۱۳۹۰ فروردین ۲۴, چهارشنبه

احمد سلامتیان: احمدی نژاد برای پیروزی در انتخابات مجلس، باید فضای جامعه را امنیتی کند

احمد سلامتیان: احمدی نژاد برای پیروزی در انتخابات مجلس، باید فضای جامعه را امنیتی کند

آرش حسینی پژوه

ندای سبز آزادی: تغییرات اخیر در دولت و جایگزینی بقایی به جای مشائی و همچنین آینده انتخابات پیش روی مجلس شورای اسلامی، بهانه گفت و گویی است با احمد سلامتیان فعال سیاسی و عضو پیشین مجلس شورای اسلامی. آقای سلامتیان اعتقاد دارد تمام فعالیت های دولت در سال 90 معطوف به انتخابات مجلس خواهد بود اما در این میان دو مشکل وجود دارد. اول اینکه احمدی نژاد و طرفدارانش در میان اصول گرایان در اقلیت هستند و توان تشکیلاتی گروه هایی مانند حزب موتلفه را برای انتخابات مجلس ندارند و از سوی دیگر نقش اصلاح طلبان و جنبش سبز برجسته است. به طوریکه نظام ناچار خواهد شد به ناراضیان امتیاز بدهد.

با اینحال این فعال سیاسی معتقد است جناح احمدی نژاد تنها در صورتی امکان موفقیت خواهد داشت که با حمایت رهبری فضا را امنیتی کند. چون اگر قرار باشد در کشمکش های سیاسی وزن گرووه های مختلف سنجیده شود، طرفداران آقای احمدی نژاد پیروز نخواهد بود.

گفت و گوی ما را با احمد سلامتیان در ادامه بخوانید:

 

روز گذشته خبر برکناری رحیم مشائی و جایگزینی بقائی به عنوان سرپرست نهاد ریاست جمهوری منتشر شد، این تغییر در بدنه دولت را چطور تحلیل میکنید؟

آقای مشایی سمت اصلی خودشان را که رئیس دفتر و محرم آقای احمدی نژاد و به عنوان تنظیم کننده خط استراتژیک اصلی سیاسی دولت است را حفظ کرده است، اما در درون نهاد ریاست جمهوری عملاً یک تقسیم کار صورت گرفته است. امری که پیش از این خود آقای مشایی بارها بیان کرده بود. به نظر من هدف آقای احمدی نژاد و مشایی این است که با این تغییر، آقای مشایی در خط اول برخورد قرار نگیرد و مشغولیات زیادی هم نداشته باشد تا دستش باز شود و با یک فاصله بیشتری بتواند تمرکز خودش را در راستای جهت دادن به فعالیت های دوستان آقای احمدی نژاد برای انتخابات آینده مجلس سازمان دهی کند.

صحبت هایی در مورد کاندیداتوری هر دوی این اشخاص، آقای مشایی و آقای بقایی برای انتخابات ریاست جمهوری آينده وجود دارد، فکر می کنید این تغییر و تحولات بیشتر دور خیزی برای انتخابات مجلس میتواند باشد  یا نگاهی دوربینانه تر برای انتخابات ریاست جمهوری است؟

مسئله ی اصلی در ماه های آتی، سازمان دادن به انتخاب آینده مجلس هست. آقای احمدی نژاد و دوستانشان این مشکل اساسی را دارند که درون اردوگاه خود اصول گرایان، یک اقلیتی بیشتر نیستند و توانایی شکل دهی به شبکه های سنتی ویژه اصول گرایان، همانند آقای لاریجانی یا حزب موتلفه را ندارند. متناسب با این، اتکای اصلی این گروه برای تبلیغات بر پول و بودجه دولت استوار است. اما درهمین زمینه های تبلیغاتی هم دستشان چندان باز نیست به محض اینکه مطالبی را مطرح می کنند با مخالفت شدید در اردوگاه خودشان و بقیه اصول گرایان مواجه می شود که آنها را نا گزیر به عقب نشینی می کند. با در نظر گرفتن این فضا، آینده انتخاباتی برای خود اصول گرایان هم هنوز مبهم هست و از این نقطه نظر میتوان گفت که در سابقه جمهوری اسلامی کمتر انتخابات مجلسی را می توان سراغ گرفت که تا این اندازه بتواند آبستن تشنج در بین خود گروه های اصول گرا باشد .

پس به نظر شما در حال حاضر خیلی زود هست که پیش بینی کنیم که اصول گراها چه طور وارد انتخابات مجلس خواهند شد؟

کاملا درست است. مسئله فعلی عبارت از این است که  دولت درگیر مشکلات و  مسائل اقتصادی است و فراموش نکنید که الان دولت با یک دوازدهم بودجه  زندگی می کند و هنوز وزیر راه و ترابری خودش را به مجلس معرفی نکرده است. مجلس هم تا امروز تحت هشدارهای آقای خامنه ای نسبت به عملکرد  دولت ساکت نشسته است. از روزی که دور نمای انتخابات برای نمایندگان ایجاد شود، مجلس به این سادگی تن به رفتارهای طرفداران رئیس جمهور نمی دهد و برای رهبری هم حمایت بی قید و شرط از مجموعه گروه آقای احمدی نژاد امر پر هزینه ای می شود. من فکر نمی کنم امکانات مالی و تبلیغاتی آقای احمدی نژاد و دوستانشان برای راه انداختن یک کارزار انتخاباتی سیاسی کافی باشد. آنها باید یا به شکلی خود کارزار انتخاباتی آینده را کاملا امنیتی کنند که برای آن هم احتیاج به حمایت و پشتیبانی کامل رهبری دارند  یا اینکه عملا وارد یک کشمکش سیاسی شوند که قوی ترین ائتلاف و گروه درون آن کسانی نیستند که حول آقای احمدی نژاد جمع شوند.

حالا فکر می کنید اصلاح طلبان چه نقشی را در آینده می توانند ایفا کنند؟

هیچ کدام از کوشش های جناح اقتدار گرا برای حذف فعالیت و پویایی سیاسی اصلاح طلبان تا به حال موفق نبوده است. به همین علت تقریباً می توان گفت که آینده انتخاباتی نظام جمهوری اسلامی امروز به نحوه تعامل با اصلاح طلبان بستگی دارد و اینکه راه حل هایی پیدا کنند که به شکلی این تعامل های سیاسی، فضای سیاسی جدیدی را ایجاد کند. با در نظر گرفتن این  مسئله، من فکر میکنم علی رغم همه شدت و حدت موضع گیری سیاسی و سرکوب، در هفته و ماه های آینده حیات جمهوری اسلامی فضا بیشتر و بیشتر برای اصلاح طلبانی که در چهار چوب نظام و در چهار چوب قانون اساسی اش بخواهند فعالیت کنند، بازتر خواهد شد.

اصلاح طلبانی که خود را در چهار چوب جنبش سبز تعریف میکنند چطور؟ آنها در انتخابات آینده چه  نقش دارند؟

جنبش سبز در چهارچوب خواسته های خودش، خواسته انتخابات آزاد را هرگز ترک نکرده است. به همین دلیل نقش جنبش سبز در انتخابات آينده، بستگی به تعاملی دارد که انجام می شود و ما میبینیم که دیگر اصلاح طلبان مثل آقای معین و دیگران به دنبال خواسته ای که آقای خاتمی چند ماه پیش مطرح کردند، هم چنان خواسته برگزاری انتخابات آزاد را بیان میکنند. نکته ی اصلی عبارت از این است که اصول گرایان برا ی حل و فصل انتخاباتی درون اردوگاه خودشان نوعی محتاج  به رای اصلاح طلبان هستند و مسئله اصلی این است که اصلاح طلبان آیا خودشان با سازمان و هویت  خودشان میتوانند در تعامل و تناسب قوای آینده وارد فضای انتخاباتی بشوند یا اینکه بدنه انتخاباتی شان به شکلی وارد مبارزه انتخاباتی و سیاسی در چهارچوب میسر ممکن کنونی می شوند؟

به چه شکل میشود امیدوار بود که فعالین اصلاح طلب جنبش سبز هم بتوانند وارد عرصه سیاسی انتخابات بشوند؟

جنبش اعتراضی سبز  تداوم جنبش اصلاحات در ابعاد وسیع تر اجتماعی است که شیوه های اصلی مبارزه خودش را که یک مبارزه مدنی و علنی است با اهمیت دادن به مسئله رأی به عنوان محور در نظر گرفته است. در حال حاضر برای نتیجه گیری زود است، هیچ جریان مدنی یک سال قبل از انتخابات نخواهد گفت که من در روز انتخابات چه کار خواهم کرد. مسئله ی اصلی این است که ابتدا فضایی ایجاد شود که مطالبات انتخاباتی و شرایط یک انتخابات آزاد را بتواند در جامعه مطرح کند و بتواند متناسب با آن در جامعه قطب بندی کند، سپس متناسب با کارایی این فرایند است که بالاخره میتواند جنبش به نتیجه برسد که وارد کارزار انتخاباتی شدن برایش نتیجه انتخاباتی خواهد داشت و یا اینکه تحریم میکند. زمانی هم که بخواهد تحریم کند، تحریم یک مسئله انفعالی نیست که به آن تحمیل شده باشد، تحریم میتواند از نقطه نظر سیاسی اهمیت داشته باشد که به عنوان یک امر سیاسی سازمان یافته با تمرکز رهبری خودش انجام بشود. به ترتیبی که واقعا انتخابات را در تعبیر اجتماعی برای گروه اقتدار گرا کاملا به یک فضای انزوا تبدیل نماید. من فکر میکنم همه این مسائل هنوز در صحنه ی سیاسی ایران تعیین تکلیف نشده است. هیچ کس در دو ماه قبل از انتخابات خرداد 88 پیش بینی اینکه این انتخابات مبدل به یک چنین حادثه ی عظیم سیاسی در ایران بشود. امروز هم علی رغم همه فشار و سرکوبی که وجود دارد و با همه ی زندانی بودن مسئولان مختلف، من فکر نمیکنم که فضا و افق سیاسی در حال حاضر چنان تکلیفش روشن شده باشد که از الان بشود راجع به انتخابات آینده، خط سیاسی مشخص بیان کرد.

حالا شما فکر می کنید که در انتخابات ، فعالیت اصلاح طلبان باید به چه صورتی باشد که به باز شدن فضا کمک کند؟

فکر میکنم از این نقطه نظر منشور جنبش سبز که آقای موسوی اصلاحاتی هم در آن کرده است، اهداف و شیوه های جنبش اعتراضی را مشخص کرده است. این اهداف شیوه مبارزه  قانونی و علنی دارد و باید با ممارست و ایجاد موج های مختلفی که بتواند بر سران قدرت فشار آورد، آنها را ناگزیر کند که گارد خودش را باز کنند. این یکی از مشخصات عمده جنبش های سیاسی و مدنی است که با استمرار تاریخی پیروز می شوند، نه با کشمکش های لحظه ای و مرحله ای که بیشتر مربوط به شیوه های انقلابی و براندازانه است .


--
یاردهم اردی بهشت؛ روز فریاد ملت
سبز مي مانيم، تا هميشه



هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر