۱۳۹۰ فروردین ۱, دوشنبه

دستبند سبز می‌بندیم و دیگر آن را باز نخواهیم کرد

فراخوان کنشگران و فعالان جنبش

با تاسی از محمد مختاری ها، دستبند سبز می‌بندیم و دیگر آن را باز نخواهیم کرد 

جــرس: در آستانه دومین سال از آغاز جنبش سبز و در حالیکه بالغ بر یکصد تن از سبزها جان باخته و هزاران تن از آنها زخمی و بازداشت شده اند، جمعی از کنشگران سبز، در فراخوانی از مردم سبز خواسته‌اند تا همانند محمد مختاری، شهید ۲۵ بهمن، نمادها و دستبندهای سبزشان را به دست ببندند و دیگر باز نکنند.


شهید محمد مختاری، دانشجوی ٢٢ ساله و از سَمبل ها و افتخارات جنبش سبز، بنا به اظهارات پدرش، «یکسال و نیم بیشتر بود که دستبند سبزی به دستش بسته بود. دستبندی که هیچ وقت از دستش باز نمی کرد. اما روز ۲۵ بهمن این دستبند را باز کرد و به دستگیره در بست و رفت». پدر شهید سبز می گوید: «الان هم این دستبند به دستگیره در است. محمد تمام این یک سال و نیم – دو سال اصلا مچ بند سبزش را از دست باز نمی کرد. به او می گفتم مراقب باش مشکلی پیش نیاید. می گفت در امتحان هم آستین ام را بالا می زنم که خوب مچ بند سبزم را ببینند….. الان عکسش روی مانیتور کامپیوتر، روبروی من است دستانش را باز کرده، حالتی که میخواهد کسی را بغل کند دست چپش هم سبز بسته..."


به گزارش صفحۀ فیس بوکی فراخوان کنشگران جنبش برای بستن نمادهای سبز، این فعالان از تمامی حامیان و مردم خواسته اند تا مچ بند یا نمادهای سبزی را که به احترام محمد مختاری و در حمایت از جنبش می بندند، از دست های خود باز نکنند.


متن این فراخوان روز چهارشنبه به شرح زیر منتشر شده است :


راهی که محمد مختاری به مبارزان سبز یادآوری کرد:

از آغاز جنبش سبز، کنش های مختلفی مورد ارزیابی فعالان و مبارزان سبز قرار گرفته است. از راهپیمایی های بزرگ و فراگیر خیابانی گرفته تا اعتراضات محله ای و پراکنده و از شعارهای شبانه گرفته تا کمپین های بزرگ برای زندانیان و خانواده های آنها هر کدام به نوبه خود موثر بوده اند و جنبش سبز را گامی به جلو هدایت کرده اند.


در کنار این روشها، می توان استفاده از نماد سبز را یکی از کم هزینه ترین و موثرترین کنش های موجود برشمرد که علاوه بر هویت بخشی، به خوبی کارکرد مبارزاتی را نیز به همراه داشته است. این کنش از آنجا اهمیت پیدا می کند که با بالا رفتن هزینه ها، امکان آزمودن روشهای قبلی سخت تر شده است و از طرف دیگر به علت بالا بودن هزینه ها افراد کمتری امکان همراهی و مشارکت خواهند داشت.


بدیهی است که در طیف کنش هایی که برای جنبش انتخاب می شوند باید به نحوی برنامه ریزی کرد که بتوان هواداران جنبش را در حداکثر ممکن همراه نمود. نماد سبز همه این وِیژگی ها را دارا می باشد. هم نماد هویتی است و هم وسیله روحیه بخشی در جنبش است و هم چندان هزینه بر نیست. نماد سبز به خوبی در طیف هواداران جنبش به رسمیت شناخته شده به نجوی که چه در ایام قبل از انتخابات ۸۸ و چه بعد از آن عامل روحیه بخش و وحدت بخش بین نیروهای جنبش بوده است.


رنگ سبز به عنوان فراگیرترین نماد و ابزار مبارزه، همچنان ظرفیت بهره برداری برای نیروهای جنبش را دارا می باشد. سیرتکاملی نماد سبز و تبدیل آن از یک ابزار انتخاباتی به یک وسیله مبارزاتی نشان می دهد که این امرتنها با حضور و حمایت مردم محقق شده است آنچنان که موسوی در بیانیه شماره ۵ خود می گوید: " حرکت خودجوش مردم رنگ سبز را به عنوان نماد خویش برگزید. اینجانب اعتراف می‌کنم که در این امر پیرو آنان بودم."


وقتی که تجمعات ومراسم های مختلف جنبش سبز را مورد بررسی قرار می دهیم، نفوذ و مقبولیت نماد سبز در طیف نیروهای مختلف جنبش بیشتر نمایان می شود. به عنوان شاهدی قوی بر این ادعا، شهدای سبز را می توان مثال آورد که هر یک به نوعی خود را با نمادهای سبز همراه کرده بودند.


پدر محمد مختاری در باره فرزند شهیدش می گوید: "... محمد مثل جوان های دیگر بود، فکرش آزاد بود...محمد یکسال و نیم بیشتر بود که طرفدار سبزها بود و دستبند سبزی به دستش بسته بود. دستبندی که هیچ وقت از دستش باز نمی کرد. اما روز ۲۵ بهمن این دستبند را باز کرد و به دستگیره در بست و رفت. الان هم این دستبند به دستگیره در است. محمد تمام این یک سال و نیم – دو سال اصلا مچ بند سبزش را از دست باز نمی کرد. به او می گفتم مراقب باش مشکلی پیش نیاید می گفت در امتحان هم آستین ام را بالا می زنم که خوب مچ بند سبزم را ببینند….. الان عکسش روی مانیتور کامپیوتر، روبروی من است دستانش را باز کرده، حالتی که میخواهد کسی را بغل کند دست چپش هم سبز بسته..."

 

در ادامه این فراخوان آمده است "باری به هر جهت، روزهای پیش روی جنبش، روزهای سختی است. باز کردن افق های جدید درایت و همراهی بیشتر و موثرتر همراهان سبز را می طلبد. خستگی روزهایی که گذشت و فشار سرکوب اگر به درستی مدیریت نشود تبعات خوبی به همراه نخواهد داشت. باید مشعل امید را فروزان نگه داشت و راهی جست تا تلاش حکومت برای تزریق یاس و ترس به دورن جنبش را با شکست مواجه نمود. در این شرایط چه ابزاری مستحکم تر از نماد روشن و مقبول جنبش؟


امروز با تاسی به محمد مختاری ها، دستبند سبزمان را می بندیم و دیگر باز نخواهیم کرد. چه در خارج از کشور، چه در داخل کشور، چه در تهران و چه در شهرستان ها می توان این نماد فراگیر را فراگیرتر کرد. دید و بازدید ها ی عید نوروز و روزهای آینده در مدرسه و دانشگاه و اداره و شرکت همه فرصتی است که نماد سبزمان را به رخ بکشیم. با یک لبخند و نشان دادن علامت "پیروزی" به خودمان و دوستانمان یادآور شویم که بیشماریم و نیزه چکمه پوشان حکومت و قدرت پوشالی شان حداکثر می تواند در کف خیابانها به مبارزه با جنبش سبز بپردازد وگرنه در عمق جامعه و خانواده ها، این جنبش سبز است که ریشه هایش در حال گسترده شدن است.


در شرایط موجود خطرناکترین و مهلک ترین سم موجود، انزوای جنبش و خزیدن نیروها به گوشه تنگ خانه هایشان و یا برعکس، افتادن در دام خشونت است. بدیهی است که موثرترین راه برای مقابله با این انزوای تحمیلی، گسترش حیات سبز و نمادهایش می باشد."

--
یاد شهیدان جنبش سبز در سال نو گرامی باد



سبز مي مانيم، تا هميشه


دیگر چه باک از باران، ما با دریا همبستریم


همراه شو عزيز، همراه شو عزيز، تنها نمان به درد

کين درد مشترک، هرگز جدا جدا، درمان نمي شود

دشوار زندگي، هرگز براي ما

بي رزم مشترک، آسان نمي شود


روز خشم مردم ایران نزدیک است!

تجربه ای از برمه: تنها نبردی را می بازیم که رهایش می کنیم


هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر