۱۳۹۰ آذر ۱۴, دوشنبه

شاخه جوانان جبهه مشارکت: فرصت های حاکمیت برای بازگشت به عقل و قانون به سرعت از دست می رود

شاخه جوانان جبهه مشارکت: فرصت های حاکمیت برای بازگشت به عقل و قانون به سرعت از دست می رود


شاخه جوانان جبهه مشارکت در بیانیه ای به مناسبت روز دانشجو اعلام کرد: از همه جوانان سرافراز میهن به خصوص دانشجویان حق طلب و آزادی خواه می خواهیم با هشیاری و بیداری چون هماره تاریخ جنبش دانشجویی ، نقش پیشتازی خود در کسب آزادی و تحقق دموکراسی و ساختن ایرانی آباد را ایفا کنند و نقشه های شوم خارج کردن دانشگاه و دانشجو از عرصه سیاست ورزی را نقش بر آب کنند.

 

مشروح کامل این بیانیه بدین شرح است:


"اگر اجباری که به زنده ماندن دارم٬ نبود خود را در برابر دانشگاه آتش میزدم، همانجایی که بیست و دو سال پیش، «آذر» مان، در آتش بیداد سوخت، او را در پیش پای «نیکسون» قربانی کردند! این سه یار دبستانی که هنوز مدرسه را ترک نگفته اند، هنوز از تحصیلشان فراغت نیافته اند، نخواستند – همچون دیگران – کوپن نانی بگیرند و از پشت میز دانشگاه، به پشت پاچال بازار بروند و سر در آخور خویش فرو برند. از آن سال، چندین دوره آمدند و کارشان را تمام کردند و رفتند، اما این سه تن ماندند تا هر که را می‏آید، بیاموزند، هرکه را میرود، سفارش کنند. آنها هرگز نمیروند، همیشه خواهند ماند، آنها «شهید» ند. این «سه قطره خون» که بر چهره ی دانشگاه ما، همچنان تازه و گرم است. کاشکی می‏توانستم این سه آذر اهورائی را با تن خاکستر شده ام بپوشانم، تا در این سموم که می‏وزد، نفسرند! اما نه، باید زنده بمانم و این سه آتش را در سینه نگاه دارم.» دکتر علی شریعتى‏

 

باردیگر ۱۶ آذر ، روزی که نظامیان تا دندان مسلح نظام شاهنشاهی پس از کودتای ننگین ۲۸ مرداد، صحن و سرای "دانشکده فنی دانشگاه تهران"را به خون کشیدند و علاوه بر ضرب و شتم دانشجویانی که به مناسبت ورود رئیس جمهور ایالات متحده آمریکا – به عنوان بانی اصلی کودتا بر علیه دولت ملی مصدق – دست به تظاهرات مسالمت آمیز زده بودند؛ سه تن از آنان را به ضرب گلوله از پای درآوردند. از آن پس "خون به ناحق ریخته این سه آذر آهورایی" " احمد قندچی،آذر شریعت رضوی و مصطفی بزرگ نیا" الهام بخش مبارزات دامنه داری شد بر علیه استبداد و استعمار با پیشاهنگی دانشجویان که "جنبش دانشجویی" نام گرفت.

 

خون سه آذر اهورایی کماکان می جوشد و زنده است و ۱۶ آذر به نماد مبارزه علیه استعمار و استبداد تبدیل شده است. روزی که هر سال جنبش دانشجویی کشور را به خروش وا می دارد و سال هاست که دانشجویان خواسته های به حق خود و ملت را در این روز فریاد می زنند و نشان دادند که دانشگاه به مثابه مغز و دانشجویان همانند قلب ملت ایران عمل می کنند و جریان سیال دانشجویی همچون خونی روان در پیکر میهن جاری است و آنرا از هرگونه انحراف وکرختی و لختی باز می دارد.


جنبش دانشجویی ایران به نمایندگی سه جوان اهورایی ۵۸ سال پیش در مقابل کودتای آمریکایی – انگلیسی ایستاد و اجازه نداد دولت کودتا جشن پیروزی برگزار کند، امروز نیز فرزندان پاک میهن چون میراث دارانی خلف در مقابل دولت کودتا ایستادند و اجازه نداند نظامیان و کودتاچیان جشن پیروزی بگیرند. حمله وحشیانه به کوی دانشگاه و تخریب محل سکونت دانشجویان و ضرب و شتم و سپس بازداشت تعداد بسیاری از دانشجویان و محروم کردن آنان از ادامه تحصیل نتیجه مقاومت و ایستادگی آنان در پیمودن راه سبز مردم ایران بوده و هست. عبدالله مومنی، مجید دری، مجید توکلی، ضیاء نبوی، بهاره هدایت، آرش صادقی، مهدیه گلرو، علی جمالی، علی ملیحی و صدها دانشجویی که یا در زندان هستند و یا از حق تحصیل محروم شده اند به کدامین گناه این چنین در بند شده اند؟

 

انتظار می رفت که حاکمیت از گذشته درس بگیرد و به جای سرکوب و ایجاد و رعب وحشت به سوی بازکردن فضا گام بردارد، زندانی ها را آزاد وجبران خون های ریخته شده را بکند، به احزاب و تشکل ها اجازه فعالیت بدهد و مهم تر از همه از پادگانی کردن دانشگاه ها دست بردارد و بگذارد صاحبان واقعی دانشگاه به دانشگاه ها بازگردند تا شور و شعور را بر کشور حاکم شود، اما متاسفانه این چنین نشده است و روز به روز بر فشارها افزوده می شود.

اما حاکمیت به جای آنکه به راه های عقلانی روی بیاورد و با بازگشت به مردم و همچنین اتخاذ سیاست بین المللی صحیح و تعامل و گفت و گو با نظام بین الملل از تهدید ها بکاهد و آرامش و امنیت را به کشور بازگرداند برعکس عمل می کند و نه تنها فشار بر فعالان سیاسی و اجتماعی افزایش می یابد بلکه در عرضه بین المللی نیز با اقداماتی نابخردانه نظیر اشغال یک سفارت اوج ناکارآمدی خود را نشان می دهد

 

مهندس میر حسین موسوی و حجه الاسلام و المسلمین مهدی کروبی دو رهبر خیرخواه جنبش سبز که کلامشان حق بود ، این روزها را پیش بینی می کردند و نسبت به بروز بحران در عرصه داخلی و بین المللی هشدار داده بودند . بازگشت به بیانیه ها و سخنان آنان به خوبی روشنگر این نکته است که آنها چطور نسبت به تاراج بیت المال از سوی عده ایی خاص هشدار داده و دروغ گویی ها را فاش ساخته بودند، مطالبی که امروز از سوی حامیان و دوستان پیشین دولت در حال تکرار شدن است.

۱۶ آذر امسال مصادف شده است با عاشورای حسینی، از یادها نمی رود که دوسال پیش چطور عده ایی نادان و کم خرد عاشورای سبز مردم ایران را به خاک و خون کشیدند،پرت کردن مردم از روی پل، رد شدن با ماشین از روی مردم و صداها رفتار و حرکتی که در تمام دوسال گذشته با مردم بارها و بارها در خیابان ها تکرار شده است. اما بازهم به جای عذرخواهی و جبران مافات از مردم طلبکارشدند و با برگزاری نمایش های متعدد در خیابان و رسانه ملی زمینه های سرکوب بیشتر را فراهم کردند.

 

آنچه واضح است فرصت های پیش روی حاکمیت برای بازگشت به مسیر عقل و قانون به سرعت از دست می رود . اگر ذره ای دلسوزی و خردورزی وجود داشته باشد راه بازگشت به مردم بسیار روشن و پیمودن آن بسیار آسان است و آن چیزی نیست جز آزادی همه زندانیان سیاسی ، از جمله جناب آقای موسوی و جناب آقای کروبی و برگزاری انتخاباتی آزاد که نمایندگان منتخب برآیندی از اراده و خواست ملت باشند .

ما به شدت نگران هستیم ، دولتی که در برابر ملت خود خاضع نباشد و با مشت آهنین با اهل فکر و هنر و اصحاب علم و فن برخورد می کند در روزگاری که چندان دور نیست یا در برابر زیاده خواهی بیگانگان زانو خواهد زد و یا کشور و ملت را در آتش بی درایتی و سوء تدبیر خود خواهد سوزاند .

 

در پایان ما از همه جوانان سرافراز میهن به خصوص دانشجویان حق طلب و آزادی خواه می خواهیم با هشیاری و بیداری چون هماره تاریخ جنبش دانشجویی ، نقش پیشتازی خود در کسب آزادی و تحقق دموکراسی و ساختن ایرانی آباد را ایفا کنند و نقشه های شوم خارج کردن دانشگاه و دانشجو از عرصه سیاست ورزی را نقش بر آب کنند.

شاخه جوانان جبهه مشارکت ایران اسلامی

آذر ۱۳۹۰


هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر