۱۳۸۸ مهر ۸, چهارشنبه

رهبری جنبش سبز: نفی صريح تحريم اقتصادی، اکبر گنجی

 

    رهبری جنبش سبز: نفی صريح تحريم اقتصادی، اکبر گنجی

     

    هر فرد و گروهی حق دارد با کروبی و موسوی و خاتمی مخالف باشد، حق دارد راه خود را از راه آنان جدا سازد، حق دارد راهکارهايی متفاوت برای گذار به دموکراسی يا سرنگونی رژيم پيشنهاد و دنبال کند؛ اما حق ندارد به نام و به نمايندگی از نهضتی که آنان رهبران اش هستند، تحريم اقتصادی ايران را تجويز کند و به گونه ای سخن بگويد و بنويسد که از آن بوی دفاع از حمله نظامی به ايران به مشام برسد

     

    مخالفان رژيم جمهوری اسلامی که مقيم ديگر کشورها هستند، حق دارند:

    مخالف نهضت سبز باشند،

    با رنگ سبز به عنوان نماد اين نهضت مخالف باشند،

    به رنگ سبز معنايی متفاوت از معنای مورد نظر عاملان آن به بخشند،

    رهبران اين نهضت - يعنی موسوی و کروبی - را رهبران اين نهضت به شمار نياورند،

    اهدافی متفاوت از آنچه رهبران می گويند انتخاب کنند،

    اما نمی توانند (حق ندارند) بنام نهضتی که موسوی و کروبی رهبران آنند، از اهداف و اعمالی دفاع کنند که موسوی و کروبی مخالف آنند. موسوی و کروبی به صراحت و روشنی راه خود را از راه "ساختار شکننان" و "سرنگونی طلبان" جدا کرده و می کنند. هر فرد و گروهی حق دارد ساختار شکن و سرنگونی طلب باشد، اما حق ندارد بنام و به نمايندگی از نهضتی که کروبی و موسوی نمادهای آنند، چنان اهدافی را دنبال کند. رويدادهای چند ماه گذشته و موضع گيری های برخی از افراد و گروه های مقيم ديگر کشورها بنام نهضت راه سبز، موسوی را وادار کرده است تا در سيزدهمين بيانيه اش، به صراحت تمام راه خود را از مدافعان حمله ی نظامی و تحريم اقتصادی جدا کند. می نويسد:

     

    "افغانستان و عراق دو عبرت بزرگ در دو سوی سرزمين ما هستند که هرگز نبايد آنها را از نظر دور کنيم. البته اين عبرت‌ها ما را از استيفای حقوقمان منصرف نمی‌ کنند، زيرا ما آن صبوری و دانايی را داريم که بدون پرداختن چنين هزينه‌‌های سنگينی سرنوشت خود را بهبود ببخشيم".

     

    نگاهی گذرا به نظرات ابراز شده در ده سال گذشته حاکی از آن است که کمتر فرد يا گروهی حاضر است به طور علنی از حمله نظامی به ايران دفاع کند. اما در خصوص تحريم اقتصادی، ماجرا تا حدودی متفاوت است. برخی افراد و گروه ها از تحريم اقتصادی به اصطلاح "هوشمند" دفاع می کنند. ممنوعيت فروش بنزين به ايران، و ممنوعيت خريد نفت از ايران، دو مصداق "تحريم هوشمند" اند. در اينجا قصد ندارم وارد اين گفت و گو شوم که آثار و پيامدهای چنان تحريم هايی بر مردم ايران چيست؟ فقط و فقط می خواهم نشان دهم که کروبی و موسوی و خاتمی و آيت الله منتظری و... مخالف چنان تحريم هايی هستند. موسوی نوشته است:

     

    "اخيرا گروهی از اساتيد ايرانی مقيم خارج در نامه‌ای ضمن تشريح برداشت خود از راه سبز اميد هر چيزی که منافع ملت ايران را تامين کند هدف اين جنبش معرفی کرده بودند. بر اين اساس آنان توصيه می ‌کردند که با سپاسگزاری از حمايت ملت‌های ديگر ظرف اين چند ماه از آنها بخواهيم در هيچ تحريمی بر عليه ايران شرکت نکنند. اينجانب نظر آنان را پسنديدم و بر آن صحه گذاشتم، زيرا اين نه تحريم يک دولت،‌ بلکه تحميل رنج‌های بسيار بر مردمی است که مصيبت دولتمردان ماليخوليازده برايشان کافی است. راه سبز را زندگی کردن به اين معناست و ما با اعمال هرگونه تحريمی بر عليه ملت خود مخالفيم".

     

    يک بار ديگر تأکيد می کنم: هر فرد و گروهی حق دارد با کروبی و موسوی و خاتمی مخالف باشد، حق دارد راه خود را از راه آنان جدا سازد، حق دارد راهکارهايی متفاوت برای گذار به دموکراسی يا سرنگونی رژيم پيشنهاد و دنبال کند؛ اما حق ندارد بنام و به نمايندگی از نهضتی که آنان رهبرانش هستند،تحريم اقتصادی ايران را تجويز کند و به گونه ای سخن بگويد و بنويسد که از آن بوی دفاع از حمله ی نظامی به ايران به مشام برسد. من هيچ اطلاعی از وجود يا عدم وجود نماينده گان جنبش سبز در خارج از ايران ندارم،اما به طور تحليلی بر اين باورم که اگر جنبش سبز نمايندگانی در خارج از کشور داشته باشد،آنان قطعاً مخالف حمله ی نظامی و تحريم اقتصادی ايران خواهند بود.

     

    نکته ی ديگری را هم بايد به ياد داشت: کاهش درد و رنج مردم، مهمترين وظيفه ی اخلاقی- عملی روشنفکران و سياستمداران است. اگر قادر به اين کار نيستيم، نبايد از سياست ها و پروژه هايی دفاع کنيم که موجب افزايش درد و رنج مردم می شوند. برنارد کوشنز، وزير امورخارجه فرانسه، ضمن رد طرح برخی از قانون‌گذاران آمريکايی برای تحريم صادرات بنزين به ايران، اين موضوع را به زيان مردم ايران به شمار آورد و گفت: "به نظر من اين کار کمی خطرناک است... مردم ايران و به ويژه "اقشار فقير" ، از تحريم بنزين آسيب می بينند"[۱]. تا حدی که من می فهمم، تنها تحريمی که به سود مردم و دموکراسی خواهان ايرانی است، تحريم فروش ابزار سرکوب و تکنولوژی شنود و فيلترينگ است که شرکت های غربی، روسی و چينی در فروش آنها به رژيم سرکوبگر سلطانی ايران با يکديگر در حال رقابت هستند.

     

    اکبر گنجی

    ۶ مهر ۸۸

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر