۱۳۸۹ اسفند ۵, پنجشنبه

فشار بر خانواده کروبی و سکوت مراجع و اصلاح طلبان


فشار بر خانواده کروبی و سکوت مراجع و اصلاح طلبان

سحام نيوز: نزديك به 20ماه از انتخابات دهم رياست جمهوري مي گذرد. اتفاقاتي كه طي اين ماه ها بر بدنه نيروهاي مخالف از جانب حكومت وارد شد، جاي هيچ ترديدي را باقي نمي گذارد كه مخالفين حكومت پاي در كارزاري سخت گذاشته اند. در يك طرف صحنه مخالفيني كه تنها ابزارشان نافرماني هاي مدني و اعتراضات آرام است و تنها در جستجوي رسيدن به مطالبات خود از روش هاي مسالمت آميز بوده و طرف ديگر اين صحنه نبرد نيروهاي حكومتي از هر دسته و گروه و ارگان، با شنيع ترين رفتارها و تا بن دندان مسلح و مجهز به توپخانه ي رسانه ي به اصطلاح ملي و تريبون هاي مختلف اعم از نماز جمعه و مجلس و …قرار دارد.

شيوه جنبش اعتراضي مردم حضور است و شيوه حكومت فرار رو به جلو!! حكومتي كه خودش شهيد مي كند و براي آن شهيد مراسم مي گيرد!! ماجراي استالين است و تروتسكي!  گويا حكومت اصل را بر دروغ و نفاق و نيرنگ بنا نموده است. پس از ماه ها سكوت جنبش سبز و عدم حضور آنها در خيابان ها، 25بهمن نقطه عطفي شد براي اين آتش زير خاكستر. پس از درخواست مشترك كروبي و موسوي از وزارت كشور براي صدور مجوز راه پيمايي25بهمن در حمايت از مردم مصر و تونس، دامنه فشارها بر اين دو مبارز خستگي ناپذير و همراه مردم، بيشتر شد.

چند روز مانده به راهپيمايي، مهدي كروبي و همسرش به طور كامل حصر خانگي شده و از ديدار فرزندان و خانواده محروم گرديدند. تمام خطوط تلفن همراه و ثابت مهدي كروبي، همسر و فرزندان قطع مي شود. اين نخستين نشانه هاي يك كودتاي نظامي آرام بر عليه اين خانواده بود. تظاهرات 25بهمن نشانه هاي خوبي را براي حكومت به همراه نداشت. مردم به خيابان ها آمدند. آرام اما مصمم!

ساعاتي پس از پايان تظاهرات، حكومت شكست خورده و وحشت زده كه به دنبال انتقام گيري بود شروع به انجام رفتارهاي نخ نما شده و مشابه قبايل وحشي نخستين نمود. شيوه ايجاد رعب و وحشت! دوباره قشون كشي عده اي عربده كش و مزدور حقوق بگير با استفاده از نام بسيجي و جبهه رفته و انقلابي، به همراه تني چند از روحاني نماها،با عقبه اي كه البته واضح بود از كجا پشتيباني مي شود، جلوي منزل مهدي كروبي تجمع كردند. اندك بودند، اما گستاخ و بي شرم! به نام اسلام و دين، بدترين الفاظ و ركيك ترين كلمات را با افتخار بر زبان مي راندد. ناگاه آدم را ياد سال هاي نخستين اسلام مي انداختند كه بني اميه و خوارج  چه با اين اسلام كردند!

پنج شب متوالي تجمع و آشوب و دريغ از دخالت صريح مقامات قضايي و انتظامي! در ظاهر معلوم نبود كه چطور مي شود عده اي قليل با مسدود نمودن آن محله و با عربده كشي در آن ساعت از نيمه شب و آن هم طي چندين شب، بتوانند دست به آشوب بزنند. مگر اينكه اراده شخص ديگري در ميان باشد! از اين دست افراد حداقل در تاريخ 100ساله حكومت بسيار داشتيم. روزي با كت و شلوار مشكي و يقه هاي باز و كلاه شاپو و دستمال يزدي بر گردن؛ و امروز كه با چفيه و پوتين و … . بي مخ بي مخ است؛ شعبان و غير شعبان ندارد!

طي همان شبها مامورين امنيتي در اقدامي بي سابقه با شكستن درب منزل محمد حسين كروبي،براي يافتن وي اقدام ورود به ساختمان وي را مي كنند كه خوشبختانه ناكام مانده و براي جبران اين ناكامي از آن روز تاكنون منزل وي را پاتوق قرارهاي شخصي خود نموده و معلوم نيست فردا روز مدارك شخصي و عكس ها و فيلم هاي خانوادگي و … اين خانواده از كدامين سايت و كوي برزن سر برآورد؟!
ماموران اطلاعات با مراجعه به مدرسه فرزندان حسين كروبي موجبات ترس اين دو دانش آموز را فراهم آورده تا آنجا كه اين دو به خاطر ترس از ماموران امنيتي درس و مدرسه را ترك كرده اند.

 محمد تقي كروبي را هم در شروع اين ترم دوباره و براي سومين بار ممنوع التدريس مي شود و همچنين وي را كه جانباز جبهه و جنگ است را از يك درمان عادي براي گوش مجروح خود محروم مي كنند تا آنجا كه وي را اكنون تا آستانه از دست دادن شنوايي رسانده اند.

 پس از راهپيمايي خودجوش و مردمي 1اسفند، حكومت چهره واقعي خود را نشان داد. شديدترين نوع برخورد را در خيابان ها با مردم انجام داد. از بي رحم ترين شيوه ها براي سركوب اعتراض آرام مردم استفاده نمود و سعي داشت با تمام پشتوانه خبري و رسانه اي خود اين راهپيمايي مردمي را خفه نمايد كه البته ناكام ماند.

عقده گشايي ها دوباره ادامه پيدا كرد و در شب اين راهپيمايي و پاسي از نيمه شب گذشته به منزل علي كروبي هجوم برده و وي و همسرش را دستگير مي كنند. جالب است كه دليل دستگيري علي كروبي، به آن صورت و آنهم در آن زمان را بحث نخ نما شده ارتباط با سرويس هاي جاسوسي بيگانه و … عنوان كردند! حكومت در اقدامي از روي ناچاري و دستپاچگي به دنبال حسين كروبي بودند كه پس از دست نيافتن به وي براي ايجاد فشار بر مهدي كروبي و خانواده اش، علي را دستگير كردند.

همزمان با اين ماجرا به منزل مهدي كروبي يورش برده و با ورورد به منزل، مهدي كروبي را در يك اتاق و همسرشان را نيز در اتاق ديگري محبوس مي كنند. تفتيش ها آغاز مي شود و اسناد و مدارك و كتب و … دوباره به تاراج مي رود. مهدي كروبي در آخرين نامه خود خطاب به آملي لاريجاني، رئيس قوه قضائيه گفته بود" بنده درخواستی دارم از جنابعالی که به زودی و از طریق قانونی، وعده هایی را که در سخنرانی ها داده اند، عملی گردد و دادگاهی علنی تشکیل گردد تا کیفرخواست و دفاعیات مطرح گردد. باشد که در دادگاهی عادل و علنی، مردم به حقیقت آگاهی یابند" .

اين اتفاق رخ نداد و ماموران هيچ مجوزي از دادگاه عادل نداشتند، اما مردم به خوبي به حقيقت ماجرا پي بردند.

اكنون 36 ساعت از اين اقدام مي گذرد و هيچ گونه اطلاعي از شرايط مهدي كروبي و فاطمه كروبي در دسترس نيست. نگراني ها پيرامون اين موضوع براي مهندس مير حسين موسوي هم بوجود آمده و بيم آن مي رود تا نيروهاي تندرو و ناشنوا از صداي ملت، اقدامي نابخردانه در جهت خفه كردن صداي اين دو رهبر جنبش اعتراضي مردم ايران انجام دهند.

 حال جاي اين سوال باقيست: مراجعي كه انسان را به پرهيز از خشونت و دروغ و ظلم فرا مي خوانند؛ چرا براي حكومت چنين چيزي را قائل نيستند و سكوت كرده اند؟

چرا جريان اصلاحات و سران آن كه دولت شان 16 سال بر اين كشور حكومت كرد سكوت كرده اند؟

چرا افرادي كه خود را داعيه دار دفاع از مظلوم و ستم ديده مي دانند سكوت كرده اند؟  اين همه سكوت از روي ناچاري و ترس است يا از روي دنيا خواهي و عقايد پوشالي؟

سحام نيوز


--
سبز مي مانيم، تا هميشه
دیگر چه باک از باران، ما با دریا همبستریم



همراه شو عزيز، همراه شو عزيز، تنها نمان به درد

کين درد مشترک، هرگز جدا جدا، درمان نمي شود

دشوار زندگي، هرگز براي ما

بي رزم مشترک، آسان نمي شود



روز خشم مردم ایران نزدیک است!

تجربه ای از برمه: تنها نبردی را می بازیم که رهایش می کنیم


هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر