ویژهٔ جهان به رویدادهای آن، دست و بال آنان را برای اعمال خشونت در حد مورد نظرشان تاحدی بسته است. این گرایش دوگانه در بسیاری از اقدامات حکومت کودتا و نمایندگان آن طی روزهای اخیر دیده می‌شود.

 

وحشت عمیق سران کودتا از وضعیت موجود را می‌توان بیش از هرچیز در برخوردهای خشونت‌آمیز آنان نسبت به رهبران جنبش سبز مشاهده کرد. پس از تظاهرات ۲۵ بهمن، احمد جنتی در نماز جمعهٔ تهران خواستار تبدیل «خانهٔ سران فتنه به زندان» شد، و این کار به‌سرعت به‌اجرا در آمد. طبق گزارش سایت «کلمه» و دیگر منابع سبز، هم‌اکنون «مأموران با سرعت زیاد مشغول ایجاد یک دیوار بزرگ آهنی در معبر ورودی خانه‌موسوی هستند» تا «خانهٔ موسوی و رهنورد را به زندانی با دیوارهای بلند آهنی برای آن‌ها» تبدیل کنند. به‌گزارش «کلمه»، «از روز ۲۷ بهمن ماه با قطع آخرین ارتباطات محدود آن‌ها، هیچ اطلاعی از وضعیت و سلامتشان در دست نیست. اکنون محافظان موسوی از محافظت وی عزل شده و نیروهای امنیتی جای آن‌ها را گرفته‌اند.» به‌گفته اردشیر امیرارجمند، مشاور ارشد میرحسین موسوی، حتی «غذای آقای موسوی و خانم رهنورد از سوی نیروهای امنیتی تهیه می‌شود و ما از این جهت بسیار نگران هستیم ... و تأکید می‌کنیم که مسؤولیت حفظ سلامت آن‌ها به‌عهدهٔ نیروهای حکومتی است.... معلوم نیست مقامات قضایی و امنیتی در روزهای آینده چه برنامه‌ای برای میرحسین و همسرش در دست اجرا دارند.»


از سویی دیگر، طبق گزارش روزنامه «دیلی تلگراف»، تعدادی از افسران ارشد سپاه پاسداران در نامه‌ای خطاب به جعفری فرمانده سپاه خواستار صدور رهنمودی از سوی او مبنی بر خودداری سپاه از تیراندازی به تظاهرکنندگان مخالف دولت شده‌اند. در این نامه، که به گزارش خبرگزاری‌ها از سوی فرماندهان سپاه در تهران، قم، اصفهان و تبریز فرستاده شده، از جعفری خواسته شده است که «با استفاده از نفوذ خود بر بسیج به آن‌ها دستور بدهد تا دفعهٔ بعد چماق‌هایشان را در خانه بگذارند.» در این نامه همچنین آمده است: «ما به مردم خود قول می دهیم به برادرانمان که می خواهند اعتراض مشروع خود را علیه سیاست و رفتار رهبران‌شان ابراز کنند، تیراندازی نکنیم و آنان را نزنیم.»


ارسال چنین نامه‌ای از سوی فرماندهان ارشد سپاه، در صورت حقیقت داشتن، بیش از هرچیز نشانهٔ تعمیق شکاف فزاینده در درون حاکمیت و بیانگر وجود اختلاف نظر در درون سپاه، میان بدنهٔ پای‌بند به آرمان‌های انقلاب بهمن، از یک سو، و فرماندهان شبکهٔ مافیایی مدافع حکومت کودتا در درون آن، از سوی دیگر است. گفته‌های اخیر دکتر امیرارجمند، مشاور ارشد مهندس موسوی، نیز چنین گمانی را تأیید می‌کند. به‌گفتهٔ او: «امیدواریم که بدنه ‌سپاه و آن دسته از فرماندهان سپاه که آلوده به مسایل اقتصادی و قدرت‌طلبی نشده‌اند، اجازه ندهند که تفکر مردم نسبت به کل سپاه تغییر کند و از یک نیروی حامی مردم به یک نیروی سرکوبگر تبدیل شود. امیدواریم این فشارها سپاه را به سمت و سویی حرکت دهد که در کنار مردم باشد و همان‌طور که انتظار می‌رود در تحقق خواست مردم و مطالبات دموکراتیک آنان شرکت کند و نه در سرکوب مردم.»

 

مجموعهٔ این شرایط، وضعیتی بسیار بغرنج، غیرقابل پیش‌بینی و نگرانی‌آور را در میهن ما ایجاد کرده است. از یک سو، این امکان منتفی نیست که سران حکومت کودتا، با توجه به وضعیت بسیار شکننده و متزلزل خود، از ارتکاب هرگونه جنایتی برای سرکوب تظاهرات اول اسفند و دیگر حرکت‌های مردمی فروگزار نکنند، و از سوی دیگر، شکاف فرایندهٔ موجود در حاکمیت ممکن است مانع از سرکوب گستردهٔ این تظاهرات و جنبش مردم شود. در عین حال، پیروزی‌های سهل (هرچند اولیه) مردم در تونس و مصر، در کنار قدرت‌نمایی جنبش سبز در ۲۵ بهمن و نارضایتی‌ گسترش‌یابندهٔ مردم، می‌تواند زمینه‌ساز اتخاذ تاکتیک‌های نادرست عجولانه یا ماجراجویانه در میان برخی از فعالین جنبش شود و برخی چنین تصور کنند که خیابان‌ها دیگر از آن مردم است و مبارزات مردم را می‌توان از این پس از طریق حرکات خیابانی و شورش‌های کور به‌پیش برد. چنین نگرشی، به‌نظر ما، بسیار کوته‌بینانه، ماجراجویانه و خطرناک است و می‌تواند کل جنبش را با فاجعه‌ای غیرقابل جبران رو‌به‌رو سازد.


خوشبختانه رهبران جنبش سبز به‌خوبی به این خطرات آگاه‌اند و به تکرار، فعالین جنبش را از افتادن در چنین دامی برحذر داشته‌اند. به‌گفتهٔ مشاور ارشد مهندس موسوی: «به‌نظر من وظیفهٔ تمام فعالین جنبش سبز حفاظت از دستاوردهای این پیروزی [۲۵ بهمن] است و باید با اقدامات بعدی خود ... از هر عملی که موجب تقلیل یا آسیب زدن به این نتایج می‌شود امتناع کنیم. باید به این موضوع تأکید کنم که تقویت مبارزه مستلزم حفظ اصولی است که جنبش از ابتدا بر آن‌ها استوار بوده است؛ یعنی تأکید بر این که مبارزهٔ ما یک مبارزهٔ مسالمت‌آمیز است و باید تمام تلاش‌مان را انجام دهیم تا از رادیکال شدن بی‌منطق و بی‌دلیل جلوگیری کنیم.... همچنین باید به برخی گروه‌ها که نه جایگاهی در میان مردم دارند و نه تأثیری بر جنبش، اجازه نداد که برای رسیدن به اهداف خودشان از فرصت استفاده کنند و با به‌خشونت کشیدن تظاهرات و تجمعات، اهداف خاص خودشان را پی‌بگیرند و به این نحو سرکوب از جانب اقتدارگر و کارگزار خشونت را توجیه کنند.»


این سخنان به‌درستی و با دقت بر سرچشمهٔ همهٔ نگرانی‌ها انگشت می‌گذارد. واقعیت این است که دشمنان آگاه جنبش سبز مردم ایران آماده‌اند و در انتظار نشسته‌اند تا چنین خطایی از سوی برخی دوستان کم‌صبر مردم سر بزند تا کل جنبش را به‌خاک و خون بکشند و رهبران آن را به قربانگاه ببرند. باید به هر شکل ممکن از پیش آمدن چنین فاجعه‌ای جلوگیری کرد.


تردیدی نیست که با تشدید بحران اقتصادی، افزایش نارضایتی‌ها و گسترش اختناق در کشور، جنبش سبز مردم ایران هر روز ابعاد گسترده‌تری به‌خود گرفته و اکنون وارد مرحله‌ای نوین شده است. در شرایط قطع ارتباط آقایان موسوی و کروبی با مردم، وظیفهٔ سخنگویان و نمایندگان رهبران جنبش سبز آن است که به نقش راهبری خود عمل کنند و تاکتیک‌های مناسب را برای پیشبرد جنبش اتخاذ نمایند. به‌نظر «کارزار همبستگی با جنبش سبز مردم ایران»، در شرایط کنونی این تاکتیک‌ها می‌توانند به‌شکلی تعیین شوند که بیشتر و بیشتر شکل مقاومت و مبارزهٔ منفی به‌خود بگیرند و تا جای ممکن جنبش را از عرصه‌هایی که زمینه‌ساز حرکت‌های ماجراجویانه و کور از یک‌سو، و تشدید خشونت از سوی نیروهای سرکوب حکومت کودتا از سوی دیگر می‌شوند، دور سازند. به نظر ما، در شرایط کنونی مبارزات منفی به‌ویژه در عرصه‌های اقتصادی (به‌طور مثال عدم پرداخت بهای آب و برق و گاز، کم‌کاری، غیبت از کار، و امثال آن) یکی از مؤثرترین شیوه‌های مبارزه است. این‌گونه مبارزات می‌تواند ضربات قابل توجهی بر توان مالی دولت و عملکرد روزمرهٔ آن وارد آورد. همچنین، مقاومت و مبارزهٔ منفی می‌تواند نتایجی سریع‌تر، ملموس‌تر و کم‌هزینه‌تر برای مردم داشته باشد و در مقابل تاکتیک‌های ماجراجویانه و حرکات کور در جنبش نقشی خنثی‌کننده ایفا کند.


ما ضمن ابراز نگرانی عمیق خود نسبت به پیامدهای منفی احتمالی تظاهرات اول اسفند، از همه فعالین جنبش سبز دعوت می‌کنیم که از هرگونه اقدامی که می‌تواند به حکومت کودتا و نیروهای سرکوبگر وابسته به آن بهانه‌ای برای به‌خون کشیدن جنبش مردم ایران بدهد خودداری کنند. همان‌طور که رهبران جهانی مبارزات خلق‌ها تأکید کرده‌اند، حرکت مردمی و انقلابی به قلبی گرم اما مغزی سرد نیاز دارد.

«کارزار همبستگی با جنبش سبز مردم ایران»


۳۰ بهمن ۱۳۸۹




--

همراه شو عزيز، همراه شو عزيز، تنها نمان به درد

کين درد مشترک، هرگز جدا جدا، درمان نمي شود

دشوار زندگي، هرگز براي ما

بي رزم مشترک، آسان نمي شود

همراه شو عزيز، همراه شو عزيز




سبز مي مانيم، تا هميشه

روز خشم مردم ایران نزدیک است!

تجربه ای از برمه: تنها نبردی را می بازیم که رهایش می کنیم

راي سبز من اسم سياه تو نبود!

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر