۱۳۹۱ فروردین ۱۲, شنبه

افزایش درآمد  ۷۳.۶ هزار میلیارد تومانی دولت در سال ۹۰ از قیمت سوخت

 
 

Sent to you by Protester via Google Reader:

 
 


جـــرس: به گزارش منابع خبری و پارلمانی، دولت طی سال گذشته، از محل افزایش قیمت حاملهای انرژی در سال ۹۰ معادل ۷۳.۶ هزار میلیارد تومان افزایش درآمد داشته است.درآمد کسب کرده و درآمد دولت از محل افزایش قیمت سوخت‌هایی چون بنزین، نفت گاز و نفت سفید حدود بیست هزار میلیارد تومان بیش از رقمی بوده است که در بودجه سال پیش‌بینی شده بود.


به گزارش خبرآنلاین، براساس محاسبه صورت گرفته توسط مرکز پژوهشهای مجلس طی سال ۹۰ دولت از محل افزایش قیمت حاملهای انرژی که بر اساس قانون هدفمندسازی یارانه ها صورت گرفته است معادل ۷۳.۶ هزار میلیارد تومان افزایش درآمد داشته است.


این افزایش درآمد در حالی صورت گرفته است که کل اعتبار پیش بینی شده برای هدفمندسازی یارانه ها در بودجه سال ۱۳۹۰ معادل ۵۴ هزار میلیارد تومان بوده است، اما برآورد مرکز پژوهشهای مجلس نشان می دهد درآمد دولت از محل افزایش قیمت حاملهای انرژی در سال ۱۳۹۰ حدود بیست هزار میلیارد تومان بیش از رقم پیش بینی شده در بودجه سال ۹۰ بوده است.


افزایش درآمد دولت در سال ۱۳۹۰ از فروش بنزین ۱۶.۴ هزار میلیارد تومان، از گازوییل ۳۱.۱ هزار میلیارد تومان، از نفت سفید چهار هزار میلیارد تومان، و از گاز مایع ۲.۴ هزار میلیارد تومان بوده است.

 




 
 

Things you can do from here:

 
 

افزایش درآمد  ۷۳.۶ هزار میلیارد تومانی دولت در سال ۹۰ از قیمت سوخت

 
 

Sent to you by Protester via Google Reader:

 
 


جـــرس: به گزارش منابع خبری و پارلمانی، دولت طی سال گذشته، از محل افزایش قیمت حاملهای انرژی در سال ۹۰ معادل ۷۳.۶ هزار میلیارد تومان افزایش درآمد داشته است.درآمد کسب کرده و درآمد دولت از محل افزایش قیمت سوخت‌هایی چون بنزین، نفت گاز و نفت سفید حدود بیست هزار میلیارد تومان بیش از رقمی بوده است که در بودجه سال پیش‌بینی شده بود.


به گزارش خبرآنلاین، براساس محاسبه صورت گرفته توسط مرکز پژوهشهای مجلس طی سال ۹۰ دولت از محل افزایش قیمت حاملهای انرژی که بر اساس قانون هدفمندسازی یارانه ها صورت گرفته است معادل ۷۳.۶ هزار میلیارد تومان افزایش درآمد داشته است.


این افزایش درآمد در حالی صورت گرفته است که کل اعتبار پیش بینی شده برای هدفمندسازی یارانه ها در بودجه سال ۱۳۹۰ معادل ۵۴ هزار میلیارد تومان بوده است، اما برآورد مرکز پژوهشهای مجلس نشان می دهد درآمد دولت از محل افزایش قیمت حاملهای انرژی در سال ۱۳۹۰ حدود بیست هزار میلیارد تومان بیش از رقم پیش بینی شده در بودجه سال ۹۰ بوده است.


افزایش درآمد دولت در سال ۱۳۹۰ از فروش بنزین ۱۶.۴ هزار میلیارد تومان، از گازوییل ۳۱.۱ هزار میلیارد تومان، از نفت سفید چهار هزار میلیارد تومان، و از گاز مایع ۲.۴ هزار میلیارد تومان بوده است.

 




 
 

Things you can do from here:

 
 

کاهش ۳۸ درصدی دستمزد ایرانیان در بازار جهانی

 
 

Sent to you by Protester via Google Reader:

 
 

via سایت خبری تحلیلی کلمه by kaleme.com on 3/29/12

به رغم تبلیغات دولت مبنی بر افزایش دستمزدها با احتساب قیمت ارز و ارزش پول ملی در قبال ارزهای رایج دنیا، ارزش واقعی دستمزد مزد بگیران ایرانی در بازار جهانی معادل ۳۶ درصد کاهش پیدا کرده است.

به گزارش خبر آنلاین، دولت در سالهای ۱۳۸۳ تا ۱۳۹۰ به طور متوسط سالانه حداقل دستمزد را حدود ۳۲ هزار تومان افزایش داده است ولی این افزایش به رغم آنکه بالاترین رشد حداقل دستمزد طی دو دهه گذشته محسوب می شود ولی در عمل می بینیم که این افزایش به نسبت بالا نتوانسته است دستمزد واقعی را افزایش دهد، که دلیل اصلی آن را باید در تورم شدید قیمت کالاهای مصرفی پیدا کنیم، تورمی که در سالهای اخیر در اقتصاد کشور جریان داشته است.

مقایسه حداقل دستمزد ۱۰۶ هزار تومانی در سال ۱۳۸۳ با حداقل دستمزد ۳۳۰ هزار تومان سال ۱۳۹۰ نشان می دهد، در این دوره شاهد سه برابر شدن حداقل دستمزد و افزایش ۲۲۴ هزار تومانی آن بوده ایم ولی اگر بر مبنای سال پایه ۱۳۸۳ نرخ دستمزد واقعی را بعد از کسر تورم سالانه محاسبه کنیم، واقعیت شکل دیگری به خود می گیرد. حداقل دستمزد ۱۰۶ هزار تومان سال ۸۳ در سال ۱۳۹۰ به ۱۲۰ هزار تومان رسیده است یعنی تنها ۱۴ هزار تومان افزایش پیدا کرده است.

 

مقایسه تغییرات حداقل دستمزد و رشد قیمت ها در کشور
سال ۱۳۸۳ ۱۳۸۴ ۱۳۸۵ ۱۳۸۶ ۱۳۸۷ ۱۳۸۸ ۱۳۸۹ ۱۳۹۰ ۱۳۹۱
حداقل دستمزد ماهیانه به نرخ جاری( هزار تومان) ۱۰۶ ۱۲۶ ۱۵۰ ۱۸۳ ۲۱۹ ۲۶۳ ۳۰۳ ۳۳۰ ۳۹۰
حداقل دستمزد ماهیانه به نرخ ثابت( هزار تومان) ۱۰۶ ۱۱۴ ۱۲۱ ۱۲۵ ۱۱۹ ۱۳۰ ۱۳۶ ۱۲۰ -
معادل دلاری دستمزد جاری ۱۲۱٫۱ ۱۴۰٫۰ ۱۶۲٫۵ ۱۹۵٫۷ ۲۲۶٫۵ ۲۶۳٫۵ ۲۹۱٫۳ ۲۴۴٫۴ -
معادل دلاری دستمزد واقعی ۱۲۱٫۱ ۱۲۶٫۷ ۱۳۱٫۱ ۱۳۳٫۷ ۱۲۳٫۱ ۱۳۰٫۳ ۱۳۰٫۸ ۸۸٫۹ -
شاخص دستمزد به نرخ ثابت  ۱۰۰ ۱۰۷٫۵ ۱۱۴٫۲ ۱۱۷٫۹ ۱۱۲٫۳ ۱۲۲٫۶ ۱۲۸٫۳ ۱۱۳٫۲ -
شاخص کل قیمت کالاها وخدمات مصرفی  ۱۰۰ ۱۱۰٫۴ ۱۲۳٫۵ ۱۴۶٫۲ ۱۸۳٫۳ ۲۰۳ ۲۲۸٫۲ ۲۷۴٫۳ -
نرخ تورم (درصد) ۱۵٫۲ ۱۰٫۴ ۱۱٫۹ ۱۸٫۴ ۲۵٫۴ ۱۰٫۸ ۱۲٫۴ ۲۰٫۲ -
منبع: بانک مرکزی و واحد تحقیقات ماهنامه «اقتصاد ایران»، سال ۹۰ برآورد شده توسط خبرآنلاین       

برای آنکه بدانیم دستمزد واقعی در اقتصاد ایران تا چه حد کاهش پیدا کرده است باید شاخص را بر مبنای دلار محاسبه کنیم؛ برای این کار باید دستمزد واقعی را به دلار تبدیل کنیم.
بر اساس قیمت دلار بازار آزاد گزارش شده توسط بانک مرکزی در سال ۱۳۸۳ هر دلار در این سال ۸۷۵ تومان قیمت داشته است و حداقل دستمرد ۱۰۶ هزار تومانی در آن سال معادل ۱۲۱ دلار در ماه بوده است.
در سال ۱۳۹۰ به طور متوسط هر دلار حدود ۱۳۵۰ تومان قیمت داشته است، به این ترتیب دستمزد جاری در این سال به ۲۴۴ دلار افزایش پیدا کرده است ولی دستمزد واقعی ۱۲۰ هزار تومان سال ۹۰ معادل ۸۸ دلار قدرت خرید پیدا می کند. یعنی به رقم رشد شدید حداقل دستمزد ارزش واقعی دستمزد مزد بگیران ایرانی در بازار جهانی معادل ۳۶ درصد کاهش پیدا کرده است.

 


 
 

Things you can do from here:

 
 

۱۳۹۱ فروردین ۷, دوشنبه

آهای گنگی‌ها - محمد نوری‌زاد

آهای گنگی‌ها

محمد نوری‌زاد

ما تنها ترین فرصت تاریخی خویش را ازکف دادیم. وجای خالی پازل روحانیت را با این تجربه ی عینی پرکردیم که: اگرروحانیان به قدرت برسند، علم فرومی کشد، دروغ وفریب و تظاهرو چاپلوسی وریا پا می گیرد، دزدی رواج پیدا می کند، اعتیاد ومصرف و بی کاری بالا می گیرد، خون بی گناهان بی بها می شود، برمنبرخود روحانیان قفل زده می شود. وسایل کاری نوری زاد توسط ضابطین و رابطین همان روحانیانِ حاکم به یغما می رود. ومردمِ به تنگ آمده ای بسا برای رهایی ازتنگناهای حکومتی، به هرمهاجم خارجی به چشم فرشتگان نجات بنگرند.

 

بجای مقدمه: اگربه برنامه های رادیویی و تلویزیونی "زلال احکام" برخورده باشید، حداقل این را  دانسته اید که چسبیدن یک تکه گچ یا خمیرنان به دست و صورت، می تواند وضو وغسل شما را مخدوش کند. پس همه ی سیمانکاران وگچکاران و نانوایان ورنگرزان و خلاصه کسانی که به دست وپایشان لکه ای و تکه ای ازاین چیزها چسبیده باید پیش ازغسل یا وضو دست وبالشان را خوب بسابند وبشویند واین لکه ها را برطرف کنند. چرا؟ چون باید آب غسل برپوستشان بنشیند. وگرنه… وگرنه چه؟ وضویشان باطل است و نمازشان نیز.

 

مقدمه ی ماجرا: پیش ازانقلاب ودرسالهای دانشجویی، جوانان و نوجوانان محل را دورهم جمع می کردم وبه آنان روخوانی قرآن می آموختم. یکی ازبچه ها را نیز ترغیب می کردم خلاصه ی کتابی را که خوانده برای جمع تعریف کند. این محفلِ هفتگی، گردشی بود. هرهفته منزل یکی ازبچه های محل. صفای آن روزهای خلوص هنوز درگوشه ای ازضمیرمن باقی است.


بازهم مقدمه: یکی ازجلسات هفتگی ما مصادف شد با مجلس روضه ی آقا مرتضای معمارکه خانه ی سرکوچه مال اوبود. این آقا مرتضا ازمتشخصین محل بود. فردی زودجوش وخوش مشرب ومذهبی. سالی سه چهارمجلسِ سه روزه ی روضه برگزارمی کرد وتا می توانست ازمراجعین با میوه های مطرحِ فصل پذیرایی می کرد. من خود ندیدم و نشنیدم که غیرازبانوان محل، مردی ازمردان محل نیزدراین  روضه های سه روزه شرکت کرده باشد. والبته این را می شنیدم که تنها دومرد حاضردراین مجالس، خود آقا مرتضی بود و روضه خوانی که بعداز روضه، حق اورا دریک نعلبکی می نهادند و تقدیمش می کردند. تا پیش ازانقلاب، حق الروضه ی روضه خوانانِ بی نشان سه تومان بود. وبنا به تشخّص روحانیان، این حق بیشتروبیشترمی شد.

روضه خوان برصندلی می نشست و آقا مرتضی دم در. بساط میوه و پذیرایی همانجا بود که آقا مرتضی نشسته بود. نحوه ی نشستن آقا مرتضا زبانزد اهل محل بود. ندیده بودم اما شنیده بودم که آقا مرتضا با نحوه ی نشستن متواضعانه اش جگرهمگان را به آتش می کشید. این جمله ی آقا مرتضی معروف بود که می گفت: من هرچه دارم ازهمین دم ودستگاه است. پس داروندارم فدای این دستگاه. منظورش هم ازدستگاه، خاندان پیامبربود. بویژه دستگاه کربلا. وما این را ازآقا مرتضی باورکرده بودیم. او آدم صادقی بود. هرکجا هست دعای خیرما با او.


پیش ازورود به ماجرا: آن روزدرمجاورت منزل آقا مرتضای معمارکه روز سوم روضه اش را برگزارمی کرد، ما به همان مجلس هفتگی روخوانی قرآن مشغول بودیم. حدوداً سی نفری می شدیم. ازهشت تا پانزده ساله. که بزرگترشان من بودم. بیست وسه چهارساله. برنامه روخوانی و تعریف کتاب ما که تمام شد، نوبت پذیرایی شد. که رونق اصلی پذیرایی با چای بود یا شربت. واگروضع بانی خوب بود، به این چای یا شربت، یکی دوجورمیوه نیزمی افزود. آن روزاما همان چای بود. واین برای بچه ها که چشم به راه میوه بودند، کمی گران آمد. یکی ازآنها به من پیشنهاد کرد: چای را اینجا بخوریم و میوه را برویم مجلس آقا مرتضای معمار. من قبول نکردم اما اصرارِمیوه گانه ی بچه ها کارخودش را کرد. ما ازخانه ی قرآنی خود بدرآمدیم و به خانه ی روضه ی آقا مرتضی دخول کردیم.

ورود به مقدمه ی ماجرا: یا الله گویان داخل شدیم. آقا مرتضا که دم درمجلس مؤدب ودست به سینه نشسته بود ازجای جست و به استقبالمان آمد. بله، آنچه می گفتند درست بود. بساط میوه برقراربود. چشم به راه پایان روضه. چهارنفرازبانوانِ محل درکنجی چادرخود را به صورت کشیده بودند. این نشان می داد که ما درست زمانی به مجلس روضه پای نهاده بودیم که روضه خوانِ سی وچند ساله ای که برصندلی نشسته بود، پای به آستانه ی کربلا نهاده بود.

روضه خوان صدای رسایش را به احترام تازه واردان فروکشید و ازورود به کربلا بازماند. همه ی ما یک به یک به اشاره آقا مرتضی دورتادور مجلس نشستیم. بناگاه، مخاطبان پنج نفره ی روضه خوان که دم دروازه ی کربلا ازحرکت بازمانده بود، فزونی گرفت. آنهم مخاطبانی جوان ونوجوان. اومگر یک چنین مخاطبانی را بخواب می دید. یا سالی یکی دوباردرمحرم وماه مبارک رمضان. اما حالا این مخاطب با پای خود به مجلس او آمده بود وبرای شنودن سخنان اوپیش روی او برزمین ادب نشسته بود. پس آهنگ حرکتش را تغییرداد. ازروضه به سخن. ازاشک به یک مقوله ی علمی. وپیش ازآن برای آقا مرتضای معمارتوضیح داد: آقا مرتضی، روضه سرجایش. روضه خواهم خواند. اما ورود این همه جوان و نوجوان به این مجلس، هم برای من مسئولیت آوراست هم برای شما که صاحب این مجلسید.


طعم سخن روضه خوان به همه ی ما فهماند که او با لهجه ی نازنین شهرستانی اش، می خواهد به یمن ورود ما سخن ازیک مقوله ی علمی بگوید. چیزی که آن روزها به منابرروحانیان راه یافته بود و آنان برای اعتباربخشودن به سخن سنتی خود حتماً ازیکی دومطلب علمی سود می بردند. که یعنی: علم هنوزباید بدود تا به گردِ پایِ درستیِ سخن ما برسد. یا: ببینید، سخن ما مبتنی برعلم وتحقیق است.

وروضه خوان ما که برای ورود به کربلا دورخیزکرده بود، با اجازه ی آقا مرتضای معمار وبانوان مجلس، روی به هندوستان برد و به طوایفی که دراطراف رودخانه ی گنگ زندگی می کنند. که: ای جوانان مجلس، مراقب باشید که فریب تان ندهند. این روزها روزهای فریب است. مراقب دین تان باشید. نکند یک وقت بخود بیایید و ببینید دیگران دین تان را ربوده اند. من بنا به تعهد واین لباسی که به تن دارم، شما را ازخطرها آگاه می کنم. نه ازهمه ی خطرها بلکه ازبعضی ها.

ومقتدرانه ادامه داد: دشمن برای این که دین شما را ازدست شما بیرون بکشد، حتی به دستگاه خدا نیزدست می برد. ای جوانان، من اول به یک اشکال اساسی که این روزها باب شده می پردازم و بعد به این اشکال جواب می دهم تا شما بدانید چه دسیسه هایی دست بکارند تا دین شما را سست کنند. خوب گوش کنید ببینید من چگونه وارد بحث می شوم و چگونه ازبحث خارج می شوم. ورو به آقا مرتضای معمارکردوگفت: این هم هدیه ی من به این جوانها.


ورود به اصل ماجرا: وبحث علمی اش را اینگونه شروع کرد: من درتحقیقاتی که انجام داده ام، متوجه شده ام که دراطراف رودخانه ی گنگ سه طایفه زندگی می کنند. سه طایفه با سه عقیده ی غلط. من این عقایدغلط را یک به یک برای شما وامی شکافم تا شما جوانان مراقب باشید مبادا به دام این عقاید باطل بیفتید. جواب همه را دارم. خواهم گفت. ازکجا شروع کنیم؟ ازشمال!

درشمال رودخانه ی گنگ، طایفه ای زندگی می کنند که العیاذ بالله معتقدند خداوند درآفرینش "چشم" اسرافکاراست. یعنی چه؟ یعنی من وقتی می توانم با یک چشم ببینم، چرا دوتا؟ می آیند و این یک چشم اضافی را با موم پرمی کنند.

حالا بشنوید ازجنوب. درجنوب رودخانه ی گنگ طایفه ای زندگی می کنند که العیاذبالله معتقدند خداوند درآفرینش "گوش" اسرافکاراست. وقتی من می توانم با یک گوش بشنوم چرا دوتا؟ می آیند و این گوش اضافی را با موم پرمی کنند.

حالا برویم روی رودخانه. برروی رودخانه ی گنگ قایقرانانی درحرکت اند که معتقدند خداوند العیاذبالله درآفرینش "سوراخ بینی" اسرافکاراست. وقتی من می توانم با یک سوراخ بینی نفس بکشم چرا دوتا؟ می آیند و این سوراخ اضافی را با موم پرمی کنند.

ودست ها را روبه ما گرفت وگفت: ای جوانهای مجلس، مبادا فریب این گنگی ها را بخورید. من با یک ادله ی محکم، بساط اعتقادی همه ی اینها را به آب می ریزم. چگونه؟ خوب دقت کنید ببینید چه می گویم:

ودستش را بالا برد و پیروزمندانه گنگی ها را مخاطب قرارداد و فریاد کشید: آهای گنگی ها، بخاطرآن موم هایی که به چشم و گوش و سوراخ بینی تان فرومی کنید، غسل همه تان اشکال دارد!


بعد از ماجرا: یکی دوسال بعدانقلاب شد وازانقلاب هم یکی دوسال گذشت. دریکی ازاستانهای جنوبی کشور به نمازجمعه رفتم. سخنورِپیش ازخطبه ها یکی ازمسئولین طرازاول استان بود. یک روحانی بلند بالا که تا دیدمش شناختمش. هموبا معرفی مجری آمد وپشت تریبون قرارگرفت ودرسخن خود اصرارورزید که دشمن بنای فریب جوانها را دارد وباید راه براو بست ویکی ازراههای فریب دشمن، ایجاد تشکیک درمحکمات دینی مردم انقلابی ایران است. وتا توانست درسخن علمی خود به گنگی ها واعتقادات سست شان تاخت و راه مقابله با این فرایند فریب را به همگان آموخت. " آهای گنگی ها، این موم ها اجازه نمی دهند آب به پوست شما برسد. پس غسل همه تان باطل است".

آنسوتر از ماجرا: ایرانیان دراواخرعهد ساسانی به شدت ازجانب "مغ" ها یا روحانیانی که اقتدارفراوانی دردستگاه حکومت داشتند، درتنگنا وفشاربودند. این روحانیان درکنارپادشاهان ونظامیان چیزی به اسم ارزش برای مردم قائل نبودند وتا می توانستند ازاین گله ی سربه زیر می دوشیدند وبه وقت ضرورت آنان را به جنگ های تمام نشدنی گسیل می فرمودند. این شد که به محض حمله ی اعراب، مردمِ به تنگ آمده، به استقبال این تازه وارد ناشناس شتافتند تا مگرازبند روحانیان و عمله های شاهی نجات پیدا کنند. برای این مردمِ به تنگ آمده، سپاهیان عرب، همچون فرشتگان نجات، خواستنی بودند. مهم نبود این سپاه سوسمارخور، چه آینده ای برای آنان تدارک دیده است. مهم بدررفتن مردم ازداغ ودرفش حکومتیان و وعده های فریبکارانه ی روحانیان بود.

درقرون وسطای اروپا نیز، روحانیان وکلیسا قرن ها وقرن ها قدرتی عمیق درزیروبالای زندگی مردم پیدا کردند. این دستگاه دینی، راه را برای هرجنایت شاهان می گشودو ازهمین دنیا تکلیف بهشت ودوزخ خدا را روشن می فرمود.

درهمه ی این گذشته های تاریخی، روحانیان، نه دررأس، که درکنار قدرت های اصلی (پادشاهان و حاکمان وامیران) حضورداشتند وراه را برای شمشیروغارت آنان می گشودند والبته خود نیز به سهمی ازاین غارت دست می یافتند.


درتجربه ی جمهوری اسلامی ایران، روحانیان، تجربه ای به تجربه های تاریخ افزودند. وازحاشیه ی قدرت درعهد ساسانی و قرون وسطای اروپا، به متن ورأس حکومت ورود کردند. این ورود اگر به نتایج درخشان می انجامید، نگاه نگرانِ همگانِ تاریخ را دگرگون می کرد. که: می توان روحانی بود و پاک بود. می توان روحانی بود و با علم سرسازگارداشت. می توان روحانی بود و به مردم بها داد. می توان روحانی بود و قدرت را در فرابردن شأن ومنزلت انسانی مردم هزینه کرد. می توان روحانی بود ودزد نبود. می توان روحانی بود و آدم نکشت. می توان روحانی بود و با همان الفبای زلال احکامی به عالم ننگریست. می توان روحانی بود و سانسورنکرد. می توان روحانی بود و به پای مردم سوخت. می توان روحانی بود و دست دردست مردم به آسمان انسانیت سفرکرد وبه ستاره های رشد سرزد و از سیاره های ادب و فهم سراغ گرفت. ومی توان روحانی بود و دروغ نگفت.


تتمه‌ی ماجرا: افسوس که این تجربه به انحراف گرایید. وما تنها ترین فرصت تاریخی خویش را ازکف دادیم. وجای خالی پازل روحانیت را با این تجربه ی عینی پرکردیم که: اگرروحانیان به قدرت برسند، علم فرومی کشد، دروغ وفریب و تظاهرو چاپلوسی وریا پا می گیرد، دزدی رواج پیدا می کند، اعتیاد ومصرف و بی کاری بالا می گیرد، خون بی گناهان بی بها می شود، برمنبرخود روحانیان قفل زده می شود. وسایل کاری نوری زاد توسط ضابطین و رابطین همان روحانیانِ حاکم به یغما می رود. ومردمِ به تنگ آمده ای بسا برای رهایی ازتنگناهای حکومتی، به هرمهاجم خارجی به چشم فرشتگان نجات بنگرند.

راستی چه می شد اگر امسال" سال آشتی ملی" نام می گرفت؟ وروحانیان ما  دراین پازل کامل شده ی شخصیت خویش خللی می گشودند و به همه ی جهانیان می فهماندند که: روحانیان حاکم، می توانند توبه کنند. می توانند پوزش بخواهند. می توانند مردمی باشند. می توانند ظلم نکنند. ومی توانند ابزار کاری ربوده شده ی نوری زاد را به او بازبگردانند.


--

امسال:«سال گسترش مبارزه مدنی و مقاومت در برابر جنگ طلبی»
دستاورد هر راهپیمایی سکوت: تحکیم ارتباط با عناصر جنبش
پیروزی بزرگ؛ محصول ده‌ها پیروزی کوچک است
 سبز مي مانيم، تا هميشه

گزارش هفتاد روز اعتصاب غذای مهدی خزعلی

گزارش هفتاد روز اعتصاب غذای مهدی خزعلی

کلمه: پیک نوروزی، نوید یک خبر خوب را برای خانواده مهدی خزعلی به ارمغان آورده بود. رزمنده ای که بعد از هفتاد روز اعتصاب غذای تر در حالی که سی کیلو کاهش وزن داشت به خانه باز می گشت.

در اولین نگاه باور اینکه این پیکر تکیده بی رنگ و رو همان دکتر مهدی خزعلی بشاش و پرانرژی است کمی دشوار می نمود.با لبخند همیشگی اش به خانه آمد. همه جا لبخند بر لب دارد. حتی وقتی می خواستند او را به زور و اجبار به بازداشتگاه هم ببرند باز به روی ماموران خندیده بود و شاید همین خنده باعث شد که او را به زمین بکوبند و دستش را بشکنند.

دستی که وبال گردن مهدی خزعلی که نشد هیچ بلکه ابزاری شد برای روشنگری هایش در زندان. نوشت و نوشت به مردم. به همسرش. پاسخ همه را داد. پیام ها و نامه ها و حتی این آخری ها برای زندانبان هم نامه نوشته بود.

او که گمانش بود از قافله شهیدان جا مانده است و اینک می خواست پیش از آنکه از مرگ ارزشهایش دق کند، به شهادت برسد تا شاید بتواند پیامی برای شهیدان باکری و همت داشته باشد. گمانش بود که شاید با شهادت بتواند بساط بیدادگاههای انقلاب جمع کند.

همه دل نگران او بودند. از خانواده شهید قدوسی تا همسران همت و باکری. از خانواده آیت الله منتظری تا آیت الله بیات زنجانی. از نوری زاد تا خاتمی و هاشمی.

این بار عزم کرده بود که رکوردار تاریخ اعتصاب غذای دنیا شود. می خواست رکورد ۹۳ روزی که ثبت شده است را شکسته و برای یک ماروتن صد روزه برنامه ریزی کرده بود که تقدیر به اعتصابش پایان داد.

به گزارش کلمه هفتاد روز که شد وقتی شنید که پیامش به گوش مسئولان و مقامات هم رسیده با یک تکه " کوکوی سیب زمینی" به اعتصاب خود پایان داد.

هفتاد روزی که همه غذایش شده بود، هفت حبه قند و قدری نمک، آب و چای. در همه این روزها فقط یک قاشق برنج خورده بود به احترام مادرش که با سبدی از اغذیه و اشربه در زندان اوین به دیدارش رفته بود.

همسر آیت الله خزعلی، مادر شهید است. شاید او هم باورش نبود که یک روز گذرش به زندان اوین بیفتد و برای دیدار فرزندنش که رزمنده خیبر بوده در زمانی که حکومت جشن خیبر می گیرد، آب ماهیچه و خوراکی بیاورد تا او را از خطری که تهدیدش می کند نجات دهد. اما سرنوشت است که این روزها مادران شهدا، رزمندگان و جانبازان را راهی سربالایی اوین کرده است.
حالا خزعلی به کفالت مادرش آزاد است و در کنار سفره هفت سین پدر و مادرش، سال نو را آغاز کرده است. پدری که پیشتر او را عاق کرده بود و مادری که گمان می کرد وسوسه های شیطانی شاید در پسر خوبش نفوذ کرده باشد.

اما سفره هفت سین که پهن شد وقتی محمد و علی در کنار پدربزرگ و عمه نشستند همه همدلی بود و مهربانی. دیگر فاصله ای نبود. در اولین صبح بهاری سه نسل با هم از انقلاب اسلامی گفتند و از نظام جمهوری اسلامی. پدر که خود مردی از تبار روحانیون انقلاب کرده است و ساده زیستی اش زبانزد خاص و عام باور ندارد که بزرگان و زعما ظلمی روا دارند به این ملت و هرچه زشتی است را منتسب می داند به مدیران میان دستی که بویی از انقلاب و اسلام نبرده اند. او که از حامیان جدی احمدی نژاد بود و دولت او را امام زمانی می دانست و حتی لب های او را بوسیده بود وقتی در سازمان ملل سخنرانی کرده بود. اما این روزها دیگری حمایتی از احمدی نژاد نمی کند. وقتی این رییس انتصابی هیات دولت با قهر یازده روزه اش در مقابل حکم رهبری ایستاد، حتی خزعلی هم برایش خط و نشان کشید و او را جز منحرفین خواند.

از خیابان تا زندان

خزعلی آیت الله زاده ای است که طی این سه سال که خیلی ها مردم را تنها گذاشتند در همه مراحل همگام مردم بوده است. در راهپیمایی ها، تجمعات و سخنرانی ها. با کلامش و با نوشتارش. بامشت گره کرده و مهر سکوتش. درخیابان امیرآباد و میدان انقلاب. آزادی و امام حسین. روز عاشورا و ۲۵ بهمن. حتی اگر برای کنجکاوی و دیدن رفته باشد. رفته است. باتوم خورده و فحش شنیده. طعم تلخ حکومت اسلامی را در خیابانهای تهران در کنار جوانان سبزپوش تجربه کرده است. تنفر از "ریشش" را در همین خیابانهایی که مردم عادی کوچه و بازار رفت و آمد می کنند با همه وجود حس کرده است.
امسال مهدی خزعلی چهل وهفت ساله می شود. دیگر آن نوجوان روزهای انقلاب و آن جوان پرشور سالهای دفاع مقدس نیست. با خودش انبانی خاطره دارد از قم تا شلمچه. از فکه تا تهران و از تهران تا اوین. نوشته ها و گفته هایش همه پرونده ای شده قطور که می تواند هر از گاهی او را راهی زندان کند. طی سه سال گذشته پنجمین زندان را هم تجربه کرد. زندانی متفاوت از بقیه.

پیشتر در نامه ای از حبس به میرحسین در حصر نوشته بود که " امروز بار دیگر صدای پای طالبان می آید، بخدای کعبه سوگند، استبداد طالبان به مراتب زیانبارتر و خطرناکتر از دیکتاتوری سلاطین است، اگر به نام دین و امام زمان تیغ بر مردم کشند، نه تنها آزادی را کشته اند، بلکه دین و یوسف زهرا (عج) رابه مسلخ برده اند!" موسوی را به جدش قسم داده بود که ننشیند و سکوت نکند که " امروز گاه منتظران است و مبتلایان عاشق، روز جانبازی مردانی از تبار بهشتی، هنگامه دلاوری دلیرانی است از تنگستان". و قول داده بود که در کنار این میر مظلوم آماده شهادت است و بر عهد خود استوار.

خزعلی در این رفت و آمد ها یش به زندان و مقاومت و ایستادگی که بر آرمانش می کند نشان داد که در خط سبزی که میرحسین موسوی ترسیم کرد ثابت قدم است و برای نجات " جمهوری اسلامی" که آرمان همه شهدا بود و امام شهیدان از دست نا اهلان و نامحرمان لحظه ای تردید ندارد.

خزعلی پیش از این وقتی به زندان رفته و اعتصاب کرده بود، نوشت که " خون ما از خون سید الشهدا رنگین تر نیست". او از زمانی که مردم را دید که چه مشتاقانه برای احیای آرمانهایشان پا به خیابان نهاده اند، سرود " هیهات من الذله " را سر داده و می خواهد در رکاب "حق طلبان" از نهال آزادی در ایران زمین پاسداری کند. بر سر پیمانش با مردم مانده است. آماده شهادت است و بشارت داده زندانبان را که " جنازه ام را بر دوشتان می گذارم". برای رزمنده خیبر شهادت احلی من العسل است و او را از چه می توان ترساند وقتی امامی دارد که همه عزیزان خود به مسلخ عشق می برد.

این بار هم مثل دفعه پیش که به زندان رفت قسم خورد که اعتصاب غذا می کند تا آزادش کنند. او هم مثل همه فعالان سیاسی و روزنامه نگاران و دانشجویان و مردم بی گناه است، اما اینک ۱۴ سال حبس دارد و ۱۰ سال تبعید و نود ضربه شلاق. جرمش کمی نابخشودنی است به احمد جنتی توهین کرده و قلم بدست گرفته و به رهبری نامه نوشته است.
این آخری ها هم پرونده نهمی برایش درست کرده اند که احتمال دارد بودنش در بیرون از زندان مصداق " تشویش اذهان عمومی" باشد فلذا برای جلوگیری از " مفسده" شاید بهتر باشد آزادی از او بستانند و او را در زندان کنند.

اینک که نسیم بهاری برای خانواده خزعلی نوید آزادی آورده، اما او نه می تواند با رسانه ای گفت و گو کند و نه حق فعالیت سیاسی و اجتماعی دارد.
چشم پزشکی که به جای طبابت به نشر و کتابت روی آورده و حالا از نوشتن و گفتن محروم شده است تا بتواند بیرون از چاردیواری زندان، زیستن در زندان بزرگتری را تجربه کند.

محلی برای عروج

این روزها خانه خزعلی بی شک مقدم مهمانان زیادی را گرامی می دارد. او هم خاطرات زیادی برای همه دارد از بند ۳۵۰ و ۲۰۹٫ از بیمارستان قلب و بیمارستان وزارت اطلاعات.
بیست و یک روز آخر که در بند ۲۰۹ بود و از هیچ جا خبری نمی رسید و حتی نمی توانست مکالمه ای کوتاه با خانواده اش داشته باشد. از شیرینی ها بند ۳۵۰ و شور زندگی که جریان دارد در بند بند سلولهای این بند.

شاید هم گفته باشد از هدی صابر و باقیات صالحاتی که در اوین از خود برجای گذاشت. چکاپ روزانه اش که به اجبار بهداری زندان هر شب صورت می گرفت و اعزام اجباریش به بیمارستان. دکتری که گفته بود شرایطت شبیه وضعیت مرحوم صابر است و باید به بیمارستان بروی و امتناع خزعلی هم نتوانسته بود از اعزام او جلوگیری کند.

مهدی خزعلی حتما از لبخندها و رفتار توام با احترام زندانبان هم به مهمانانش می گوید. زندانبانی که می بیند این زندانیان با هم دانش و بینش و سابقه ای که دارند چه خاکی و مهربانند و برای آرمان خود چه راحت باز " اسارت" را به جان می خرند و زندانی " همرزمان" سابقشان می شوند.

این زندانی سیاسی از نوشته هایش می گوید که چگونه وقتی در روزنامه دیواری زندان منتشر می شد بسرعت به رسانه های مجازی هم می رسید. از آزادی بیانی که در زندان است. از جمع دوستانه ای که همه را در بر می گیرد از ملی مذهبی و مشارکتی تا چپ و لیبرال.

خزعلی از زندانی می گوید که برایش خاطرات شیرین به همراه دارد. از فضای معنوی که آن را " رحمتی " می داند از جانب پروردگارش نه " نقمتی" از جانب حکومت. مناجات بیاد ماندنی در خلوت بند ۲۰۹ و سکوت شب های بند ۳۵۰٫ از دعای کمیل و نمازی که با اشتیاق "رب" ت خوانده می شود. وقتی سر به آستان قدسش می گذاری و اوست تنها مونس همه تنهایی هایت.
معنویت و روحانیت که فقط در شلمچه و فکه و فاو تجربه شده بود اینک باز در شمال تهران در زندانی محصور در رشته کوه دماوند تکرار می شود. و چنین است که گرسنگی و ضعف ترا از پای نمی اندازد وقتی آن را " برکتی" از جانب معبود می دانی و فرصتی برای مشق " مقاومت" و " صبوری" تا بشوی مصداق " فاستقم کما امرت".

وقتی نوبت به اعتصاب می رسد اخبار ضد و نقیضی که از زندان که نه از رسانه ها. می گوید که خواهرش هیچگاه با فارس مصاحبه نکرده است و او هرگز معجونی از عسل و خرما و چای نخورده و نمی داند این چه معجونی که رسانه های اقتدارگرا به خوردش داده اند. و او در این هفتاد روز عهد خود نشکسته و روزی که مادر با سبدی از خوراکی ها آمده و دلنگران سلامتی فرزندنش بود و او را قسم داده که اعتصاب بشکند، به حرمت مادری که غم هجران فرزند شهیدش را بر دل دارد، قاشقی از دستپخت مادر را در برابر دوربین های اوین به دهان گذاشته که خاطر مادر بیشتر ازاین رنجیده نشود.

خزعلی از اعتصاب غذاهای زنجیره ای گفته است که طی دو ماه گذشته در زندان شکل گرفت. همان هایی که رجا نیوز بعنوان دوره های آموزش اعتصاب غذا به استادی خزعلی از آن نام برده بود. اعتصابهایی که تعدادی از زندانیان را به خواسته هایشان رساند. خواسته هایی که نه تغییر آیین دادرسی و برداشتن دادگاه انقلاب بلکه ملاقات با فرزند و استفاده از حق مرخصی استعحلاجی!

حالا دو سه روزی است که باز دفتر انتشارات حیان محل رفت و شد دوستان مهدی خزعلی است. دفتری که در ایام نوروزی هم تعطیلی ندارد و شده مکانی برای دید و بازدیدهای نوروزی. مهدی خزعلی هم با تن رنجورش میزبان آنان است. تنی که اعتصاب هفتاد روزه ضعیفش کرده و نیازمند مراقبت های شدید پزشکی است. دست و گردنی که هنوز بهبود پیدا نکرده و نیازمند فیزیوتراپی و معالجات تکمیلی است.

مهدی خزعلی هر چند این همه سابقه سختی و عقوبت دارد در این مدت اما بی شک ساکت نمی تواند بنشیند. شاید با کفالت مادرش آزاد باشد این روزها و محروم باشد از مصاحبه و نامه نگاری ولی برای کسی که سالهاست دغدغه اش شده مسایل سیاسی و روزانه کشور سکوت و نگفتن کار سختی است.

او که به گفته خودش می خواست با شهادتش موجب برچیدن دادگاه های انقلاب شود شاید امروز با حیاتش پیگیر رسیدگی به مظالمی شود که در زندان ها و راهروهای دادگستری در جریان است. شاید بتواند گوشه ای از مظالمی را که بر زندانیان بی گناه می رود در برابر چشمان آنان که دستشان به جایی می رسد به تصویر بکشد. شاید خزعلی پدر به کمک پسر بیاید. شاید باز سه نسل در کنار هم جا گیرند و برای بازگشت ارزشها حرکتی انجام دهند. شاید هیچوقت دیر نباشد که باز همه برگردند به عهدی که با مردم دارند. به میراث امام راحل. به ثمره خون صدها هزار شهید و جانباز. بازگشت به اصل نورانیت. بازگشت به دوران طلایی. بازگشت به سه اصل اساسی انقلاب اسلامی " استقلال، آزادی، جمهوری اسلامی". خزعلی در راهی که می رود تنها نیست قافله شهیدان و دعای خیر خانواده شهدا همراه اوست.

روز شمار اعتصاب:

پس از هفتاد روز اعتصاب غذا و مقاومت؛ مهدی خزعلی آزاد شد

درخواست اعظم طالقانی از مهدی خزعلی برای پایان دادن به اعتصاب غذا

درخواست آیت الله امجد از مهدی خزعلی برای پایان اعتصاب غذا

خبر ایلنا درباره اعتصاب مهدی خزعلی + تکمیلی

روزه سیاسی دانشجویان سبز دانشگاه علم و صنعت در حمایت از مهدی خزعلی

نگرانی ۲۷۰ تن از فعالان سیاسی، مدنی و روزنامه نگاران از وضعیت مهدی خزعلی

مهدی خزعلی وارد اعتصاب غذای خشک شد

مهدی خزعلی: برای خاتمه دادن به خیمه شب بازی هایی به نام دادگاه، به اعتصاب غذا ادامه خواهم داد

انتقال مهدی خزعلی به بند ۲۰۹ اوین و بی خبری از وضعیت جسمی وی

مهدی خزعلی به همسرش: اینها قصد جان مرا کرده اند و من آماده جانبازیم

محمد نوری زاد به مهدی خزعلی؛ مرگ تو برای کرکس ها سنگین نیست، بمان و اعتراض کن

رفتار خشن با مهدی خزعلی در دادگاه انقلاب در آستانه ی پنجاهمین روز اعتصاب غذا

درخواست فاطمه کروبی از مهدی خزعلی برای پایان اعتصاب غذا، پس از ۴۸ روز

غلامعلی رجایی: می دانم زمانه ماندن نیست ولی تو که خیبری هستی

درخواست آیت الله بیات از مهدی خزعلی برای شکستن اعتصاب غذا؛ بی توجهی مسئولان زجر آور است

همسر شهیدمحمّد منتظری به مهدی خزعلی: بمان! که در این دیار، فقدان "رفته‏ ها" هرگز جبران نشد

حسین زمان به مهدی خزعلی: به تو محتاجیم، ما تن به ذلت همراهی با قداره کشان نمی دهیم

نامه مهدی خزعلی به مسئولان زندان: در صورت جان باختن من، تنها پزشکان سازمان ملل بدنم را کالبد شکافی کنند

بازگرداندن مهدی خزعلی به زندان و ادامه اعتصاب غذا

نامه عروس آیت الله منتظری به مادر مهدی خزعلی: امروز روز امتحان است

نامه دختر علامه طباطبایی، همسر شهید قدوسی، به مهدی خزعلی

انتقال مهدی خزعلی به بیمارستان قمربنی هاشم وزارت اطلاعات

نیروهای امنیتی شبانه مهدی خزعلی را از بیمارستان بردند

حمله قلبی در چهل و یکمین روز اعتصاب غذا؛ انتقال مهدی خزعلی به بیمارستان

مهدی خزعلی خطاب به همسرش: اشک امروز من و شما، ریشه ظالم را بر می کند

مهدی خزعلی به احمد منتظری: شاید شهادت من از نفوذ منافقان در اطلاعات و سپاه کم کند

فرزند مهدی خزعلی: با هر دین و آیین برای پدرم دعا کنید، نگرانیم

درخواست سید محمد خاتمی از مهدی خزعلی برای شکستن اعتصاب غذا

نامه دوباره همسرشهید همت به خزعلی: بمان و ما را در گذر از این پلیدستانِ پرآشوب یاوری کن

پیام مهدی خزعلی از اوین: پیش از آنکه در سوگ ارزش ها دق کنم؛ بگذارید به خیل شهیدان بپیوندم

تقاضای همسر شهید همت، همسر شهید باکری و محمد نوری زاد از مهدی خزعلی برای پایان دادن به اعتصاب غذا

انتقال مهدی خزعلی به بهداری بند ۳۵۰ بعلت خونریزی معده

وضعیت نامناسب جسمی مهدی خزعلی در دوازدهمین روز اعتصاب غذا

پنج روز از اعتصاب غذای مهدی خزعلی گذشت

پنجمین بازداشت مهدی خزعلی/ بی عدالتی در حیاط عدالتخانه

    

--

امسال:«سال گسترش مبارزه مدنی و مقاومت در برابر جنگ طلبی»
دستاورد هر راهپیمایی سکوت: تحکیم ارتباط با عناصر جنبش
پیروزی بزرگ؛ محصول ده‌ها پیروزی کوچک است
 سبز مي مانيم، تا هميشه

کیسینجر: کسانی که صدای طبل جنگ را نمی شنوند ناشنوا هستند

کیسینجر: کسانی که صدای طبل جنگ را نمی شنوند ناشنوا هستند

هنری آلفرد کیسینجر دیپلمات مشهور آمریکایی است که در دوره ریچارد نیکسون به عنوان وزیر امور خارجه آمریکا مشغول به کار شد و پس از پایان دوره نیکسون به خاطر رسوایی واترگیت در همان سمت با جرالد فورد به همکاری ادامه داد.

شفاف:هنری کیسینجر دیپلمات مشهور آمریکایی در تازه ترین سخنان خود به بررسی اوضاع خاورمیانه و ایران پرداخته است. سخنان وی از آن جهت اهمیت دارد که با وجود گذشت سالها از حضور این دیپلمات مشهور آمریکایی در دستگاه دیپلماسی آمریکا، ما همچنان شاهد پیاده شدن بخشی از نظریه های وی در سیاست خارجی ایالات متحده هستیم.

پایگاه خبری گلوبال ریسرچ توسط آلفرد هینز خبرنگار خود گفتگویی با هنری کیسینجر انجام داده است.


بر اساس این گزارش، هنری آلفرد کیسینجر دیپلمات مشهور آمریکایی است که در دوره ریچارد نیکسون به عنوان وزیر امور خارجه آمریکا مشغول به کار شد و پس از پایان دوره نیکسون به خاطر رسوایی واترگیت در همان سمت با جرالد فورد به همکاری ادامه داد. اکنون او 89 ساله است و جزء استراتژیست‌های ارشد آمریکاست و از او به عنوان بزرگ‌ترین استراتژیست نیز نام می‌برند.

وی در مصاحبه خود با گلوبال ریسرچ گفته است: اگر شما صدای کوبیده شدن بر طبل جنگ را نمی شوند، احتمالا ناشنوا هستید. شما باید خود را برای پایان دنیا که بسیار قریب الوقوع است، آماده کنید. فقط خدا بچه های ما را نجات دهد.

هنری کیسینجر که مشهورترین استراتژیست زنده دنیا در مورد مسائل بین المللی است، در سخنان خود در این مصاحبه حوادثی را که هم اکنون در دنیا و به ویژه در منطقه خاورمیانه در حال وقوع است، فاش کرده است.

بر اساس این گزارش، کیسینجر که هم اکنون در آپارتمان خود در منهتن زندگی می کند، معمولا تحلیل های جامعی از حوادث آینده دارد و معمولا تا حدی از زمان خود جلوتر است.

در سخنان کیسینجر در این زمینه می خوانیم: آمریکا هم اکنون در حال راضی کردن روسیه و چین در مورد ایران است. البته ایران هدف اصلی و نهایی اسرائیل است. ما به چین اجازه داده ایم که قدرت نظامی خود را افزایش دهد و به روسیه نیز اجازه داده ایم که برای احیای قدرت دوران شوروی تلاش کند. در واقع ما به آنان رویای دروغین دلیر بودن و پهلوان پنبه بودن را اعطا کرده ایم که این مسئله به نابودی سریع تر آنان کمک خواهد کرد. در واقع آمریکا مانند یک تیرانداز سریع و فرز در برداشتن اسلحه عمل می کند و زمانی که قصد انجام حمله را داشته باشد، آنگاه بنگ بنگ. جنگی که دنیا پیش رو دارد، رخ خواهد داد و اوضاع به قدری مشنج خواهد شد که تنها یک ابرقدرت می تواند در این جنگ پیروز شود.

دوستانه بگویم، این ابرقدرت ما هستیم. به همین دلیل است که اتحادیه اروپا تا این حد برای کامل کردن خود و تبدیل به یک دولت بزرگ و پر قدرت عجله دارد، زیرا آن ها می دانند که چه حادثه ای در شرف وقوع است. اروپاییان برای این که در این رقابت قدرت بقای خود را تضمین کنند، مجبور هستند که تبدیل به یک دولت کامل و جامع و منسجم شوند. این ضرورتی که برای اروپاییان وجود دارد مرا به این نتیجه می رساند که اروپایی ها کاملا می دانند مرحله نهایی مسابقه به سود آمریکا است. آه که چقدر من این لحظه فرح بخش را در رویای خود دیده ام.

کیسینجر در ادامه سخنان خود با اشاره به این که بهتر است مردم دنیا و مقامات کشورها نفت و ملت خود را کنترل کنند و همچنین ذخایر غذایی را نیز تحت کنترل خود درآورند، تصریح می کند: اگر شما یک فرد عادی باشید، ممکن است بتوانید خود را برای جنگ آماده کنید و این کار را از طریق حرکت به سمت روستاها و یا حومه شهرها و ساختن یک مزرعه انجام دهید. اما شما باید اسلحه خود را نیز به همراه ببرید. چرا که جمعیت گرسنه ها و قحطی زده ها در حوالی شما پرسه خواهند زد. علاوه بر این باید دقت داشت که حتی اگر نخبه ها و متخصصین امر بتوانند خود را نجات دهند و مکان امنی برای خود ایجاد کنند، باید در زمان جنگ به شدت مراقب باشند خود را مانند شهروندان عادی نشان دهند، زیرا همچنان این احتمال وجود دارد که پناهگاه آنان به تسخیر دیگران درآید.

استراتژیست مشهور آمریکایی در پایان سخنان خود می گوید: ما به ارتش گفته ایم که آمریکا مجبور است هفت کشور خاورمیانه را به دلیل منابع غنی آنان تحت کنترل خود قرار دهد و این در حالی است که دولت آمریکا تقریبا در حال به پایان رساندن این مرحله از برنامه خود است. همه می دانند که نظر من در مورد ارتش چیست، اما من مجبورم این مسئله را گوشزد کنم که ارتش در مورد حوادث اخیر بیش از حد اقدامات غیر ضروری انجام داده است.

این در حالی است که آخرین پله این راه پله صعود آمریکا یعنی ایران، واقعا در صدد برهم زدن و یک طرفه کردن توازن موجود است. اکنون سوال این است که چین و روسیه تا چه زمانی می توانند غیر فعال بمانند و شاهد اقدامات آمریکا در این زمینه باشند. روسیه و چین سرانجام زمانی که اسرائیل مجبور شود با تمام امکانات و سلاح های موجود خود وارد عمل شود و هر تعداد عرب را که می تواند از پای درآورد، از خواب بیدار خواهند شد. این امید وجود دارد که در صورتی که شرایط خوب پیش رود، نیمی از خاورمیانه به سرزمین اسرائیل تبدیل خواهد شد.

کسینجر افزود: جوانان ما در یک دهه گذشته به خوبی آموزش دیده اند، البته شاید ارتش این ادعا را می کند که به مردم آمریکا دلداری دهد. اما جالب است که بدانیم بازی جدیدی که با نام جنگ مدرن 3 ارائه شده است، مانند یک آینه دقیقا همان چیزی را نشان می دهد که قرار است بر اساس برنامه ریزی های انجام شده در آینده ای نزدیک در دنیا رخ دهد. جوانان ما در آمریکا و در غرب آمادگی کامل دارند، زیرا آنان به خوبی در برنامه ریزی های جامع آموزش دیده اند تا به سربازان خوب تبدیل شوند. و زمانی که به آنان دستور داده شود بیرون بیایند و با چینی ها و روس ها مبارزه کنند، ان ها مسلما این دستور را اجرا خواهند کرد. ما می توانیم یک جامعه جهانی جدید بسازیم، جامعه ای که در آن تنها یک ابرقدرت باقی خواهد ماند و آن ابرقدرت حکومت جهانی را تشکیل خواهد داد. فراموش نکنید که آمریکا بهترین سلاح ها را در اختیار دارد، بهترین کارکنان ارتش که هیچ یک از دیگر کشورهای دنیا از آن برخوردار نیستند. ما زمانی که وقتش فرا برسد، آن سلاح ها و آن امکانات را به جهانیان معرفی خواهیم کرد.

--

امسال:«سال گسترش مبارزه مدنی و مقاومت در برابر جنگ طلبی»
دستاورد هر راهپیمایی سکوت: تحکیم ارتباط با عناصر جنبش
پیروزی بزرگ؛ محصول ده‌ها پیروزی کوچک است
 سبز مي مانيم، تا هميشه

هفده مقام دیگر در لیست سیاه تحریم اتحادیه اروپا قرار گرفتند

هفده مقام دیگر در لیست سیاه تحریم اتحادیه اروپا قرار گرفتند

 جــرس: در ادامۀ تحریم های فراگیر علیه جمهوری اسلامی، اتحادیه اروپا در اعتراض به نقض حقوق بشر در ایران با قرار دادن نام ۱۷ فرد دیگر به فهرست سیاه این اتحادیه، برای این افراد فرمان مسدود شدن اموال و ممنوعیت صدور ویزا صادر کرد و شمار افراد این فهرست را به ۷۸تن رساند.

همزمان اتحادیه اروپا اعلام کرده است که به تعدادی از شرکت‌های بیمه اجازه خواهد داد تا محموله‌های نفت خام ایران را تا زمان اجرایی شدن تحریم‌های نفتی این اتحادیه علیه ایران (در اول ژوئیه امسال) بیمه کنند.

 

به گزارش رادیو فردا به نقل از آسوشیتدپرس، کاترین اشتون، رئیس سیاست خارجی اتحادیه اروپا، روز جمعه اعلام کرد که نام ۱۷ فرد دیگر به دلیل «افزایش مداوم اعدام‌ها و سرکوب گسترده شهروندان ایرانی، از جمله حامیان حقوق بشر، روزنامه‌نگاران و اعضای اپوزیسیون» در فهرست سیاه این اتحادیه قرار گرفته‌ است.

بر اساس این گزارش، نام و مشخصات این افراد تا این‌ لحظه منتشر نشده است.

اتحادیه اروپا با متهم کردن این ۱۷ نفر به «نقض فاحش حقوق بشر» در ایران، نام آنها را در کنار ۶۱ فرد دیگری قرار داد که پیش از این به همین اتهام نام‌شان در فهرست سیاه اتحادیه اروپا جای گرفته بود.

 

وزرای خارجه کشورهای عضو اتحادیه اروپا همچنین روز جمعه تحریم‌ها علیه ۶۱ فردی را که پیشتر نام‌شان در فهرست سیاه این اتحادیه قرار داشت برای یک سال دیگر تمدید کردند.

اتحادیه اروپا مهرماه سال گذشته با ممنوعیت سفر و مسدود شدن سرمایه‌های ۲۹ تن از مقام‌های جمهوری اسلامی از جمله حیدر مصلحی، مصطفی محمدنجار، محمد حسینی و صادق محصولی به اتهام نقض حقوق بشر موافقت کرد.

این در حالی است که این اتحادیه پیشتر نیز ۳۲ تن دیگر از مقام‌های ایران نظیر حسن فیروز‌آبادی، حسین طائب، محمدرضا نقدی، اسماعیل احمدی‌ مقدم و سعید مرتضوی را مورد تحریم قرار داده بود.

 

معافیت موقت برخی شرکت‌های بیمه اروپایی از تحریم‌ها

همزمان بی بی سی اعلام کرده است که اتحادیه اروپا اعلام کرده است که به تعدادی از شرکت‌های بیمه اجازه خواهد داد تا محموله‌های نفت خام ایران را تا زمان اجرایی شدن تحریم‌های نفتی این اتحادیه علیه ایران (در اول ژوئیه امسال) بیمه کنند.

بر اساس گزارش ها، دیپلمات‌های اتحادیه اروپا گفته‌اند که امکان دارد به موجب این تصمیم که قرار است روز جمعه رسما به تأیید اتحادیه اروپا برسد، خرید نفتی ژاپن و کره جنوبی از ایران که بر اثر تحریم‌ها با محدودیت‌های بسیاری همراه است، کمی آسان شود.

گفتنی است، امتناع احتمالی بیمه‌گران اروپایی از وارد شدن به قراردادهای خرید نفت خام ایران، ریسک خرید نفت از این کشور را افزایش می‌دهد و می‌تواند بر بازار نفت آسیا تاثیر بگذارد.

 

مدیر عامل کشتیرانی ایران: سال نامساعدی را پشت سر گذاشتیم و اکثر مالکان کشتی ها دچار زیان شدند

در همین زمینه، و درحالیکه برخی مقامات دولت جمهوری اسلامی از "بی تاثیری تحریم های بین المللی" خبر داده بودند، محمد حسین داجمر، رئیس هیئت مدیره و مدیر عامل کشتیرانی جمهوری اسلامی در بررسی وضعیت کشتیرانی طی سال نود به ایسنا گفت: "سال نود، سال نامساعدی برای فعالیت شرکت های کشتیرانی در کل جهان محسوب می شد به طوریکه اکثر مالکان کشتی ها جهت حفظ موقعیت خود و امکان ادامه فعالیت با چالش های جدی مواجه و دچار ضرر و زیان شدند.گروه کشتیرانی جمهوری اسلامی در یک سال گذشته علی رغم مشکلات فوق، با تحریم ها ومحدودیت های اعمالی علیه فعالیت خطوط کشتیرانی در اقصی نقاط جهان نیز مواجه بوده است. اما با وجود چالش های مذکور این شرکت توانسته است با کاهش نرخها،افزایش کیفیت سرویس دهی هاو مشتری مداری،ظرفیت های خالی ناوگان خود راتا حد زیادی جبران کند و با توجه به اقدامات انجام گرفته، در سطح بازارهای بین المللی نیز عملکرد قابل قبولی را به ثبت برساند."


--

امسال:«سال گسترش مبارزه مدنی و مقاومت در برابر جنگ طلبی»
دستاورد هر راهپیمایی سکوت: تحکیم ارتباط با عناصر جنبش
پیروزی بزرگ؛ محصول ده‌ها پیروزی کوچک است
 سبز مي مانيم، تا هميشه

۱۳۹۱ فروردین ۴, جمعه

بان کی مون در گزارش جدید خود از حقوق بشر در ایران: حکومت ایران با گزارشگر وی...

 
 

Sent to you by Protester via Google Reader:

 
 


دبیرکل سازمان ملل در گزارشی که روزگذشته منتشر و امروز در شورای حقوق بشر توزیع شد از ایران خواسته است که با گزارشگر ویژه حقوق بشر ایران احمدشهید همکاری کند.

بان کی مون دبیرکل سازمان ملل امروز گزارش خود را در مورد وضعیت حقوق بشر درایران منتشر کرد و در آن تصریح کرد که از زمان گزارش قبلی نقض حقوق بشر در ایران به خصوص در رابطه با روزنامه نگاران، مدافعان حقوق بشر، حقوق زنان و منتقدان حکومت همچنان ادامه دارد. گزارش همچنین می گوید که نگرانی ها در خصوص شکنجه، قطع اعضای بدن، شلاق، افزایش احکام اعدام ( از حمله اعدام درملاء عام، اعدام نوجوانان و مخالفان سیاسی)، بازداشت های خودسرانه و دادگاه های غیرعادلانه همچنان ادامه دارد. دبیرکل سازمان ملل از ایران خواست با احمدشهید گزارشگر ویژه حقوق بشر ایران همکاری کند.

علاوه بر همکاری نکردن با گزارشگر ویژه، دبیرکل به موارد متعددی از سرباز زدن حکومت ایران برای پاسخگویی در برابر مکانیسم های سازمان ملل در زمینه حقوق بشر اشاره کرده است و از جمله آورده که در سال ۲۰۱۱ ۱۷ مورد بوده است که مقامات ایرانی تنها به یکی از آنها پاسخ داده اند وهمچنان گزارشگران موضوعی و گزارش ویژه حقوق بشر پشت درهای بسته کشور قرار دارند.

در این گزارش همچنین آمده است که در فوریه ۲۰۱۰مقامات جمهوری اسلامی کمیساریای عالی حقوق بشر را به کشور دعوت کردند و اوهم این دعوت را پذیرفت اما درخواست کرد که گروه کاری او به تهران سفر کند تا مقدمات لازم برای این دیدار را فراهم آورد. بنابراین گزارش این گروه هنگامی که در تهران بودند با مقامات متعددی دیدار کردند و از آنها خواستند (چه در ضمن سفر و چه بعد از آن) که با رهبران معترضان در حبس خانگی، زندانیان سیاسی که پرونده آنها مورد نگرانی است، و همچنین تعدادی از نمایندگان مستقل جامعه مدنی دیدار کنند که مقامات ایرانی اجازه این کار را ندادند.

لینک مرتبط: متن کامل گزارش «پی.دی.اف» به زبان انگلیسی

گزارش دبیرکل به دنبال قطعنامه مجمع عمومی سازمان ملل که سال گذشته برعلیه وضعیت حقوق بشر ایران منتشر می شود که در این قطعنامه از بان کی مون خواسته شد گزارشی را در خصوص وضعیت حقوق بشر ایران تهیه کند.

درمقدمه گزارش آمده است که با توجه به ادامه حضور رهبران معترضان حکومتی در حبس خانگی، آزادی بیان و اجتماعات همچنان محدودنگهداشته شده، تبعیض علیه گروه های اقلیت همچنان ادامه دارد و در برخی موارد آزارواذیت آنها افزایش یافته است.

در بخش موضوعات گزارش دبیر کل نسبت به اظهاراتی که در خصوص شکنجه در بازداشتگاه ها صورت می گیرد ابراز نگرانی کرده است. رویه های ویژه در ساختار شورای حقوق بشر و بخش های مختلف سازمان ملل همچنین نسبت به گزارش هاییی مربوط به رفتارهای غیرانسانی، بی رحمانه و تحقیر آمیز و مجازات هایی که در بازداشت گاه ها صورت می گیرد نگرانی خود رابیان کرده اند. در بند ۵ این بخش پرونده آقای محمدرضا هوتن کیان ولیلی که در ۹ اکتبر ۲۰۱۰ دستگیر شده مطرح شده است. گزارش نوشته که او پس ازانتقال به زندان اوین در سلول انفرادی نگهداشته شده و همچنین کرارا شکنجه شده است. گزارش همچنین آورده که آقای ناصرالبوشکه از فعالان اقلیت عرب که در ۲۶ ژانویه ۲۰۱۲ دستگیر شد، درزمان بازداشت و تحت شکنجه جان خود را ازدست داد. بر همین اساس به او اجازه داده نشده که با خانواده خود تماس بگیرد ویا وکیل اختیار کند: « مقامات محلی براساس گزارش ها به اعضای خانواده هشدار دادند که مراسم ختم او را به صورت خصوصی برگزارش کنند.»

در بند ۶ این بخش نیز موضوع قطع کردن دست برخی مجرمین به خصوص دو مورد در شهرهای شیراز و یزد مطرح شده است. اعمال مجازات شلاق در ملاء عام نیز از مواردی است که در بند هفتم مطرح شده است.

در بند «بی» و «سی» مفصلا به موضوع افزایش اعدام و نیز اعدام نوجوانان پرداخته شده است. در فصل «دی» این گزارش موضوع حقوق زنان مطرح شده است. حقوق اقلیت ها در بند «ای» و وضعیت آزادی بیان و تجمعات مسالمت آمیز نیز در بند «اف» مورد توجه قرار گرفته است. موضوع دستگیری مستند سازان و آزار واذیت روزنامه نگاران نیز مفصلا در گزارش مطرح شده است.

در فصل «ب» این گزارش موضوع همکاری نکردن ایران با مکانیسم های حقوق بشر سازمان ملل مطرح شده و  آمده است  که از سال ۲۰۰۵ رویه های ویژه (مانندگزارشگران موضوعی و کشوری) نتوانسته اند از ایران بازدید کنند در حالی که از سال ۲۰۰۲ دعوتنامه در دست داشته اند.  دبیر کل سازمان ملل گفته است که دولت ایران برای برخی از این بازدید ها همچون گزارشگر ویژه اعدام های خودسرانه  و گزارشگر ویژه آزادی مذهب موافقت کرده در گذشته اما هیچگاه این ملاقات ها به مرحله برنامه ریزی و انجام نرسیده است.


 
 

Things you can do from here:

 
 

شورای حقوق بشر با ۲۲ رای موافق و ۵ رای مخالف ماموریت احمدشهید را برای یک سال...

 
 

Sent to you by Protester via Google Reader:

 
 


شورای حقوق بشر امروز برای یک سال دیگر ماموریت احمدشهید را تمدید کرد.


امروز پنج شنبه، سوم فروردین ۱۳۹۱،  شورای حقوق بشر با صدور قطعنامه ای برای یک سال دیگر ماموریت احمدشهید گزارشگر ویژه حقوق بشر ایران را تمدید کرد.  ۲۲ کشور رای مثبت ۵ کشور رای منفی و ۲۰ کشور ممتنع دادند.  سوئد به عنوان یکی از حامیان قطعنامه به ارائه آن پرداخت.

با در نظر گرفتن قطعنامه ۵/۱ درخصوص نهادسازی شورا و قطعنامه ۵/۲ که رویه عمل مکانیسم های ویژه شورا مشخص می کند (۱۹ ژوئن ۲۰۰۷) این  قطعنامه به ۳ نکته پرداخته است:

۱- تمدید دستور کار گزارشگرویژه در خصوص وضعیت حقوق بشر در ایران برای یک سال دیگر و درخواست از گزارشگر ویژه برای ارائه گزارش مستمر و اجرای مفاد دستور کار به شورای حقوق بشر و مجمع عمومی سازمان ملل

۲- درخواست از حکومت جمهوری اسلامی ایران برای همکاری کامل با گزارشگر ویژه و اجازه دادن به وی برای بازدید از کشور و همچنین دسترسی به همه اطلاعات لازمی که به او برای انجام دستورکارش نیازمند است.

۳- درخواست از دبیرکل سازمان ملل برای تهیه منابع لازم برای انجام دستور گزارشگر ویژه

در قطعنامه ای که برای تمدید ماموریت احمدشهید برای رای گیری در اختیاراعضای شورای حقوق بشر گذاشته شد، با در نظر گرفتن قطعنامه ۱۶/۱۹ شورای حقوق بشر در ۲۴ مارس ۲۰۱۱ و نیز قطعنامه ۶۶/۱۷۵ مجمع عمومی سازمان ملل در ۱۹ دسامبر ۲۰۱۱ و دیگرقطعنامه های پیشین  مجمع عمومی در خصوص وضعیت حقوق بشر در ایران، از همکاری نکردن ایران با درخواست های شورا و مجمع عمومی که در این قطعنامه ها مطرح شده بود اظهار تاسف شده است.

این قطعنامه همچنین با استقبال از پیشنهادات گزارشگر ویژه حقوق بشردر ایران که به شورای حقوق بشر ارائه شد در خصوص افزایش (نقض حقوق بشر) و همچنین دسترسی نداشتن گزارشگرویژه واجازه ندادن به او برای سفر به جمهوری اسلامی ایران ابراز نگرانی کرده است.

تنها کشورهایی که به این قطعنامه رای مخالف دادند، کوبا، بنگلادش ، قطر، چین و روسیه بودند. دراین جلسه نماینده اروگوئه درخواست توقف فوری مجازات اعدام در ایران را کرد و با ذکر توضیحاتی گفت که مانند سال گذشته ممتنع خواهد ماند. نماینده کوبا از قطعنامه انتقاد کردو به دخالت کشورهای دیگر اشاره کرد و از کودتای سال ۱۹۵۳ سخن گفت و اینکه در زمان شاه  نقض حقوق بشر انجام می شد. نماینده کوبا همچنین به تحریم ها اشاره کرد و اینکه در خاورمیانه سلاح هسته ای وجود دارد اما ایران به دنبال انرژی هسته ای صلح آمیز است. او گفت که هیچ توجیهی برای ادامه کار شهید وجود ندارد. او گفت که جواد لاریجانی از کمیسیارهای عالی حقوق بشر دعوت کرده به این کشور سفر کند و ایران همکاری کرده است و با گفتن این موضوع گفت که اتحادکامل خود را با ایران اعلام می کند و گفت که وضعیت در شورا واقعیت در مورد ایران را بیان نمی کند.

روسیه و اکوادر نیز با قطعنامه مخالفت کردند و در مخالفت با آن پیش از رای گیری صحبت کردند. نماینده چین هم به انتقاد از اختصاص دادن یک گزارشگر ویژه کشوری پرداخت.

پس از آن نماینده ایران به پشت تریبون رفت. او قطعنامه را کاملا سیاسی نامید و گفت شورا نباید اجازه بدهد این بازی سیاسی ادامه پیداکند و از سوء استفاده از مکانیسم های حقوق بشر توسط برای کشورها سخن گفت. این درحالی است که در گزارش دبیر کل سازمان ملل که دو روز پیش منتشر شده بود عملا مطرح شده بود که به چه دلایلی کمیساریای عالی حقوق بشر نتوانسته به ایران برود. نماینده ایران همچنین از همکاری ایران با مکانیسم های حقوق بشر سازمان ملل سخن گفت که دقیق نبود. او به همکاری ایران در خصوص گزارش دوره ای ایران اشاره کرد که البته به گفته دبیر کل سازمان ملل بسیاری از توصیه ها و موارد مطرح شده در آن توسط ایران بی پاسخ مانده بود. او همچنین از همکاری های ایران در آینده با مکانیسم های حقوق بشر سخن گفت. او همچنین مدعی شد سطح همکاری جمهوری اسلامی با شورا باید برای رد دستور کار گزارشگر ویژه مورد توجه قرار گیرد. او به آمریکا و سوئد به عنوان حامیان این قطعنامه حمله کرد. او با حمله به گزارش احمدشهید او را به جانبداری و مغرض بودن و در نظر نگرفتن معیارهای گزارش نویسی متهم کرد.

 

 


 
 

Things you can do from here:

 
 

گزارش آمریکا از نقض حقوق اقلیت‌های مذهبی ایران

 
 

Sent to you by Protester via Google Reader:

 
 


گزارش سالانه دولت آمریکا از نقض حقوق اقلیت‌های مذهبی در ایران منتشر شد.

این گزارش که دوره آوریل ۲۰۱۱ تا پایان فوریه ۲۰۱۲ را در برمی‌گیرد در مقدمه خود اشاره می‌کند که هنوز هم نقض آزادی مذهب به عنوان یکی از مبانی حقوق بشر در اکثر کشورهای جهان ادامه دارد. قوانین و رفتار حکومت‌ها در نقض این آزادی‌ها نقش مهمی ایفا کرده و معمولا اقلیت‌های مذهبی علاوه بر تبعیض‌های اجتماعی هدف سرکوب، آزار و اذیت و حتی حملات خشونت‌آمیز قرار می‌گیرند.

در مقدمه این گزارش که به دست «کمیسیون آمریکایی آزادی مذهبی در جهان» تهیه و تدوین شده از جمله مهم‌ترین موارد نقض آزادی‌های مذهبی به اعمال فشار و سرکوب مخالفان حکومت مصر تحت عنوان «بی‌دینان» و حملات خشونت‌آمیز به قبطی‌های مصر، سرکوب اقلیت‌های مذهبی در ایران، حملات خشونت‌آمیز و گسترده به مسیحیان نیجریه به عنوان برجسته‌ترین نمونه‌های بروز نقض آزادی‌های مذهبی اشاره شده و گسترش تبلیغات و عقاید افراطی و اسلام‌گرایی بنیادگرا هنوز هم یکی از مهم‌ترین عوامل بروز درگیری‌های مذهبی در جهان اسلام توصیف می‌شود.

گزارش سالانه دولت آمریکا درباره آزادی‌های مذهبی، به طور مفصل به وضعیت کشورهایی می‌پردازد که از نظر تهیه‌کنندگان این گزارش محل نگرانی ویژه‌ای‌اند. یکی از این کشور‌ها ایران است.

به گزارش رادیو فردا در این گزارش آمده است که حکومت ایران به آزار و اذیت و نقض سیستماتیک حقوق اقلیت‌های مذهبی ادامه می‌دهد. رژیم جمهوری اسلامی نظامی استبدادی مذهبی است و طبق قوانین و سنت‌های حاکم با شهروندان بر اساس تعلقات مذهبی آنها برخورد می‌کند. شرایط اقلیت‌های مذهبی طی سال گذشته وخیم‌تر شده و به‌خصوص بهاییان، برخی از شاخه‌های مسیحیت و دراویش مورد حملات فیزیکی، بازداشت و محاکمه‌های غیرقانونی واقع شده‌اند. حتی اقلیت‌های مذهبی که طبق قانون حقوق آنها در ایران به رسمیت شناخته شده است یعنی یهودیان، مسیحیان، آشوری‌ها، ارمنی‌ها و زرتشتی‌ها مورد تبعیض قرار می‌گیرند.

فشارهای حکومت حتی روحانیون مسلمان، چه شیعه و چه سنی، که منتقد نظام حاکم باشند را نیز شامل می‌شود. در عین حال فعالان حقوق بشر و منتقدان و دگراندیشان همواره به بهانه یا اتهام‌هایی نظیر مخالفت با دین و «خداستیزی» یا «محاربه» بازداشت شده و سرکوب می‌شوند. گسترش یهودی‌ستیزی و تکرار انکار هولوکاست، کشتار یهودیان، توسط مقامات ارشد حکومت ایران نگرانی شدیدی را در میان یهودیان این کشور ایجاد کرده است.

از زمان برگزاری انتخابات بحث‌انگیز سال ۲۰۰۹ وضعیت آزادی‌های مذهبی همچون سایر مظاهر آزادی‌های مدنی به شدت بد‌تر شده و به وضعیت سال‌های اول روی کار آمدن جمهوری اسلامی بازگشته است. تعداد بازداشت‌ها، موارد شکنجه و اعدام زندانیان افزایش یافته و این شدت عمل حتی مسلمانان ناراضی و مخالف دولت را نیز شامل می‌شود.

طی دوره مورد گزارش، حکومت ایران با استفاده از قوانین مذهبی مخالفان خود از جمله پیروان مذاهب دیگر، فعالان مدنی و فعالان جنبش زنان را سرکوب کرده و حقوق تضمین شده این افراد طبق منشورهای بین‌المللی را زیر پا گذاشته است.

توصیه‌ها

در بخش توصیه‌های این گزارش خاطرنشان می‌شود که دولت آمریکا طی سال گذشته در عرصه دفاع از حقوق بشر فعال بوده و با انتشار اطلاعیه‌ها و موضع‌گیری‌های علنی مقامات ارشد این دولت یا از طریق فعالیت در مجامع بین‌المللی سعی کرده است به موارد نقض حقوق بشر و از جمله آزار اقلیت‌های مذهبی اعتراض کند.

دولت آمریکا باید با هدف قرار دادن افراد و مقام‌های مشخص در حکومت ایران از جمله آیت‌الله خامنه‌ای، رهبر، و محمود احمدی‌نژاد، رئیس جمهور، نقش این مسئولان را در تداوم فشارهای مذهبی در جامعه ایران برجسته‌تر کرده و همراه با سایر کشورها و مجامع بین‌المللی از جمله اتحادیه اروپا و سازمان ملل متحد افرادی را که مسئول این اعمال هستند مورد مجازات قرار دهد.

در بخش‌های بعدی این گزارش علاوه بر تشریح فضای سرکوب و تشدید اختناق در ایران طی دو سال گذشته که همه منتقدان و مخالفان از جمله شیعیان را در برگرفته است به وضعیت تک‌تک اقلیت‌های مذهبی در ایران پرداخته شده است.

اهل سنت

در مورد اهل سنت یادآوری شده است که تبعیض گسترده در حق پیروان این مذهب که معمولا در مناطق مرزی ایران زندگی می‌کنند ادامه دارد. همزمان حملات به برخی از اماکن مذهبی اهل سنت و حمله و اعمال فشار به روحانیون این مذهب ادامه یافته است. نمایندگان سنی‌مذهب مجلس ایران بار‌ها در این مورد اعتراض کرده و در نامه‌ای خطاب به رهبر ایران خواستار پایان دادن به این محدودیت‌ها شده و از جمله خواسته‌اند که پس از سال‌ها انتظار اجازه بنای یک مسجد برای سنی‌ها در شهر تهران داده شود.

دراویش

در مورد دراویش ایران نیز بازداشت پیروان این آیین طی سال گذشته افزایش یافته و به طور کلی فشار حکومت برای محدود کردن آنها بیشتر شده است. طی سال‌های اخیر چند صد نفر از پیروان این آیین بازداشت شده و همزمان تمام دستگاه‌های تبلیغاتی از جمله تلویزیون دولتی ایران برنامه‌های متعددی را برای تخریب وجهه این آیین و به خصوص پیروان شاخه نعمت‌اللهی پخش می‌کنند. در عین حال گزارش‌هایی منتشر شده حاکی از این که حکومت در حال بررسی قانونی برای ممنوع کردن صوفی‌گری در ایران است.

بهاییان

از میان اقلیت‌های مذهبی غیرمسلمان، بهایی‌ها بیشتر از همه تحت فشار قرار دارند. جمعیت پیروان این آیین در ایران حدود ۳۰۰ هزار نفر است و آنها از زمان روی کار آمدن جمهوری اسلامی از بسیاری از حقوق شهروندی از جمله حق تحصیلات عالی و اشتغال در ادارات دولتی و وابسته به آن محروم‌اند. تعداد زیادی از بهاییان هنوز در زندان و منتظر محاکمه هستند و به گفته نهادهای مدافع حقوق بشر پرونده‌هایی علیه ۴۰۰ نفر بهایی در ایران در جریان است.

مسیحیان

در مورد جامعه مسیحیان نیز به نظر می‌رسد که حملات و اعمال فشار حکومت به اجتماعات و اماکن مذهبی مسیحیان به خصوص مسیحیان انجیلی افزایش یافته است. اما رهبران شاخه‌های قدیمی مسیحیت در ایران یعنی ارامنه و آشوری‌ها نیز از اذیت و آزار در امان نبوده‌اند. فعالیت کلیساهای اسقفی (انجیلی) در ایران به شدت کنترل می‌شود و حکومت تمام اعضای آنها را شناسایی کرده و زیر نظر دارد. طی یک سال و نیم گذشته حدود ۳۰۰ نفر از مسیحیان نوکیش ایرانی بازداشت و به شکل ناعادلانه‌ای محاکمه شده‌اند.

یهودی‌ستیزی

در بخش دیگری از این گزارش به تشدید فضای یهودی‌ستیزی در ایران اشاره شده و گفته می‌شود که تحت تاثیر لحن تند بسیاری از مقامات و از جمله انکار هولاکوست و قتل عام یهودیان توسط محمود احمدی‌نژاد این نوع تبلیغات در رسانه‌های دولتی و محافل مذهبی تندرو وابسته به حکومت گسترش یافته است. جامعه یهودیان ایران که جمعیت آن بیش از ۲۵ تا ۳۰ هزار نفر تخمین زده می‌شود با وجود آن که در قانون اساسی جزء اقلیت‌های قانونی شناخته شده‌اند ولی از حقوق و امکانات برابر تحصیلی، شغلی و سیاسی برخوردار نیستند.

در بخش پایانی این گزارش به دولت آمریکا توصیه می‌شود که با تداوم حمایت فعالانه از حقوق بشر و آزادی‌های مدنی و مذهبی در ایران به رژیم جمهوری اسلامی فشار بیشتر و موثرتری وارد کند.

سه محور اصلی توصیه‌های این گزارش عبارتند از:

-مبارزه برای جلوگیری از نقض آزادی‌های مذهبی و حمایت از دموکراسی و حقوق بشر

-اعمال تحریم‌های هدفمند در مورد مقام‌ها و نهادهایی که حقوق و آزادی‌های مذهبی را نقض می‌کنند

-توسعه و کمک به گسترش آزادی‌های مذهبی و عقیدتی زیر چتر دفاع از حقوق بشر از طریق تمامی مراجع و نهادهای موجود

در بخش تحریم‌های هدفمند مقامات حکومت ایران تاکید می‌شود که چهره‌های اصلی و تصمیم‌گیر در مورد سیاست‌های سرکوب‌گرانه حکومت باید مشخصا مورد مجازات یا تحریم قرار بگیرند. این فهرست باید افراد زیر را شامل شده و با افزودن چهره‌ها و مقامات دیگر تکمیل شود:‌

آیت‌الله خامنه‌ای، رهبر جمهوری اسلامی، محمود احمدی‌نژاد، رئیس جمهور، صادق اردشیر لاریجانی، رئیس قوه قضاییه، آیت‌الله احمد جنتی، رئیس شورای نگهبان، آیت‌الله مصباح یزدی، عضو مجلس خبرگان، حسین شریعتمداری، سردبیر و مدیرمسئول روزنامه کیهان، محمد مقیسه، قاضی شعبه ۲۸ دادگاه‌های انقلاب اسلامی، عباس پیرعباسی، قاضی شعبه ۲۶ دادگاه‌های انقلاب اسلامی، ابوالقاسم صلواتی، قاضی شعبه ۱۵ دادگاه‌های انقلاب اسلامی


 
 

Things you can do from here: