۱۳۸۸ شهریور ۹, دوشنبه

متن پیاده شده روز یکشنبه ۸ شهریور ۱۳۸۸ - محسن سازگارا

 

یکشنبه  ۸ شهریور ۱۳۸۸ و ۳۰ آگوست  ۲۰۰۹  میلادی

 

سلام

پنج موضوع را عرض می کنم. اما قبل از آن موضوعی را مطرح کنم و آن این است که امروز یکشنبه ۸  شهریور سالگرد شهادت رجایی و باهنر است. دیده ام که آقای احمدی نژاد خیلی اوقات خودش را به آقای رجایی می چسباند و می خواهد بگوید شبیه اوست. من چون با آقای رجایی دوست بوده ام و از نزدیک کار کرده ام قطعا می توانم بگویم که صداقت و سلامت و صافی و پاکی آقای رجایی هیچ دخلی به آقای احمدی نژاد و این آدم هایی که  می خواهند خودشان را به صورت کاریکاتور آقای رجایی درآورند ندارد. کسانی که تا بن دندان فاسدند و آدم می کشند و با اجنبی و خارجی ( روسیه) دست دوستی داده اند و مملکت را این طور به افلاس کشیده اند.

 

اما پنج موضوع : اول اینکه مدتی است که خانواده زندانیان سیاسی هر افطار به جلوی زندان اوین می روند و بساط افطار پهن می کنند. من خواهش می کنم هر کس که امکان دارد و می تواند، به آن ها بپیوندد، چون خانواده زندانیان نیاز به همدردی و همراهی دارند و بودن ما در آنجا هم به آنها روحیه می دهد و هم همبستگی و اتحاد ما را نشان می دهد و هم آکسیون اعتراضی است که اعتراض ما را به زندانی بودن زندانیانمان نشان می دهد و هم یک جبهه جدیدی است که در مقابل کودتاچیان باز می شود.

 

نکته دوم مسئله برکناری آقای مرتضوی ، فرد بدنام قوه قضائیه است. فردی که سال ها دادستان تهران بوده و صدها روزنامه و مجله را تعطیل کرده و هزاران نفر را به زندان انداخته و یا به کشتن داده است. ای بسا امثال زهرا کاظمی را مستقیما در کشتن اشان دست داشته است. آقای مرتضوی ، ایشان چشم و چراغ آقای خامنه ای بوده است. آقای خامنه ای یک بار به آقای هاشمی شاهرودی گفته بود که ایشان دادستان شجاعی است و حاصل عمر من است. بنابر این کسی که حاصل عمر آقای خامنه ای بوده و به دستور او این همه جنایت و خیانت را در حق ملت کرده امروز مثل یک دستمال چرک کنار گذاشته می شود و به دور انداخته می شود. این را باید گفت که این سرنوشت تمام مزدورانی است که اینطور تن به خفت و خواری و جنایت می دهند. باز هم باید گفت که این حرکتی که جنبش سبز کرده و حضوری که در میدان داشته نشان می دهد که چگونه کودتاچیان قدم به قدم عقب می روند و چگونه می خواهند دامن خودشان را از این آدم های بد نام پاک کنند.

 

مطلب سوم یکی دیگر از این آدم های بدنام است. اقای حسین فدایی که الان در مجلس است ولی در مصاحبه مفصلی که کرده خودش اعتراف کرده که در بند 209 اوین بازجو بوده است. البته سعی کرده تا دیگرانی را هم شریک جرم خود بنماید. امثال آقای تاجزاده را ، بلکه بتواند قدری در چشم ملت خود را عزیز کند. ولی آقای فدایی کسی است که در کهریزک و جنایاتی که آنجا اتفاق افتاده، دست داشته است. او کسی است که مستقیما با آقای طائب وسایر جنایتکاران همکاری داشته است. الان دست پاچه سعی می کند دامن خود را پاک کند و بگوید من نبوده ام از ترس حرکت توفنده مردم.

 

مطلب چهارم ، آقای عزیز جعفری فرمانده کل سپاه هم مصاحبه ای کرده که جز پراکنده گویی نام دیگری بر آن نمی توان گذاشت. ایشان هم دستپاچه  حتی حرفهای قبلی خود کودتاچیان را فراموش کرده است. مدعی شده که اصلا لباس شخصی ها هیچ ربطی به آنها ندارند. مدعی شده که بعضی بسیجی ها بله کارهای بدی کرده اند اما یادش رفته که الان صدها ساعت فیلم روی اینترنت و دست شبکه های خبری و تلویزیونی دنیا هست که نشان می دهد چگونه آدم های مزدور آقای عزیز جعفری در خیابان به زن و بچه و پیر و جوان رحم نکردنده اند. نشان می دهد که چگونه آدم های لباس شخصی که اسلحه دست اشان است همراه با بسیجی ها دستشان را به کمرشان زده اند و مثل آن فیلمی که از ویتنام جنوبی هست که آن مأمور مستقیم توی مغز یک مبارز شلیک می کند این فرد مزدور هم مستقیما به سوی  مردم شلیک می کند کسی که شناخته شده و اسمش هم هست و همه می دانیم. الان که این طور آبروریزی شده خود اقای خامنه ای هم فهمیده که چگونه آبروی او و رژیمش در ایران و در میان کشورهای اسلامی و تمام دنیا رفته است. آقا عزیز جعفری هم می گوید که لباس شخصی ها هیچ ربطی به ما ندارند. تو گویی که این بریگاد مخصوصی که دست پرورده سپاه پاسداران است و مستقیما زیر نظر آقای طائب کار می کند. آقای طائب فرمانده بسیج است که طبق چارت زیر نظر آقای عزیز جعفری است و حالا آقای عزیز جعفری مدعی است که لباس شخصی ها هیچ ربطی به آنها ندارند . این نشان می دهد که حرکتی که ما کرده ایم ، افشاگری که از آنها کرده ایم، سایت هایی مثل گرداب سبز که اسامی آنها را چاپ می کند. عکس ها و مشخصات آنها را منتشر می کند چقدر مهم است. اینکار را با شدت و قدرت باید ادامه دهیم. آن لباس شخصی هایی که عاملین جنابت بوده اند باید بدانند حالا که بگیر بگیر شده سرنوشتشان ، سرنوشت امثال سعید امامی خواهد بود و همه می خواهند آن ها را از خودشان دور کنند باید بیش از پیش آن ها را افشاء کرد به خانه هایشان مراجعه کرد. عکس شهدا را به دیوار خانه هایشان نصب کرد. باید گفت شما مزدوران کسانی هستید که خسرالدنیا والاخره شده اید. آخرت که هیچ، این دنیا هم همه الان فهمیده اند حرکت مردم سرباز ایستادن ندارد و همگی آنها را جارو خواهد کرد شروع کرده اند به این که خودشان را از آنها کنار بکشند. کار مبارزاتی ، این است که افشای مزدوران چه آنها که در لباس شخصی بسیجی آدم کشته اند یا لباس پلیس یا لباس سپاهی و به خصوص لباس شخصی ها باید با شدت بیشتر پیگیری شود. اسم و آدرس و تلفن و عکس و سایر مشخصات آنها منتشر شود تا معلوم شود که تمام آنها مثل آقای فدایی که دارد سعی می کند خود را کنار بکشد ومثل دیگران که وابستگان ستاد کودتا هستند و همان طوری که روزهای قبل هم عرض کردم آدم های اصلی جنایتکار امثال آقای مجتبی خامنه ای و از او بالاتر خود آقای خامنه ای و دیگرانی مثل آقای عزیز جعفری و احمدی مقدم وسعید جلیلی و حسین طائب هستند که در ستاد نشسته اند و یا آقای احمدی نژاد که مثل عروسک خیمه شب بازی سر  نخش دست ستاد کودتا است و دولتش مثل دولت آقای پاپا دوپولس در یونان، دست نشانده کودتاچیانی است که فقط دست آنها را بازمی گذارد برای غارت مملکت.

 

اما مطلب پنجم این است که همین حرکتی که داریم الان می کنیم یعنی تشکیل گروههای سه تا هفت نفره وسازماندهی و شعارنویسی که باید بیشتر وبیشتر به آن شدت داد و اگر امکان داشته باشد تظاهرات پراکنده به خصوص در شب ها تا خودمان را آماده کنیم برای حرکت میلیونی که انشاءالله در آخر ماه رمضان می آئیم در خیابان ها و یک بار دیگر نشان می دهیم که حرکت موج سبز را سر باز ایستادن نیست و خواهید دید که با این حرکت میلیونی ، طومار مزدوران درهم خواهد پیچید. نمی گویم با این حرکت سرنگون می شوند ولی این لرزه ای که بر اندامشان الان افتاده است با حرکت میلیونی که خواهیم کرد بیش از پیش درهم خواهند پیچید و نخواهند دانست که در کدام سوراخی بخزند. تا فردا شاد و پیروز وسرافراز باشید. به امید پیروزی ایران و ایرانی.

 

انگشتانشون را به شکل  V  گرفتند.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر