۱۳۹۰ اسفند ۲۲, دوشنبه

شرح حالِ دیدارم با آقای خاتمی

 
 

Sent to you by Protester via Google Reader:

 
 


حسین نقاشی
تاکید می کنند: نمی توانم تصور هرج و مرج و آشوب و جنگ داخلی را بکنم. می خواهند به من فحش بدهند،بدهند...


 

به بهانه ی مجمع سالیانه انجمن اسلامی دانشگاه تهران آمده بودم به تهران و این آمدم همزمان شده بود با "ماجرای رایِ غیر منتظره سید محمد خاتمی"،از این رو رفتن و دیدن و ملاقات حضوری را بر هر امر دیگری ترجیح دادم و یکشنبه در پسِ ادای نمازِ ظهر و عصر با او به سخن نشستم...


شرح حالِ این دیدار:

 

(۱) ایشان به دماوند رفته بودند تا در واقع به نوعی قهر سیاسی داشته باشند با این انتخابات.انتخاباتی که مغایر با شروط مطرح شده از سوی ایشان بود.شاید تا حدودی این کار شبیه اقدام برخی از مقامات عالی رتبه نظام بود در انتخابات شورای شهر دوم تهران... آنگاه که اعضای نهضت آزادی و ملی مذهبی‌ها و....حق حضور و کاندیدا شدن داشتند و از نظارت استصوابی خبری نبود و این نو برگزاری انتخابات به مذاق‌ها خوش نمی آمد...

 

(۲)  به گفته آقای خاتمی در روز ۵ شنبه خبرهای موثقی به ایشان رسید که عده‌ای در ملاقات با برخی از مقامات در صددند که طرحی نو در افکنند.این طرح اینچنین بودِ که :



"انتخابات روزِ جمعه که پُر شور انجام خواهد شد و سید محمد خاتمی و مجمع روحانیون مبارز و سایر اصلاح طلبان همراه‌شان نیز به مانندِ رضا پهلوی و منافقین و .... رسما این انتخابات را تحریم کرده اند.تحریم عین معاندت و براندازی است.پس باید بساطِ اینها نیز جمع شود و کلک فتنه به کل کننده شود.روزِ شنبه نیز اعلام جشن ملی خواهد شد و از همان عصر تصفیه حساب آغاز می شود...."

 

(۳) آقای خاتمی تاکید می کند که اساسا از ابتدا موافق تحریم انتخابات نبوده و این کار را دارای بار حقوقی‌سیاسی خاصی می داند.از دیدِ ایشان در انتخاباتِ همین مجلس دستِ کم تا ۵۰ درصد مردم مشارکت می کردند و در این اوضاع و احوال اساسا تحریم معنایی ندارد.کسی تحریم می کند که مطمئن باشد مشارکت را به پایین ۲۰ درصد می تواند بکشاند.از این رو دو امر مشارکت در معرفی کاندیدا و لیست انتخاباتی دادن با رای دادن شخصی را از هم جدا می کنند.و همچنین معتقدند می بایست حدااقل یک هفته زودتر این تفاوت فازِِ خود را در بحث تحریم انتخابات پر رنگ تر مطرح می کردند....

 

(۴)  با این حال می گویند این تصمیم و آن روزِ شبی که بر ایشان گذشت، یکی از سخت‌ترین روز و شبهایِ شان بود.از عواطفی که از هواداران می توانست جریحه دار شود تا اهلِ بیتِ منزلِ خودشان... با توجه به فرصت محدودِ پیشِ رو،تنها توانستند با تعدادِ کمی از افراد غالبا مجمعی مشورت کنند و نهایتا رای به "جمهوری اسلامی" را به صندوق می اندازند...

 

(۵) تاکید می کنند که من وجدانا نمی توانستم بپذیرم که باز بگیر و ببند و ایذاء برایِ هواداران و فعالان ایجاد شود.از این امر ناگزیر بودم.شاید تحلیلم که مبتنی بر پاره‌ای اخبار بود به وقوع نمی پیوست و اتفاقی نمی افتاد ولی نمی توانستم این ریسک را بکنم....

 

(۶) به گمانشان این ترفند و برنامه از سوی هواداران احمدی نژاد برایِ خارج شدن از زیرِ ضرب،طراحی شده بود.با توجه به اختلافاتِ آشکار هوادارانِ آقایِ احمدی نژاد و هواداران مقامات عالی رتبه نظام،می خواستند با پیاده کردن این طرح و به زیرِ ضرب بردن اصلاح طلبان خود را از زیر فشار و ضرب خارج کنند.نمونه‌اش طرح سئوال از رییس جمهور در همین هفته در مجلس! ...با گرفتن این طرح فضای سیاسی کشور مجددا تا چند ماه تحتِ تاثیر قرار می گرفت...

 

(۷) نکته آخر اینکه ایشان تاکید دارند که من برانداز نبوده و نیستم!..من نمی دانم پس از جمهوری اسلامی چه خواهد شد؟!نمی توانم تصور هرج و مرج و آشوب و جنگ داخلی را بکنم....می خواهند به من فحش بدهند،بدهند... من این هستم.من خود را از انقلاب و اصلِ نظام جمهوری اسلامی جدا نمی دانم.پس از من توقع بی‌جا نداشته باشند....

 

پ.ن۱: من نسبت آنچه گفته شد متقاعد نشدم.معتقدم که با توجه به وضعیت و اوضاع داخلی و خارجی و بحرانِ اقتصادی حاکم در کشور اساسا توان و امکانِ یک سرکوب و بگیر و ببند دوباره در حجم وسیع وجود نداشت.در هر صورت از آنجا که دلیل رای دادنِ ایشان مبتنی بر انگیزه‌ای شرافتمندانه بوده،من تنها به آن احترام می گذارم در عین حال که همچنان منتقدش هستم!

 

پ.ن۲: من همچنان سید محمد خاتمی را دوست دارم و او را برایِ تمام سالهایی که برای عمران و آزادی و سرفرازی این مرز و بوم تلاش کرده،می ستایم.

 

پ.ن۳: در این دیدار این حس را داشتم که خاتمی کاملا نیاز به گفتگو و متقاعد کردن دوست داران و هوادارانش را دارد.با اینکه با وقتِ قبلی نرفته بودم به مدتِ بیش از ۴۰ دقیقه سخن گفت و نقد شنید! ..این رفتار برایِ من خرسند کننده است.امروز نیز جمعی از اعضای انجمن اسلامی دانشجویان دانشگاه تهران در صدد بودند به دیدارش بروند.از او بپرسند و پاسخی در خور بشنود.

 

پ.ن۴: این متن اساسا در برابرِ تمام کسانی که در این چند روز انواع و اقسامِ توهین‌ها و پرخاش‌های ناروا و غیرمتمدنانه را در حق "خاتمی" روا داشته اند،ساکت خواهد بود و قضاوت را به عقول سلیم مخاطبین خواهد نهاد.



منبع: گوگل پلاس



نظرات وارده دریادداشت ها لزوما دیدگاه جرس نیست.


 
 

Things you can do from here:

 
 

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر